همزیستی دین با فناوری مجازی در غرب

فارسی 4399 نمایش |

دانستن این نکته که دین و مسایل معنوی در زمان بروز و ظهور فناوری مدرن مجازی و عصر اینترنت در جوامع غربی در چه وضعیتی قرار دارند و آیا جایگاه دین و معنویت در جامعه غربی نسبت به دوره قبل از این فناوری ضعیف گردیده یا تقویت شده است، می تواند جالب توجه و قابل تامل باشد و دیدگاه جدیدی از جامعه غربی در عصر جدید به ما بنمایاند. بر همین اساس آشنایی با نحوه تعامل این دو با یکدیگر به خصوص از دیدگاه یک عالم و اندیشمند مسیحی، خالی از لطف نخواهد بود. جهان امروز که با واژه «پسامدرن» (که بسیار هم مورد سوء استفاده واقع شده) توصیف گردیده، جهانی «پساصنعتی» نیز هست. فضایی که در آن، ظاهرا دین و مفاهیم دینی خود را به گونه ای شگفت انگیز تحت تاثیر علم و تکنولوژی می بیند ولی آیا واقعا اینگونه است؟
واقعیت این است که ما در جهانی زندگی می کنیم، به نیایش می پردازیم و می گرییم که دارای نظام های مخابراتی پیشرفته و تکنولوژی مدرن است، جهانی دیجیتالی و گیج کننده که در حال تغییر دادن همه چیز است. معنویت و دین، به سادگی زندگی دیجیتالی و تکنولوژی مدرن را می پذیرد و دین یک همزیستی شگفت آور با «فرهنگ مجازی» را به نمایش می گذارد.
شاید، دلیل این امر آن است که (به دور از تضعیف حساسیت های دینی) با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته ارتباطی تبلیغ معارف دینی بسیار آسان گشته و فضایی جدید فراهم آمده است: یک فضای سیبرنتیکی برای پنداشت دینی. زیرا اگر دین، احساس ما را در خصوص واقعیت تغییرداده و موجب می شود که احساس از پیش تنظیم شده ما در خصوص امر واقعی و امر ممکن تغییر کند؛ انقلاب ارتباطاتی نیز توانسته است در مورد «واقعیت مجازی» با ضربه زدن به موس، قدرت «دیدن» پایگاه های اطلاعات رسانی در فضای سیبرنتیکی را به ما ببخشد و بر مفاهیم دینی بیفزاید. ما دگرگونی در احساس خویش را (در مورد آنچه که واقعی است) آغاز کرده ایم. اما آیا این، همان چیزی نیست که هر شخصیت دینی (از انبیای یهودی تا مبلغان تلویزیونی انجیل) رویای تحقق آن را در سر داشته اند؟ آیا ظهور این امر پایان تسلط واقعیت مادی و گشودن دیدگان ما (به گونه ای دیگر) با گستره ای فراتر از واقعیت، که محدوده های تحمیل شده بر ما به واسطه «حضور» و «فعلیت» را از بین می برد،نیست؟
آیا این همان چیزی نیست که از هنگامی که موسی (ع) تبر خویش را به دست گرفت و به سوی گوساله طلایی رفت (چون سامری سعی داشت تعالی خداوند را با موضوعی فیزیکی بیالاید) قصد انجامش را داشته است؟ اما چگونه ممکن است که تا نهایی ترین حد، به خدا عشق بورزیم در حالی که همچنان به تکنولوژی مدرن نیز عشق می ورزیم و از مضامین غیر واقعی، مجازی و خیالی تکنولوژی هم لذت می بریم؟ چه نوع ارتباط باطنی فیمابین خدادوستی و تکنولوژی دوستی، فرشتگان و تکنولوژی های کامپیوتری، دین و شرکت های اینترنتی روی داده است؟ ارواح مجازی اگر فیلسوفان، مشاوران سرمایه گذاری بودند؛ ما همگی مفلس می شدیم. آنها از قرن ۱۹ به این سو، با اطمینان و قاطعیت ما را متقاعد ساختند که خدا پایان یافته است یا به زودی چنین خواهد شد. آنان گفتند:پ دست کم این است که الوهیت و خداجویی دیگر احساس نمی شود و به سختی می توان انتظار داشت که احساس خداجویی و گرایش به معنویت به اندازه یک هفته دوام بیاورد.
اما امروز ما در سپیده دم قرن ۲۱ هستیم و دین، همچنان زنده و شاداب باقی است و بر خلاف گفته نیچه که: «خدا مرده است» نه تنها خدا نمرده است، بلکه ایمان و اقرار به خدا به رشد خویش ادامه می دهد، و امروز نه تنها در جهان سوم و کشورهای توسعه نیافته (در آنجا که روزهایی هست که تنها چیزی که شما می اندیشید، فرو افتادن بر زانوان است و دعا جهت مداخله اراده خداوند در گره گشایی از مشکلاتتان) بلکه همچنین در ایالات متحده جایی که مطابق آخرین نظرسنجی ها، ثروتمندترین مردم (بر طبق برخی مطالعات حدود ۹۵ درصد) ادعا می کنند که معتقد به خدایند و ایمان و اعتقاد دینی در همه جنبه های زندگی آنها شکوفا است. از اعضای وصله پوش آکادمی دین در آمریکا گرفته تا مردم عادی و کشیش ها. امروزه شمار حیرت انگیزی از مردم ادعا می کنند که به فرشتگان معتقدند و آمار بینندگان برنامه های مذهبی تلویزیونی همچون «لمس شده به وسیله یک فرشته» بسیار بالاست. بیشتر مردم به خدا اعتقاد دارند و طبق نظر سنجیها بیشتر مردم همچنین اعتقاد دارند که به آسمان خواهند رفت.
شاید فروش کتاب «استفن کینگ» در خصوص حوادث خارق العاده و ماوراالطبیعه که چندین بار او را میلیونر ساخت جالب توجه باشد.
هرکس که ذائقه ای برای این گونه امور داشته باشد، می تواند پی در پی داستان های قابل توجهی درباره همه نوع حوادث نامتعارف و مداخله در زندگی های مردمان، از زبان کسانی بشنود که مهمان میزگردهای هر روزه تلویزیونی هستند. از هر کتاب فروشی زنجیره ای مثل «بوردرز» یا «بارنز» و «نوبل» که بازدید کنید، تقریبا به همان اندازه که در مورد آخرین و جدیدترین نسخه ویندوز مایکروسافت، کتاب پیدا می کنید، به کتاب هایی در مورد مسایل معنوی و مذهبی نیز برمی خورید. حاصل پژوهش جدیدی که در موضوع «فرشتگان» از پایگاه اطلاعاتی آمازون به عمل آمد، ۲۴۱۶ عنوان بود که همگی به سادگی بر سر یک ریز تراشه نصب می شوند. به علاوه شما می توانید تنها با یک تقه بر موس کامپیوترتان، هر یک از این کتاب ها را بی درنگ خریداری کنید. با این تقه بر موس، سیگنالی از این سو به آن سوی فضای مجازی، برای یک فروشگاه مجازی کتاب می فرستد که «حاوی» میلیون ها کتاب است! سرعت ارسال پیام نیز به اندازه سرعت نور یا سرعت خارج شدن روح از جسم است. بدین سان، ما با یک وضعیت حیرت انگیز یا بهتر بگوییم غیر ممکن روبرو می شویم: شکوفایی همزمان علم و دین.
ما در جهانی زندگی می کنیم که پیچیده ترین دستاوردهای علمی و تکنولوژی مدرن، نه تنها با دین سنتی، بلکه همچنین با خشکترین عقاید دینی و یا با معنویت عصر جدید و عقیده به همه انواع پدیده های باورنکردنی نیز همزیستی دارند. اما این موج تزهد به این اندازه محدود نمی شود. هر چند بیشتر مردم به خداوند معتقدند و عده زیادی از آنها عقایدی سنتی دارند اما ظهور و انتشار این همه مشربها و فرق غیر سنتی و غریب دیگر که رخ داده، نیز پدیده جالبی است. همزیستی حیر ت انگیز دین و علوم تکنولوژی در جهان پسا دنیوی بر طبق نظر فیلسوفان اثبات گرای قرن ۱۹، هیچ کدام از این امور، سنتی یا حاشیه ای (جریانهای دینی اصلی یا ناشناخته) نمی بایستی تا به امروز ادامه حیات می دادند. رشد و گسترش سریع علم و تکنولوژی قرار بود که فرجام دین کهنسال را اعلام نماید. اما چرا باپیشرفت سریع تحقیقات علمی، هم ادیان سنتی و جدید گوناگون شکوفایند. همه این ها همچون تداوم یک امر در مقابل مدرنیته است. هنگامی که به دین می رسیم، می بینیم که دو جریان رقیب مدرنیته (یعنی روشنگری و رمانتیسیسم) هر دو بر خطایند. فلسفه روشنگری با سرخوردگان و دلسردان توده، دچار سرخوردگی و دلسردی شد. آن مردان روشنگر سرسختی که مطمئن بودند تصورات دینی به مانند قارچ هایی هستند که در نور عقلانیت علمی، فاسد خواهند شد و از بین خواهند رفت. اما رمانتیک ها که نمایانگر روی دیگر سکه روشنگری بودند نیز کمتر بر خطا نبودند. رمانتیک ها، هراسان و سوگوار «فرار خدایان» در حمله تکنولوژی مدرن بودند.
نکته ای که مجددا در قرن بیستم، مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی مطرح کرده بود. اما هایدگر و رمانتیک ها هر دو در فکر «تکنولوژی های دودآلود» چرکین بودند نه در فکر جهان مدرن پساصنعتی «تمیز» که به روشنی الکترون است و به تلاشی بیش از تقه بر یک موشواره نیاز ندارد.
رقابت کهن تکنولوژی و دین، در معادن خاک آلود و کارخانه های کثیف انقلاب صنعتی شکل گرفته نه در جهان فضای مجازی پساصنعتی. اما آنچه امروز سلامتی ما را جدا با تهدید مواجه می کند، بیماری ریوی نیست بلکه بیماری سندرم حاد درد مچ یا ضعف بینایی است که به واسطه نشستن در مقابل کامپیوتر (در سراسر روز) ایجاد می گردد. امروزه، هنگامی که ما بر امواج الکترونیکی ای سوار می شویم که از سیم های غیر قابل مشاهده جهان وسیع مجازی نشات می گیرند، به مانند ارواح پاک اوج می گیریم، به سهولت سفر می نماییم و با سرعتی خیره کننده تمام فاصله های حیرت آور را می پیماییم. ما تصور قدیمی در خصوص «ماده» را با عنوان اینکه ماده چیزی است متراکم، گنگ، سخت و پر سر و صدا که فضا را اشغال می کند و بیکار و منتظر نشسته تا جنباننده ای حرکتش دهد (ارسطو)، یا چیزی که آنقدر به شکلی احمقانه و بی معنی حرکت می کند تا چیز دیگری متوقفش نماید (نیوتن) و در هر مورد فاقد هوش و حواس برای انجام عملی قائم به خویش است، احمقانه و بی ارزش جلوه می دهیم. امروزه ما می آموزیم که چگونه از شر ماده خلاص شویم.
ما دیگر نیازی به فروشگاه های خرده فروشی فیزیکی که به فروش اجناس خود می پردازند، نداریم. همچنین محتاج آن نیستیم که در جستجوی ماشینی با قیمت بهتر، خود را با زحمت فراوان از اینجا بدانجا کشیم، و نیز لزومی ندارد که تند و تند به کتابخانه برویم، از پلکان های آنجا بالا و پایین رویم و قفسه های متعدد و گرد گرفته آنجا را جهت یافتن کتابی زیر و رو نماییم. خیر، هنگامی که ما می توانیم در عرض چند ثانیه سوار بر امواج اینترنت شویم و تنها با یک تقه کتابی را سفارش دهیم، یا حتی متن مورد نظر خویش را از یک پایگاه داده های الکترونیکی بارگذاری نماییم، دیگر آن کارها را نخواهیم کرد. فرهنگ لغات طبقه بندی شده انگلیسی آکسفورد، اکنون آنلاین است، در حالی که هر چیزی که دانش پژوهان در خصوص آبای کلیسا نیازمند دانستنش هستند، تنها با یک تقه بر کامپیوترشان به بانک اطلاعاتی مسیحی Patrologia Latina وPatrologia Greeca دسترسی می یابند.
حتی دایره المعارف بریتانیکا نیز در قالب جریان الکترون ها فشرده شده و در فضای مجازی اینترنتی قرار گرفته است. این دایره المعارف اینترنتی با قفسه های بلوطی رنگ حیرت انگیزی جابجا شده که همه ۹۰ جلد کاغذی آن را در بر می گیرد. هنگامی که شما در یک نوشتار اینترنتی با یک متن hypertext مواجه می شوید، فی الواقع دعوت شده اید به اینکه پهنه فضای مجازی اینترنتی خود را بگسترانید، صفحه ای که در حال خواندنش هستید را ترک کنید، خویشتن را از محدوده اتاقی که در آن نشسته اید فراتر برید، در طول دریاها سفر نمایید، وارد یک کتابخانه قدیمی شوید و یا برخی سایت ها را کشف کنید که تنها به اندازه یک نقطه و یا یک تقه بر موش واره از شما دور هستند. ما می توانیم بدون اینکه حتی یک سانتی متر بدن های سنگین و پرچربی خویش را حرکت دهیم، از این سو به آن سوی فضا سفر نماییم، به درون لیست کرکره ای برویم، نسخ خطی قدیمی لاتین را از کتابخانه های دوردست فرا بخوانیم، یا صدای مردمی را بشنویم که با سیستم واژه پرداز خودمان درباره شان می نویسیم و یا چهره شان را هم ببینیم.
ما تلفن های همراه خود را به دست می گیریم، به جایی می رویم که سیگنال ها به راحتی از دیوارهای ضخیم عبور می کنند و ما را بلادرنگ با سراسر قاره ها و اقیانوس های پهناور پیوند می دهند و اینها همه در حالی است که ما در حال گشت و گذار در مراکز خرید هستیم و یا سعی می کنیم با دست دیگرمان فرمان اتومبیل را بگیریم (تعجبی ندارد که میزان تصادف هم بالا می رود). این تکنولوژی های ماهواره ای از فضا به احساس ما جریان یافته اند: آنها احساسی از کار و زندگی را در خصوص یک سیاره چرخان برانگیخته اند که به دور خورشید می چرخد. آنها احساس ذاتی ماقبل کوپرنیکی ما در خصوص اینکه زمین ثابت و مسطح است را برمی آشوبند. ما بدون زحمت لیسیدن یک تمبر، برای مردم سراسر جهان که در مکان ها و زمان های مختلفی واقع شده اند، نامه الکترونیکی mail -e می فرستیم.
ما آرام آرام از فربهی واقعیت های مادی می کاهیم و این کار را به واسطه امواج الکترون ها که با شتاب به این سو و آن سو می روند، انجام می دهیم. این امواج با یک سیلیکون کوچک و غیر قابل تصور که بدن های متراکم و سنگین ما را تا بی نهایت با خود به جاهای دوردست در سوی دیگر کره زمین، بالا یا پایین آن می برند. ما انقباض بدن هایمان را به زمین زیر پایمان و فضای احاطه کننده ای که ما را در بر گرفته است، درهم شکسته ایم و به آنها اجازه داده ایم که با سرعتی الکترونیکی در سراسر فضا به پرواز درآیند.
اگر هایدگر دوست داشت مصرعی را از «فردریش هولدرلین» شاعر رمانتیک آلمانی نقل کند: «انسان، شاعرانه بر زمین سکنی گزیده»؛ ما امروزه به جریان بزرگتری از سفر مجازی اینترنتی در اطراف زمین دست یافته ایم. ما روشی را برای تقلید از فرشتگانی که برای آزادی پولس مقدس و پطروس رسول از زندان مداخله کردند (اعمال رسولان، باب ۵ عبارت ۱۹، باب ۱۲ عبارت ۷)، پیشگویی می کنیم و بدن های خویش را در قالب رشته های نازکی که از جسم جامد دیوارها عبور می کنند، عرضه می نماییم. به مانند مشاهده رستاخیز عیسی که حواریون را وحشت زده کرد. نتیجه آن است که مجادله کهن میان ذهن و ماده به سرعت کهنه می شود. عصری که در شرف تکمیل پروژه ژنوم انسانی است، چگونه می تواند همچنین شاهد نظریه تکامل به عنوان یک درس اجباری در برنامه های زیست شناسی دبیرستان ها باشد، همگی این مطالعات بدین منظوراست که جایی را برای آموزش آفرینش باوری و نیز داستان چگونگی نشات گرفتن ما از دو انسان که در پرتو فریب ابلیس ترغیب شدند میوه ممنوعه را بخورند، باز کند؟ امروزه روشنفکران شگفتزده شده اند که مردم چگونه این عقاید و مفاهیم را در مغزهایشان فرو می کنند؟ چرا خدا نمرده است (با آنکه تصور می رفت که چنین شود) چرا خدا به سرنوشت هیئت و نجوم بطلمیوسی دچار نشد؟ بخشی از پاسخ شایداین باشد که تکنولوژی های ارتباطی پیشرفته، عملا به تضعیف «ماده باوری کهن» پرداخته و به میزان زیادی از ثبات و پایداری جدی، فشرده و سنگین جهان مادی کاسته اند.

منـابـع

مقاله اینترنت در عصر پسامدرن- مترجم شهریار شجاعی پور- مجله on religion

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد