مقایسه ازدواج و طلاق در آیین سیک و اسلام (تفاوت ها)

فارسی 6693 نمایش |

1- ازدواج و خانواده در آیین سیک

معنای ازدواج در آیین سیک
گوروهای سیک برای تأهل احترام بسیاری قائل بودند، و خود به ازدواج اقدام می نمودند. آنان اصرار داشتند که ازدواج صرفا یک قرارداد مدنی یا اجتماعی نیست، بلکه امری است که والاترین و آرمانی ترین مقصود آن ایذاب دو روح است، به طوری که از نظر روحانی تفکیک ناپذیر گردند. گوروامارداس چنین می گوید: آنان شوهر و زن نیستند که فقط با هم زندگی کنند. تنها آنهایی را که یک روح در دو بدن دارند می توان شوهر و زن نامید. عباراتی از نوشته های دینی، چون عبارت فوق در اناندکاراج، مراسم ازدواج سیک ها، به منظور تأکید بر اهمیت ازدواج، در مقابل زوجی که در شرف ازدواجند، خوانده می شود. کتاب مقدس گورو در میان آنها قرار دارد، و شاهدی بر ازدواج است. هیچ ازدواجی، نیز در برابر گوروگرانت صاحب، صحیح نیست. در واقع هر جا که این کتاب به شکل مقتضی قرار گرفته باشد، چه در یک گوردوارا در غرب، و چه در زیر سایبانی نزدیک به خانه عروس در هند، آنجا برای انجام اناند کاراج مناسب است. در حالی که زوج در برابر گورو گرانت صاحب قرار دارند، بخش هایی از لاوان، یعنی سرودهای گورو رام داس خوانده می شود. این سرودها، زندگی گری هست (مرد خانواده، متأهل در برابر مجرد)، را تأیید می کند و از حرکت به سوی وابستگی زواجی خبر می دهد. از بعد معنوی، این سرودها موجب پیشروی تدریجی روح در جهت اتحاد با خدا می گردد. اناند کاراج با تصویب قانون ازدواج اناند در سال 1909، به عنوان ازدواج قانونی در هند، به رسمیت شناخته شد. در بریتانیا، بعض گورادوارها مأمور ثبت دارند، که در روز انجام مراسم دینی، ازدواج مدنی کوتاهی نیز انجام می دهند. بیشتر سیک هایی که در غرب ازدواج می کنند، در زمانی نزدیک زمان نامزدی، در یک دفتر رسمی، ازدواج مدنی انجام می دهند، اما تا بعد از انجام تشریفات اناند کاراج با هم زندگی نمی کنند. سنت های هند، و نه در تعالیم دینی سیک، خواستار آن است که زوجین فرزند داشته باشند، بخصوص فرزند پسر، تا نام خانواده را تداوم بخشد و در سالهای زوال عمر از والدین خود مراقبت نماید. در عمل، اخلاق جنسی در مورد زنان، سخت تر اعمال می شود، اما گوروها حتی فکر زنا را از سوی مردان، محکوم کرده اند. چشم خود را بر زیبایی همسر دیگری مینداز! کاچ، لباس زیر سیک ها، که مرد و زن آن را به تن می کنند، باید یادآور لزوم وفاداری زواجی آنها باشد. یک همسر داشتن همواره شیوه معمول مردان سیک بوده است. اما گورو هارگوبیند و گورو گوبیندسینگ هر یک سه زن داشتند، شاید بدان دلیل که بعضی سیک های متعبد دختران خود را در زمان تولد، انحصارا وقف گورو و خویشان او می کردند. ازدواج پیوندی مادام العمری است، ولی هیچ دلیل دینی برای عدم جواز ازدواج مجدد مردان و زنان بیوه وجود ندارد. اما در عمل، شاید تحت تأثیر نظرات هندوان، احتمال وقوع ازدواج مجدد در میان زنان کمتر از مردان است. البته ازدواج زن با خویشان نزدیک شوهر فقیدش از نظر اجتماعی مجاز است. در اغلب کاست ها، سیک ها، برخلاف مسلمانان، نمی توانند با عمو زادگان خود ازدواج کنند. در واقع سیک ها قوانین نانوشته هندوان پنجاب را مرعی می دارند که ازدواج را به اعضای یک زیر کاست متعلق به کلان های متفاوت محدود می سازد، این قاعده مانع ازدواج با کسانی است که همان نام خانوادگی را دارند، مانند هریک از والدین یا والدین بزرگ. به منظور اجتناب از سست رفتاری اخلاقی زنان، مردان روستایی اغلب با زنانی از روستاهای دیگر ازدواج می کنند. در جامعه روستایی، مردان یکدیگر را برادر و زنان را خواهر خود تلقی می کنند؛ این یک عرف اجتماعی است، که در میان سیک هایی که در شهر یا در خارج زندگی می کنند، رعایت نمی شود. به همین ترتیب، در بیشتر ازدواج های سیک، والدین و اعضای ارشد خانواده نقش هدایتی برجسته ای در انتخاب همسر ایفاء می کنند. در واقع این یک الزام دینی نیست، بلکه تنها روش معمول انجام کار در جامعه آسیای جنوبی است. از نظر دین، آنچه مقرر شده آن است که عروس و داماد آینده سیک باشند. در عمل، سیک ها اغلب با هندوان ازدواج می کنند، اما این ازدواج، تنها بر پایه قواعد کاست و کلان، که پیشتر شرح دادیم، انجام می گیرد. برای دختران سیک، در مقایسه با پسران سیک، ازدواج با غیر سیک قابل نکوهش تر است، زیرا فرض این است که همسر و فرزندان دنباله رو دین پدر هستند. همچنین، از آنجا که ازدواج اتحاد دو خانواه است، احساس می شود که لازم است با دقت از اصطکاک های غیر ضروری آینده، پرهیز شود. این بدان معنی است که شریک زندگی پسر یا دختر، باید از نظر سمت گیری دینی و جهان بینی کلی، و نیز سطح آموزش و درآمد، مشابه وی باشد.

آیین ازدواج در دین سیک
هنگامی هم که یک زوج جوان تصمیم به ازدواج با یک دیگر گرفته اند، آیین ازدواج شامل چهار مرتبه طواف کتاب مقدس در جهت حرکت عقربه های ساعت و خواندن چهار بیت مربوط به ازدواج (لاوان) است که توسط گورو رام داس سروده شده اند. شرایط شرعی بودن یک ازدواج از دیدگاه سیک های، تنها رضایت طرفین و اجرای ازدواج در محضر گورو گرانت صاحب است.

مراسم ازدواج
1- قرائت سرودى از کتاب گوروگرانت صاحب که پورى نامیده مى شود که اعتراف به وحدانیت حق تعالى است.
2- مراسم دعا و نماز که داس نام دارد تا مثلا ازدواج مبارک باشد.
3- پیشواى روحانى معبد، ضمن سخنانى به عروس و داماد اندرز مى دهد (در فرقه سیک ها طلاق رسمیت ندارد).
4- خواندن بخشى از کتاب مقدس گوروگرانت صاحب که ناپایدارى دنیا را یادآورى مى کند. آنگاه عروس و داماد یک بار دور کتاب مقدس ‍ طواف مى کنند و سپس سه قسمت دیگر از کتاب مقدس خوانده مى شود و بار دیگر عروس و داماد طواف مى کنند. جمعا چهار مرتبه طواف مى کنند، آنگاه روبروى کتاب مقدس ایستاده، تعظیم مى کنند. بعد از خواندن کتاب مقدس، سرور و شادمانى و دعا و نیایش به شکرانه ازدواج صورت مى گیرد. آنگاه همه حاضرین در مجلس از جاى خود برخاسته و براى عروس و داماد دعا مى کنند. و بعد پذیرائى انجام مى شود. سن ازدواج براى پسر 24 سال و براى دختر 18 سال است. انتخاب همسر به عهده والدین است. دوران نامزدى کوتاه و معاشرت بین دختر و پسر ممنوع است. تعیین زمان ازدواج با رضایت طرفین است (خانواده پسر و دختر) و ...

ب: روابط خانوادگی در آیین سیک
در عمل، ولی نه به دلیل الزامات دینی روابط خانوادگی برپایه همان انتظارات و پیش فرض های جامعه هندوی پنجاب استوار است. والدین به فرزندان، بخصوص پسران، توجه زیادی دارند، و در تربیت فرزندان بزرگتر سخت گیری بیشتری از خود نشان می دهند. دختران با آگاهی از اینکه روزی خود را در خانواده دیگری می یابند، که باید محبت و احترام آن را جلب کنند، بزرگ می شوند، اما در این راه به پشتیبانی معنوی مادام العمر برادران خود اتکاء دارند. پسران می دانند که آنها مسئول نگهداری از والدین خود در سنین کهولت هستند. آوازهای عامیانه، بخصوص آوازهایی که در زمان ازدواج خوانده می شود به روابط محبت آمیز (میان مادر و دختر، برادر و خواهر) و اصطکاک بالقوه (بخصوص میان مادرشوهر و عروس) استمرار می بخشد. در غرب، بسیاری از خانواده ها، از نظر تعداد خویشاوندانی که زیر یک سقف زندگی می کنند، حسب ظاهر با هنجارهای خانواده هسته ای مطابقت دارند، اما دید و بازدیدهای مکرر، بخصوص در ارتباط با ازدواج، فرزندان را از علایق و تعهدات خویشاوندی و جایگاه نسبی افراد، دقیقا آگاه می سازد. مثلا، هر مردی احساس می کند که لازم است خویشاوندان سببی دختر یا خواهر خود را خشنود سازد، زیرا آنها زنی از خانواده او گرفته اند. آنها، در مقایسه با کسانی که زن را داده اند، از وجهه بالاتری برخوردارند. به همین ترتیب، هر زنی، با برادران کوچکتر شوهرش، در مقایسه با برادران بزگتر شوهرش، که از منزلت بیشتری برخوردارند، در مجموع روابطی راحت تر، و در حد شوخی با یکدیگر دارد. این شیوه زندگی، با شیوه زندگی غربی متفاوت است، که در آن ترجیحات فردی، و نه ماهیت روابط، تعیین کنندهء وجود (یا عدم وجود) رابطه با خویشاوندان نسبی وسببی است. در میان سیک ها، همانند خانواده های هندو، عمو زادگان و عمه زادگان به مثابه برادر و خواهر تلقی می شوند. درواقع، در روستاهای پنجاب احساس می شود که نوعی رابطهء خونی میان اعضای زات (زیرکاست) وجود دارد. در پنجاب، همانند کل جامعه هند، فرزند به والدین خود "از شما متشکرم" نمی گوید. استعمال این کلمه حاکی از آن است که محبت والدین به فرزند مشروط و غیر محتوم و نه یک حق است. سپاسگزاری از خویشاوند با این همه کلمه، به منزلهء تحمیل فاصله و تشریفات است. محبت، متقابل و غیر لفظی است. والدین می دانند که می توانند در سنین پیری به مراقبت فرزندان خود تکیه کنند؛ و فرزند آنها نیز، در مقابل، از مراقبت فراوان نسل بعدی برخوردار خواهد بود. در میان سیک های مقیم در جامعه غرب، خویشاوندان کمتری با هم زندگی می کنند، زن و شوهر هر دو کار می کنند، و پیوندهای خانوادگی به محک کشیده شده است. در این میان تأثیرات ظریف تری نیز در کارند. مثلا، ممکن است نسل جوان تر، در قالب ترکیباتی چون "دوستان من" و "دوستان مادر من" فکر کند. در گذشته، دوستان والدین معمولا "عمو" یا "خاله" فرزند بودند، و از همان احترامی، که نسبت به اعضای مسن تر خانواده ابراز می شد، برخوردار بودند. به دوستی، از چنین منظر فردگرایانه ای که امروزه اغلب درغرب وجود دارد، نگریسته نمی شد.

2- انحلال نکاح (طلاق) در آیین سیک
اگرچه ازدواج اتحاد دو روح و پیوندی مادام العمر است، ولی تعداد موارد طلاق رو به تزاید دارد. طبق قوانین هند طلاق مجاز است، اما در میان سیک های هند، در مقایسه با سیک های مقیم در غرب، طلاق نادرتر است. یک دلیل آن، این است که زنان در هند، صرف نظر از دین شان، در مقایسه با زنان هندی مقیم در غرب، در موارد معدودتری، از نظر مالی از شوهرشان مستقل اند. سیک ها می کوشند تا در موارد ممکن میان شوهر و زن آشتی برقرار سازند. ملاحظه فرزندان می تواند مانع طلاق باشد. اگر زن و شوهری از هم جدا شوند، نگرانی برای فرزندان، آنها را وادار به رجوع می کند. اما هنگامی که واقعا طلاقی صورت می گیرد، بی اندازه بدیمن تلقی می شود. بسیاری از سیک ها، طلاق را کیفر خطاهای گذشته محسوب می دارند. صرف نظر از علت انحلال نکاح، داغ ننگ آن تا ابد بر پیشانی زن مطلقه باقی می ماند. اگر ازدواج اول به طلاق بینجامد، والدین معمولا ازدواج دومی برای پسر یا دخترشان ترتیب می دهند. زن مطلقه می تواند در گوردوارا مجددا ازدواج کند. از سیک ها خواسته می شود که از قوانین کشوری که در آن زندگی می کنند، مطاوعت نمایند. امروزه در هند، ازدواج مجدد به صرف نازایی یا دخترزایی همسر، غیر قانونی است. در مانسوکانی آمده است؛ "معمولا دلایلی چون بدرفتاری، زنا، تغییر دین، ابتلاء به بیماری لاعلاج و در برخی موارد، اختلاف سلایق، برای مقصود طلاق در دادگاه پذیرفته می شود." (ادامه دارد...).

منـابـع

النور نسبیت- اخلاق در شش دین جهان، بخش سیکیسم- ترجمه محمد حسین وقار- انتشارات اطلاعات

کدارنات تیواری- دین شناسی تطبیقی- ترجمه مرضیه (لوئیز )شنکایی، انتشارات سمت

آیت الله مشکینى، ازدواج در اسلام

مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 2- صفحه 97-96، جلد 14 صفحه 466-464

رابرت هیوم- ادیان زنده جهان- ترجمه عبدالرحیم گواهی- دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ یازدهم 1382- صفحه 170-168

جان ر. هینلز- راهنمای ادیان زنده- ترجمه عبدالرحیم گواهی- جلد 1- صفحه 644-637

ماهنامه مکتب اسلام ـ شماره 2 ـ اردیبهشت 84- مقاله پژوهشى در دین سیک

عبداللّه مبلغى آبادانى- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- جلد اول- بخش سکیسم

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد