تفاوتها و شباهتهای دین‌ زرتشت‌ با اسلام‌ (تشابهات موعود)

فارسی 9333 نمایش |

الف) موعود بودن

موعود بودن اولین تشابه بین دو منجی اسلام و زرتشت است، یعنی پیامبران و کتاب های دینی هر دو آیین، آمدن آنها را به مردم وعده داده بودند. در قرآن کریم در مورد حضرت مهدی (ع) چنین آمده است: «و نرید أن نمن على الذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثین؛ ما می خواستیم بر مستضعفان منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.» (قصص/ 5) شیخ طوسی به سند خود از حضرت امیرالمؤمنین (ع) چنین روایت نموده است: «ایشان آل محمدند؛ خداوند مهدی ایشان را پس از تلاش [و رنجشان] برانگیزد؛ پس آنان را عزت دهد و دشمنانشان را خوار گرداند.»
شیخ صدوق می فرماید امام صادق (ع) از پدرانش از رسول خدا (ص) روایت کند که فرمود: «پس از من دوازده امامند که اول آنها علی بن أبی طالب و آخر ایشان قائم است. آنان پس از من جانشینان، اوصیا و اولیای من و حجت های الهی بر امتم هستند. کسی که مقر به ایشان باشد، مؤمن و کسی که منکر ایشان باشد، کافر است.» آقای محمدتقی راشد محصل درباره سوشیانت با استناد به یسنا چنین آورده است: «کسی که در این راه با دیوان و مردمان که به نوبه خود با او (زرتشت) مخالفت می کنند، ستیز کرده است، یعنی از آن مردمی است که به او (زرتشت) وفا دارند، چنین کسی با دینش (وجدانش) تو را دوست برادر پایدار است. اهورامزدا سرور خانه ما را نجات خواهد داد.» آقای علی اصغر مصطفوی نیز با استناد به یسنا چنین آورده است: «فر متعلق به ایزدان مینوی و جهانی است؛ متعلق به سوشیانت هایی که زاییده شده و سوشیانت هایی که هنوز متولد نشده اند و در آینده نوکنندگان جهان نامیده خواهند شد.»

ب) سود رسانی

دومین تشابهی که بین این دو موعود می توان ذکر کرد، سود رسانی آنها به مردم است. در نجم الثاقب ذیل عنوان «ید الباسطه» (یکی از القاب آن حضرت) چنین آمده است: «هدایه از القاب خاصه شمرده شده یعنی دست قدرت و نعمت خداوندی که با آن رحمت و رأفت و لطف خود را بر بندگان می گستراند و روزی را بر ایشان فراخ می فرماید و بلا را از ایشان رفع می نماید. هم چنین در زمان امامت ایشان رفاه گسترش می یابد و ثروت بسیار فراوان می شود.»

ج) خرق عادت بودن تولد

سومین تشابه این است که هر دو منجی به صورت خارق العاده و معجزه گونه متولد شده اند. شیخ طوسی در مورد خرق عادت بودن تولد حضرت مهدی (ع) می نویسد: «و به من خبر داد ابن ابی جید از محمد بن حسن بن ولید از صفار محمدبن حسن قمی از عبدالله مطهری از حکیمه بنت محمدبن علی الرضا که ایشان فرمودند: ابومحمد در نیمه شعبان سال 255 هجری قمری فردی را پیش من فرستاد و فرمود: "ای عمه جان، امشب برای افطار پیش من بیا تا خداوند تو را به وسیله ولی و حجت خود بر خلقش و خلیفه بعد از من، شاد کند." حکیمه گفت: برای این خبر بسیار شاد شدم، لباس پوشیدم و همان ساعت خارج شدم تا این که به امام رسیدم. ایشان در حیات خانه نشسته بود در حالی که کنیزکانش دور او حلقه زده بودند. به ایشان گفتم: "مولای من فدایتان شوم! این فرزند از کدام کنیزتان است؟" فرمود: "از سوسن نام دیگر مادر حضرت مهدی (ع)"
حکیمه گفت: وقتی که نماز عشا را خواندم، سفره را آورده، افطار کردیم. سپس چرتی زدم. بعد بلند شدم در حالی که هم چنان به فکر وعده امام حسن (ع) بودم. قبل از آن عادت داشتم که همیشه برای نماز بلند می شدم. بیدار شدم، نماز شب را خواندم تا این که به نماز وتر رسیدم که ناگهان سوسن از خواب پرید، بیرون رفت، وضو گرفت و مشغول نماز خواندن شد تا این که به نماز وتر رسید [اما از وضع حمل خبری نبود]. به قلبم خطور کرد که نزدیک صبح است. بلند شدم که نگاه کنم، ناگهان دیدم که صبح اول بیرون آمد. به قلبم خطور کرد [داشتم در صحت وعده امام حسن تردید می نمودم] که ناگهان [امام حسن (ع)] از اتاقش فرمود: "عمه جان شک نکن که وقت تولد فرزندم نزدیک است." ناگهان او [سوسن] را دیدم که نمازش را قطع کرد و خارج شد، در حالی که ترسیده بود.
گفتم: "پدر و مادرم فدایت! آیا چیزی حس می کنی؟" گفت: "بله درد شدیدی احساس می کنم." به او گفتم: "نترس." وسایل وضع حمل را آماده کردم و در مقابلش جوری نشستم که یک زن در مقابل دیگری برای زایمان می نشیند. دست مرا گرفت که ناگهان ولی خدا [حضرت مهدی(ع)] را دیدم که بر زمین سجده می کند.»
در مورد خرق عادت بودن تولد سوشیانت استاد پورداوود می نویسد: «پس از رسیدن جهان به این پایه، زمان سوشیانس، آخرین آفریده اهورامزدا، فرا رسد، دوشیزه ای از خاندان بهروز پسر فریان از کوه خدا به دریاچه کیانسو اندر آید. در آن آب تن خویش بشوید و جرعه ای از آن نوشیده، از نطفه پیغمبر ایران بارور گردد. پس از انقضای نه ماه، سوشیانس پا به عرصه وجود گذارد.»

د) محل تولد و ظهور

محل تولد و ظهور آنها از شرق، چهارمین تشابه است که این ویژگی در ادیان دیگر نیز وجود دارد. در مورد محل تولد حضرت مهدی گویند: مهدی در فجر نیمه شعبان سال 255 هجری قمری در سامرا، مقارن با زمان خلافت معتمد عباسی، جهان را به نور خویش منور ساخت.
در مورد محل ظهور آن حضرت آمده است: آن [عذاب بالای سر] دجال و صیحه آسمانی، و از پایین پا، فرو رفتن به زمین است. قائم (ع) در آن هنگام در مکه باشد و خداوند در آن جا اصحابش را گرد وجود او جمع سازد. آنان 313 نفر هستند.... آنها با او بین رکن و مقام پیمان یاری می بندند و وی ایشان را از مکه خارج سازد....
در مورد محل تولد سوشیانت با استناد به فقره پنجم از فرگرد چنین آمده است: زرتشت آگاه ساخت اهریمن را و به او گفت: ای اهریمن بدکنش! من هر آن چه از آفرینش دیو است، خواهم برانداخت. من «نسا» را خواهم برانداخت؛ من خن نائیتی پری را خواهم برانداخت تا آن که سوشیانت پیروزگر از آب «کیان سیه = کیان سو» در سمت شرق متولد گردد. در باب ظهور او نیز آمده است: محل ظهور سوشیانت و دو برادرش که پیش از او پدید خواهند گشت، در سیستان در کنار دریاچه هامون و رود هیرمند قرار داده شده و در واقع در طرف مشرق است.

ه) انتساب هر دو موعود به پیامبران دین خود

پنجمین تشابه منتسب بودن هردو، به پیامبران دین خود است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یبعث رجلا من ولدی اسمه اسمی؛ اگر از عمر دنیا بیش از یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی گرداند تا این که مردی از فرزندانم را که هم اسم من است برانگیزاند.» در روایتی دیگر به عبدالله بن عمر فرمود: «پیش از قیامت، مردی از اهل بیت من به سلطنت رسد که نامش مطابق نام من باشد. زمین را پر از عدل و داد کند چونان که پر از ظلم و جور شده است.»
در مورد انتساب سوشیانت به زرتشت نیز گویند: «یادآور می شویم که بنا به تصریح کتاب های دینی، نطفه زرتشت در دریاچه هامون در سیستان محفوظ مانده و از همان نطفه ای است که سه پسران آینده پیامبر، هر یک به نوبه خود تولد خواهند یافت.» در جای دیگر می خوانیم: «از آن که این سوشیانت ها از نطفه و پشت خود زرتشت هستند و پسران او به شمار می آیند که بعدها به طور خارق عادت متولد خواهند شد.» در فروردین یشت فقره 62 به آن اشاره کرده، گوید: «فروهرهای مقدس و توانای پاکان را می ستاییم که 99999 نفر از آنان به پاسبانی نطفه سپنتمان زرتشت مقدس گماشته شده اند.»

و) تطبیق محل ظهور دو منجی با مکان آغاز رسالت پیامبران

ششمین تشابه این است که مکان ظهور دو منجی در نقطه ای واقع شده که پیامبران هر دو دین رسالت خود را از آن جا آغاز کرده اند. درباره حضرت مهدی (ع) چنین می خوانیم: «و [سفیانی] لشکری را به مدینه می فرستد، پس مردی را در آن جا می کشد و مهدی و منصور از آن جا فرار می کنند.... و لشکری در پی آن دو تن بیرون می رود و [مهدی (ع)] بسان موسی [که از مصر گریخت] هراسان و نگران از مدینه بیرون می رود تا به مکه می رسد.... پس قائم بین رکن و مقام به پاخیزد و نماز می گزارد و در حالی که وزیرش با اوست، روی برمی گرداند و می گوید: "ای مردم! ما خداوند را به یاری می طلبیم بر هر کسی که حقمان را ربوده است." و به خدا سوگند، 313 مرد که پنجاه زن نیز در میان آنهاست. پی در پی در مکه جمع می شوند. سپس او با سی صد و چند نفر با وزیرش از مکه خارج می شوند.»
هم چنین در مورد شهر مکه می خوانیم: «این شهر محل تولد پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) است و در نزد مسلمانان مقدس ترین شهر جهان اسلام به حساب می آید. حضرت محمد پیامبر اسلام (ص) در سال 570 میلادی در مکه به دنیا آمد و سال ها در این شهر زندگی کرد و دین اسلام را به جهانیان عرضه نمود.»
در مورد مکان ظهور سوشیانت نیز چنین آمده است: «هیچ شکی در این نیست که محل ظهور سوشیانت در طرفی قرار داده شده که از همان طرف کار مؤسس دین رونق یافته.»
درباره محل شروع به کار زرتشت آمده است: «از قرار معلوم وی [زرتشت] در غرب ایران زاییده شده و در شرق ایران به کار دعوت پرداخته است.»

ز) مشخص نبودن زمان ظهور

مشخص نبودن زمان ظهور یکی از همانندی های دو موعود است، به طوری که در مورد حضرت مهدی (ع) هر کس وقتی را تعیین کند، باید تکذیب شود. ابراهیم امینی با استناد به بحارالانوار می نویسد: محمد بن مسلم می گوید، امام صادق (ع) به من فرمود: «هر کس وقت ظهور را برایت تعیین کرد از تکذیب نمودنش باک نداشته باش؛ زیرا ما برای ظهور وقتی تعیین نمی کنیم.»
در مورد سوشیانت نیز وضعیت همین طور است. هم چنین وقت ظهور آنان [سوشیانت ها] در اوستا معلوم نیست. همین قدر می دانیم که در آخرالزمان ظهور خواهند کرد، ولی در کتب پهلوی وقت تقریبی آن معلوم است.

ح) محافظت از دو منجی

هشتمین تشابه بین این دو موعود محافظت آنان از طرف خداوند است. در مورد حضرت مهدی (ع) گویند: پس از هجوم مأموران خلیفه عباسی به خانه امام حسن عسکری و جستجوی فرزند و جانشین آن امام، روشن گشت که خطری که جان امام آینده را تهدید می کند، خطری بس سهم گین است. این هجوم و پیگیری، در پیدا کردن مهدی، ایجاب می کرد تا برای نگهداری جان باقی مانده سلسله امامت و سلاله نبوت و مصلح بزرگ بشریت، اقدامی بس جدی به عمل آید. در امر غیبت امام دوازدهم و علل آن، مسائل بسیاری وجود دارد. یکی از علت های ظاهری و ملموس آن همین چگونگی و پیش آمدی بود که از سوی دشمنان پدیدار گشت و باعث امر عظیم غیبت شد.
در اعیان الشیعه به استناد از فصول المهمه چنین آمده است: «ابومحمد حسن (ع) پسری از خود بر جای نهاد که همان حجت قائم است و در انتظار برپایی دولت خویش به سر می برد. میلاد او از مردم پنهان ماند و امر او در میان مردم فاش نگردید و این به خاطر شدت روزگار بود و ترس از سلطان که مبادا خلیفه از وجودش آگاه شود.»
هم چنین برخی از روایات مردم را از بردن نام ایشان نهی کرده است: جایز نیست نام [نشانه] ایشان برده شود تا زمانی که ظهور فرماید و زمین را آن گونه که پر از ظلم و ستم شده، آکنده از عدل و داد نماید.
در مورد سوشیانت نیز به استناد فروردین یشت آمده است: «فروهرهای نیک توانای پارسایان را می ستاییم که 99999 از آنان نطفه زرتشت پاک را پاسبانی می کنند.» آقای پورداوود نیز این مسئله را مطرح کرده است: «اکنون گوییم که نطفه حضرت زرتشت را ایزد نریو سنگ برگرفته به ناهید، فرشته آب، سپرد که آن را در دریاچه کیانسو محفوظ بدارد 99999 فروهر پاکان و پارسایان به پاسبانی آن گماشته شده اند تا آن که دیوها نتوانند به آن دست یافته، نابودش کنند.»

ط) ثروتمندی همسران پیامبران در هر دو دین

نهمین تشابه بین این دو منجی این است که همسر پیامبران این دو دین، از خانواده های اشراف بوده اند.
دهخدا در ذیل لغت خدیجه چنین آورده است: «خدیجة الکبری، مشهور به ام المؤمنین، اول زن پیغمبر اسلام است که دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی از اشراف قریش بود. قبل از بعثت، این زن به ازدواج پیغمبر اسلام درآمد. از وسایل ظاهری که موجب پیشرفت نبوت شد، ثروت خدیجه را ذکر کرده اند.» بر این اساس، متوجه می شویم که حضرت خدیجه از زنان ثروتمند قریش بوده که این مسئله با هووی مشابهت دارد: «دو برادر از طبقه نجبا و اشراف که در انجمن شاه جایگاهی داشتند به نام فراشائوشترا و جاماسپ با آن پیغمبر دامادی و خویشاوندی حاصل کردند. اولی دختر خود را به نام هوئووی به زرتشت داد و دومی دختر زرتشت را به نام پوروستیا که از زن نخستین داشت، به همسری خود درآورد.»
در جای دیگر آمده است: «به خصوص در سنت آمده است که سوشیانت ها از نطفه زرتشت و زنش هووی (HVOVI) هستند. هووی دختر جاماسب وزیر کی گشتاسب پادشاه مشرق ایران بوده است.»

ی) مادران دو منجی

مادران دو منجی به بزرگان دین منتسب هستند. در مورد حضرت مهدی باید گفت که مادر آن حضرت را به نام های نرجس، ریحانه، سوسن و به القاب ملیکه، صیقل و حکیمه یاد کرده اند و او را دختر یوشع بن قیصر و او را از سوی مادر از اولاد حواریون دانسته اند. هم چنین در کتاب نجم الثاقب در ذیل چگونگی شرف یابی حضرت نرجس خاتون خدمت امام حسن عسکری (ع)، آن بانو در معرفی خود به بشربن سلیمان نخاس فرمودند: «من ملکه دختر یشوعای، فرزند قیصر، پادشاه روم و مادرم از فرزندان شمعون بن صفا، وصی حضرت عیسی (ع) است.»
در مورد مادر سوشیانت نیز آمده است: «جالب این جاست که نسبت این زن [مادر سوشیانت موعود] مستقیما به سلسله ای می رسد که در رأس آن ایسدو استر (Eeasd Vaste) پسر زرتشت است.»

ک) مسئله طول عمر

یازدهمین تشابه در مورد طول عمر دو منجی است، با این تفاوت که سوشیانت بر خلاف حضرت مهدی (ع) هنوز متولد نشده است. طول عمر امام زمان (ع) هم از لحاظ تاریخی و هم از لحاظ علمی امر ثابت شده ای است که در این جا فقط به بعد تاریخی آن پرداخته می شود. در طول تاریخ بسیاری بوده اند که طول عمر زیادی داشته اند. قرآن کریم درباره حضرت نوح (ع) می فرماید: «و لقد أرسلنا نوحا إلى قومه فلبث فیهم ألف سنة إلا خمسین عاما فأخذهم الطوفان و هم ظالمون؛ و ما نوح را در میان قومش فرستادیم، و او در میان آنان نه صد و پنجاه سال درنگ نمود، اما سرانجام طوفان و سیلاب آنان را فراگرفت در حالی که ظالم بودند.» آن حضرت بعد از طوفان و بیرون آمدن از کشتی، 350 سال دیگر زندگی کرد. بنابراین، مجموع عمر حضرت نوح به 1300 سال می رسد. در مورد سوشیانت مسئله را باید جور دیگری مطرح کرد. آقای مصطفوی با استناد به فروردین یشت فقره 62 چنین آورده است: «فروهرهای نیک توانای پارسایان را می ستاییم که 99999 از آنان نطفه زرتشت پاک را پاسبانی می کنند.»
پس به این نتیجه می رسیم که سوشیانت ها از نطفه خود زرتشت هستند. حال در مورد سال ظهور زرتشت نیز خانم مری بویس معتقد است: «در تاریخ تقریبی که ابتدا برای زرتشت تصور کرده بودم، یعنی تاریخ 1700 قبل از میلاد، تعدیل روا داشتم. از جمله بدین علت که آغاز تدوین سروده های ریگ ودا را اینک به حدود 1500 قبل از میلاد نسبت می دهند و زبان اوستایی متقدم که پیامبر بدان سخن می گفت، به ودایی بسیار نزدیک است.»
با این حال، ممکن است این زبان با تأنی بیشتری تحول یافته باشد. چون قوم وی نسبت به عموزادگان آریاییان ثابت قدم تر و محافظه کارتر بوده اند و محاسبات مبتنی بر زبان و محتویات متون «اوستایی متقدم» و «اوستایی متأخر» برای اولی تاریخی در حدود 1200 قبل از میلاد و برای دومی تاریخی که متأخرتر از 800 قبل از میلاد نیست، به دست می دهد. با این توضیح مختصر اگر تاریخ اول را در نظر بگیریم، عمر نطفه ها در حدود 3200 سال و اگر تاریخ دوم را در نظر بگیریم، در حدود 2800 سال است که این عمر طولانی، حالتی معجزه گونه دارد؛ زیرا عمر نطفه خارج از دستگاه تناسلی نر کوتاه است اما در درون رحم تا دو شبانه روز زنده باقی می ماند.

ل) طولانی شدن مدت ظهور
طولانی شدن زمان ظهور وجه تشابه بعدی دو منجی است، به طوری که عده ای در آمدن آنها دچار شک و تردید می شوند.در اعیان الشیعه به استناد به کمال الدین آمده است: «باز پرسیدم [از رسول خدا] که چرا منتظرش نامند؟» فرمود: «زیرا غیبت او به درازا می انجامد و دوران آن بسیار طول می کشد. پس صاحبان اخلاص، انتظار او را دارند، ولی تردیدکنندگان او را انکار ورزند؛ ناباوران وی را به تمسخر گیرند و افرادی که [برای ظهور او] وقت تعیین می کنند تکذیب می شوند. در این هنگام است که شتابندگان [در ظهور] هلاک گشته و آنان که ره تسلیم در پیش گرفته اند، نجات یابند.» در مورد سوشیانت نیز وضع همین طور است؛ در کتاب مهدویت در دین اسلام و زرتشت با استناد به دینکرد می خوانیم: «در دینکرد آمده است آمدن سوشیانت آن قدر طول می کشد که درباره وی گویند که نمی آید در حالی که خواهد آمد.»

م) یاران دو موعود
هر کدام از دو موعود یارانی با تعدادی متفاوت دارند که آنها را در امر نبرد با دشمنان یاری می دهند. درمورد یاران حضرت مهدی (عج) چنین آمده است: »پس قائم بین رکن و مقام به پا خیزد و نماز می گزارد و در حالی که وزیرش با اوست روی برمی گرداند، می گوید: "ای مردم ما خداوند را به یاری می طلبیم بر هر کسی که حقمان را ربوده است." و به خدا سوگند 313 مرد که پنجاه زن نیز در میان آنهاست، خواهند آمد، بدون وعده قبلی و هم چون ابرهای پاییزی، پیوسته در مکه جمع می شوند... سپس او با 313 و چند نفر که بین رکن و مقام با او بیعت می کنند، در حالی که عهد پیغمبر (ص) و پرچم و سلاح آن حضرت با اوست با وزیرش از مکه بیرون می آیند.»
در مورد یاران سوشیانت نیز چنین آمده است: «در طی مندرجات اوستا بسا از یاران سوشیانس اسم برده شده که در نو نمودن جهان با او همراهی کنند. بندهش در فصل سی ام فقره 17 می نویسد که پانزده مرد و پانزده زن با سوشیانس خواهند بود که در نو نمودن جهان از معاونان او به شمار می آیند. اسامی برخی از این معاونان در بندهش و سایر کتب ضبط شده است، از قبیل کیخسرو، نرسی، توس، گودرز، اشاوزد، پشوتن، اغریرث، گرشاسب، نریمان (سام) و غیره. اسامی زنان در جایی ضبط نشده است.»

ن) نتایج ظهور
جهان بعد از ظهور این دو موعود به هم شباهت دارد و در حقیقت در بین همه ادیان نیز وضع به همین گونه است. پیامبر (ص) می فرماید: «او زمین را آکنده از عدل و داد می سازد همان گونه که از ظلم و ستم لب ریز شده باشد. مردم را می کشد تا این که جز دین محمد (ص) باقی نماند و به سیره داوود سلوک نماید. چون قائم (ع) قامت قیامت برافرازد، به حکم عدل راند. در ایام او نشانی از ستم نیست، راهها ایمن گردد، زمین برکات خود را آشکار سازد، حق هر ذی حقی به او رد شود و دین دارانی باقی نمی مانند مگر این که اسلام را چیره کنند و به ایمان شناخته شوند. آیا نشنیده ای خدای سبحان می فرماید: "هرکه در آسمان ها و زمین است به میل یا اکراه تسلیم فرمان اویند و به سوی او بازمی گردند." در میان مردم به حکم داوود (ع) و حکم محمد (ص) فرمان می راند. در آن هنگام زمین گنج ها و برکات خود را آشکار ساخته، کسی از شما فردی را نمی یابد که زکات خود را به او پردازد و یا به او انفاقی نماید و این نیست مگر آن که جمیع مؤمنان در غنا و رفاه به سر برند.»
در دین زرتشت نیز آینده جهان چنین تصویری دارد: «پس سوشیانت به درآید و مردم را به دین مزدیسنا بخواند و مردم تماما دین مزدیسنا را بپذیرند. هرمزد به سوشیانت فرماید تا در اشهینگاه یزشنه (ستایش) کند و در هاونگاه که بامداد است، همه مردم جمع شوند، و مردگان به جنبش درافتند. چون هنگام نماز پیشین فرا رسد، همه مردگان زنده شوند و شاد خرم به زندگی روی کنند، پس از آن دیگر شب نباشد (دیو تاریکی و جهل و قحطی و رنج رخت بربندد)، مردمان همه پیش هرمزد شوند (به خدا بپیوندند) و همه دین دار و پاک شوند و از آسیب و گزند، رهایی یابند. کیخسرو و گیو و توس و سام نریمان و جاودانی های دیگر همه زنده شوند.»

منـابـع

سید فضل‌الله میردهقان- مقاله تطبیق دو موعود در اسلام و زرتشت- کمیته علمی همایش بین المللی دکترین مهدویت

علی اصغر مصطفوی- سوشیانت یا سیر اندیشه ایرانیان درباره موعود آخرالزمان- تهران ۱۳۶۱

محمد تقی راشد محصل- نجات بخشی در ادیان

مهدی متوسلیان- سوشیانت ها یا موعودان نجات بخش دین زرتشت- پایان نامه کارشناسی ارشد- دانشگاه تهران- ۱۳۷۵

مهدیه رضوی و فاطمه سیارپور- مقاله سوشیانت موعود زرتشت و مقایسه آن با موعود سایر ادیان بزرگ (یهود- مسیحیت – اسلام)

علی اصغر منجزی- پژوهشی در کیش زرتشت- انتشارات زمزم هدایت سال انتشار- 1384

سیدحسن رحمانی- مقاله موعود پژوهی - موعود زرتشتیان- هفت اقلیم- پیش شماره 2

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد