موضوعات اساسی در دین ودا
فارسی 6968 نمایش |دین ودا به متون مقدسی تعلق دارد که آن را ودا یعنی دانایی می نامند. سودربلوم می نویسد: این دانایی از راه گوش به دست می آید نه از راه چشم. در متون مقدس به جای «نوشته شده است» عباراتی مانند «شنیده شده است» و یا «این سخن از مردم مقدس است» مذکور است. قدیمی ترین بخش ودا، ریگ ودا Rig-Veda (دانش سرودهای ستایش) است که بین یک هزار و پانصد تا یک هزار قبل از میلاد تالیف شده است و شامل یک هزار و بیست و هشت سرود می باشد؛ قدیمی ترین سرود مربوط به قسمت اول هزاره دوم قبل از میلاد است و کهنه ترین کتاب مقدس بشر به شمار می رود. کتاب های ودا شامل سرودها، یعنی منظومه های فلسفی و اشعار دنیوی و دستور و قواعد جادو و اوراد و اذکار و وسایل بیدار نمودن و تحریک کردن عشق است؛ ولی در آن عقیده به تناسخ که مخصوص هندوها است وجود ندارد. ریگ ودا را مولفین آن به ده ماندالا Mandalas تقسیم نموده اند و به استثنای اول و دوتای آخر آن، بقیه هر کدام به رشی های Rashis مختلف یا مولفین مقدس نسبت داده می شود. قسمت آخر کتاب نسبت به بقیه آن باید خیلی دیرتر تالیف شده باشد؛ زیرا با سایرین در دقایق و جزئیات فرق کلی دارد، افکار و تخیلات مندرجه در آن خیلی کم بدوی به نظر می رسد، بلکه می فهماند که در یک جامعه مترقی تالیف شده است و متضمن اعمال و آداب دینی پرپیچ و خمی می باشد، در هر حال این نکته را باید در نظر داشت که این کتاب راجع به جامعه ودایی و افکار و احساسات آریان قدیم خیالات غلطی در خاطر ما پدید خواهد آورد.
دولافوز در کتاب تاریخ هند می نویسد: «اقوام آریا مردمی بودند به غایت متدین و چون تمدن آنان رو به ترقی گذاشت مشکلاتی در دین پدید آمد که آن را درهم و پیچیده ساخت و تشریفات مربوطه را سخت و غیر قابل تحمل کرد، بنابراین تالیف سه ودای دیگر به مرور ایام برای مقاصد خاص دینی ضرورت یافت و آن عبارت است از:
1- ساماودا Samaveda (دانش آهنگ ها) متضمن سرودهایی که اغلب آن در ریگ ودا بود، و کاهنان در مواقع مخصوص آن را می سرودند.
2- یاجورودا Yajurveda (دانش قواعد قربانی) مشتمل بر اجرای احکام و قوانین و آداب و مراسم قربانی ها.
3-آتارواودا Atharvaveda (دانش قواعد سحر و جادو)، محتوی طلسمات سحری و اوراد و ادعیه توفیق یافتن در امور زندگی و افسون هایی برای حفظ از شرور و بلیات. این وادی آخر وقتی تالیف شد که اقوام آریا در تمدن خیلی پیشرفت کرده بودند و محتمل است در آن وقت عقاید و افکار دینی بومیان نیز تا اندازه ای در میان عده ای از آنان رواج یافته باشد. تغییرات عمده ای که از این راه در اخلاق و عادات آریاهای هندی روی داد از نظر تاریخی خالی از اهمیت نیست. آن منظره روشن و بشاش که از ریگ ودا در مظاهر زندگانی منعکس بود در اینجا تبدیل به شکلی گردید که خیلی کم امیدبخش و بیشتر حواله به تقدیر و تسلیم به قضا و قدر می باشد».
در وداها هیچ گونه اشاره ای نشده که مولفینش با خط و کتابت آشنایی داشته اند، تقریبا جمیع اطلاعات، درباره هند باستانی از این وداها است که می توان آن را کتاب دانش نامید. درباره تصنیف یا تاریخ این مجموعه شعر و اساطیر و اعمال دین و فلسفه کسی نمی تواند اظهار اطلاع قطعی کند. هندوهای مقدس عقیده دارند که تمام آن ها کلمه به کلمه الهام شده است او می گویند که برهما خدای بزرگ آنرا با دست خود روی اوراق زرین نوشت. ویل دورانت می نویسد: «بزرگان هر محل در هند به تناسب حدت و حرارت وطن پرستی خود قدیمی ترین سرودهای ودایی را مربوط به سالهای ششصد تا یک هزار قبل از میلاد دانسته اند، گمان می رود که جمع آوری و تدوین آن ها در فاصله بین 1000 و 500 قبل از میلاد صورت گرفته باشد».
خدایان ودایی
یکی از خدایان «دین ودا» ایندرا Indra نام دارد. ایندرا خدای طبعیت و رعد و طوفان و باران و همچنین نوعی خدای جنگجو و مبارز به نفع مردم خود می باشد. در مقابل ایندرا که خدای خشونت است، وارونا Varouna خدای خرد قرار دارد. دومزیل در کتاب خود موسوم به اورانوس وارونا که در سال 1934، در پاریس چاپ شد، می نویسد: کلمه وارونا، به عبارت یونانی اورانوس مخصوص آسمان، شباهت دارد و برای تعیین لفظ خدای بزرگ ایران اهورا به کار می رود. وارونا که ابتدا خدای آسمان شب و ستاره دار بود کم کم خدای جهان و اخلاق و گرداننده طبیعت و راهنمای انسان گردید. وارونا با میترا Mitra خدای روشنایی و راستی و نیکوکرداری و عدالت شریک است.
مادر وارونا و میترا، آدی تی Aditi نام دارد که وجوه مشترک خدایان و اشیاء است و ممکن است نشانه و علامت مانای بدوی باشد. از خدایان دیگر ودایی دی آاوس پیتار Duaous pitar است که نظیر زئوس پاتر Zeus pater در یونان می باشد و پدر غالب خدایان دیگر است. این خدا شریک پری تی وی ماتار Prethivi matar یا مادر زمین La Terre Mére می باشد و یکی از پسرانش ثریا خدای خورشید است. یکی دیگر از خدایان واتا Vata خدای باد است که همچنین وتان Wotan نامیده می شود. در کتب ودا، مانو خدای قانون گذار دیده می شود که نام او عبارت ژرمنی Man و PHomme را به خاطر می آورد. این خدایان به تدریج ارزش خود را از دست دادند و خدایان قربانی و فداکاری، مخصوصا آگنی Agni خدای آتش و کانون و سوما soma شراب خدای مقدس، در ردیف اول قرار گرفتند.
شکل انسانواری خدایان ودایی
این خدایان از لحاظ شکل و غرض و تقریبا جهالت مانند انسانند. یکی از آن ها که نمازگزاران گرداگردش را گرفته اند فکر می کند که به پرستندگان خود چه باید بدهد: «این است آنچه من خواهم کرد نه، من این کار را نمی کنم به او گاو خواهم داد یا بهتر است اسب بدهم، مرددم که آیا واقعا از دست او سوما گرفته ام یا نه؟». ارزش قربانی و فداکاری موضوع اساسی دین ودا را تشکیل می دهد. مردگان برای بقای پس از مرگ احتیاج دارند از راه خیرات و قربانی و پیشکشی و هدایا تغذیه شوند. خدایان احتیاج دارند که به کمک آتش به افتخار آنان قربانی ها برپا کنند و برای آنان سوما یعنی آب حیات تقدیم کنند. در دین ودایی ابتدایی ظاهرا معبد و بت وجود نداشت، محراب هر قربانی تازه از نو برپا می شد و آتش مقدس پیش کش ها را به آسمان می برد. قربانی خدایان را نگهداری و خلق می کند، همچنین عمل و رفتار است که هستی را ایجاد می کند. در بین افکار هندی تشخیص و فهم این عقیده بسیار مشکل است زیرا تغییر و تبدیل امور خلقت نیست و نمی تواند حقیقت ایجاد کند بلکه عمل انسان است که حقایق خارجی را برای آدمی نمایان می سازد و برتر از وی قرار می دهد. قربانی پس از آفرینش، خدایان را حفظ می کند و موجب خشنودی امیال انسانی می گردد، با این اعمال انسان تصور می کند زندگی پس از مرگ و طول عمر و ثروت و توانگری اعقاب خویشتن را نگهداری می کند. در هر حال رستگاری و نجات در دین ودا از قربانی به دست می آید. اگر قربانی درست انجام می گرفت پاداش پرستنده صرفنظر از شایستگی اخلاقی او داده می شد. روحانیان برای کمک کردن به مومنین در مراسم پیچیده قربانی، پولهای گزافی می گرفتند. اگر مزدی داده نمی شد، مرد روحانی ادعیه لازم را نمی خواند، حق الزحمه او بایستی قبل از دادن قربانی به خدا پرداخت می شد. روحانیان مقرراتی وضع کردند تا معلوم باشد برای هر خدمت چه پاداشی چند گاو یا اسب چه قدر طلا باید وصول شود مخصوصا طلا در تحریک خدا و مرد روحانی به خدمت، بیش از هر چیز دیگر موثر واقع می شدجادوگری جز برای برهمنان بای دیگران ممنوع و خلاف دین است. روحانیان جادوگر که برهمن نام دارند دستور و آداب قربانی را می دانند و حق دارند آن را شخصا یا توسط نمایندگان مخصوص خود عمل کنند و پاداشی را که غالبا حیوانات گرانبها و یا چند گاو است دریافت دارند. در سرود شماره ده کتاب دهم ریگ ودا می نویسد: «در مقابل یک گاو که به برهمن داده شود تمام گیتی پاداش داده می شود».
طبقات جتماعی
برای بیان ارزش برهمنان باید طبقات اجتماعی اقوام هندی را شناخت. اولین فرق و امتیازی که در جامعه آریایی پدید آمد تفاوت مابین آریان خالص و غیر آریایی با نسل های مختلط بود. این اختلاف در بدو امر از نظر خاندانی و نژادی بود. آریایی سفید پوست از طوایف سیاه دراویدی وحشت داشت و وقتی آنان را در جامعه خود پذیرفت فقط به عنوان خدمتکاری و غلامی بود، بدون آن که آنان را در اعمال مقدس دینی شرکت دهد، ولی همی که مستعمرات آنان توسعه یافت و دولت هایی تشکیل گردید رقابت صنفی و طبقه ای مابین خود اقوام آریان پدیدار شد و دو طبقه ممتاز به روی کار آمدند یکی پیشوایان دین و دیگری مردان جنگ. این دو طبقه فقط از حیث کار و عمل ممتاز بودند ولی چون هیئت اجتماع ترکیبش روبه فزونی نهاد و زیاد در هم و مختلط گردید آن وقت طبقه ی کارگر لزوم پیدا کرد، به این معنی که جمعی به مشاغل دینی و برخی به کارهای جنگی و پاره ای به امور زراعتی مشغول شدند، دسته ای هم به نوکری و غلامی پرداختند، نظیر مصریان قدیم و جامعه ی بنی اسرائیل و ایرانیان. مشاغل موروثی گردید، هر پیشه و کار به طبقه ای از طبقات جامعه انحصار یافت. برهمنان که علمای دین بودند صنفی تشکیل دادند که در اعمال دینی و قربانی اظهار تخصص می نمودند و در ردیف اول جامعه قرار داشتند. بعد از برهمنان دو طبقه وجود داشت که طبقات دوم وسوم جامعه را تشکیل می داد. کشاتریا Kshatryas یعنی شاهزادگان و جنگجویان از اشخاصی تشکیل می یافت که نسب به خانواده های اصیل و نجیب می رساندند و اجدادشان در جنگ ها با بومیان پیشرو قشون بودند.
ویسیا vaïcyas یعنی کشاورزان کسانی بودند که به کارهای معمولی و مخصوصا به زراعت و کشتکاری اشتغال داشتند. طبقه چهارم را پیشه وران و کارگران و غلامان تشکیل دادند و سودرا Coudras نام داشتند. این طبقه تیره غیر آریایی از نسل های مختلف ترکیب یافته و همان صاحبان حرفه و غلامان جامعه بودند. در خارج از طبقات فوق و در پایین ترین سطح آنان طبقه پاریا P areas یا شاندالا Chandalas قرار داشت که اصلا نجس خوانده شده و از حقوق اجتماعی محروم بودند تا این که در قرن معاصر گاندی رهبر بزرگ هندوستان این طبقه را بنده خدا Hurigan نامید. به این ترتیب تقریبا در آخر عصر ودا در دوره فتوحات و توسعه ی مستعمرات اعمال دین رو به ازدیاد نهاد و در تقریب قربانی ها مشکلاتی پیش آمد، چون فقط برهمنان قدرت و اختیار اجرای مراسم دینی را داشتند مورد توجه و احترام واقع گردیدند و امور مقدس و تفوق مراتب عالی در جامعه شدند و چون این شغل موروثی گردید ستایش و احترامات آنان پیرو احترامات و ستایش الهی و ربانی شد.
یکتاپرستی و آفرینش
با افزایش تعداد خدایان این سوال پیش آمد که کدام یک جهان را آفریده است. این نقش نخستین، گاهی به آگنی و گاه به ایندرا و زمانی به سوما و پاره ای اوقات به پراجاپاتی Prajapati (پروردگار تمام اشیاء زنده) داده می شد و در پاره ای اوقات سخن از خدای واحد به میان می آمد. در یکی از اشعار ریگ و ودا گفتگویی است ساده بین نخستین والدین نوع بشر یعنی برادر و خواهر دو قلو. یامی Yama و Yami برادرش را علی رغم نهی الهی به زنای با خود اغوا کرد و وانمود ساخت که آنچه او می خواهد همانا بقای نسل است، یاما با اتکاء بر مبانی عالی اخلاقی مقاومت کرد. ولی یامی به انواع و اقسام تحریکات متوسل گشت و بالاخره ترفند آخر خود را به کار برد و گفت که او ضعیف و زبون است. عالی ترین اشعار، سرود شگفت آور آفرینش است که طی آن یک وحدت وجود عالی و یک گونه شکاکیت مقدس درین قدیمی ترین کتاب و دینی ترین مردم تجلی می کند. «نه هستی وجود داشت و نه نیستی، نه آن آسمان درخشان دیده می شد و نه سقف پهناور آسمان در بالا گسترده بود. چه چیز همه را می پوشانید؟ چه پنهانشان می کرد؟ آیا گرداب بی کران آب بود؟ مرگ وجود نداشت و معذالک هیچ چیز جاودان نبود. بین روز و شب مرزی وجود نداشت، وجود یکتا به تنهایی نفس می کشید؛ جز او هنوز دیگری وجود نداشت. ظلمت بود و همه چیز در ظلمتی عمیق پنهان بود اقیانوسی بود بدون نور نطفه حیات که هنوز در پرده نهفته بود. طبعیت یکتا را از درون گرمای سوزان شکفت، آنگاه نخست عشق پدید آمد و سپس سرچشمه ی تازه ی عقل عیان گردید. آری، شعراء با تمیز و بینایی دل و با تفکر، پیوند بین موجودات خلق شده و خلق نشده را دریافتند. این اخگر از زمین آمده و در همه جا نفوذ کرده و یا از آسمان آمده است؟ سپس بذرها افشانده شد، و قدرت های نیرومند برخواستند. طبیعیت در زیر و قدرت و اراده در بالا، کیست آن که بر این راز آگاه است؟ و در اینجا کیست که آشکار گرداند و بگوید از کجا، از کجا، این آفرینش رنگارنگ سرچشمه گرفت؟خدایان خود دیرتر خلعت هستی در بر کردند. که می داند این آفرینش بزرگ از کجا سرچشمه گرفته است؟ آن کس که سرچشمه این آفرینش بزرگ است، اعم از این که آن را به اراده خود آفریده و یا خاموش و گنگ بوده است عالی ترین بیننده ای است که در عالی ترین آسمانها وجود دارد، او از این راز آگاه است. یا شاید این راز حتی بر او پوشیده به این ترتیب به وجود تعدد خدایان در دین ودا آثاری از واحدپرستی دیده می شود و خدایان متعدد را با وجود مختلف از یک خدای ناشناس نمودار می سازد. سرود یکصدوبیست ویک از کتاب دهم ریگ ودا این نگرانی را با عبارتی بس شیوا چنین بیان می کند: «آن که حیات می بخشد، نیرو می دهد، سایه او جاودانی است، سایه اش مرگ است، آن خدا که ما با قربانی های خود او را احترام می کنیم کیست؟ آن که وجود، کوهها، برف، دریا، رودخانه های دوردست از اوست، آن که آسمان ناحیه ی قدرت او است، آن خدا که ما با قربانیهای خود او را احترام می کنیم کیست؟ آن که با قدرتش چشمان را در بالای همان آبهایی می گرداند که آتش قربانی را قدرت می دهد و تولید می کند. آن که تنها خدا در فوق تمام خدایان است. آن خدا که ما با قربانی های خود او را احترام می کنیم کیست؟» رنه گروسه در کتاب «تاریخ فلسفه ی شرق» یکی از سرودهای ریگ ودا را چنین شرح می دهد:«خردمندان خدای واحد را نامهای مختلف می گذارند و آن را آگنی و میترا و وارونا می نامند». در کتب مقدس ودایی تحولاتی از آرمان مانا و عروج به سمت واحدپرستی وجود دارد که دارای ارباب انواع است. خدا مانند روح عالم و جهان چون جسم خدا است. در قطعات این آثار روحانیتی شدید دیده می شود که به وسیله ی آن تحول دینی را، که از کیش ودا به آیین برهمن منتهی می گردد، می توان بیان کرد.
منـابـع
ث. ف. دولافوز- تاریخ هند- ترجمه سید محمد تقی فخر داعی گیلانی- صفحه 12
مهرداد ایزدپناه- آشنایی با ادیان هند-صفحه 29-15
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها