نعمتهای جسمانی بهشت و نهرها

فارسی 3566 نمایش |

در میان نعمتهاى بهشتیان از چهار نهر که هر کدام مایع و محتوایى مخصوص به خود دارد نام مى برد، و سپس سخن از میوه هاى بهشتى است، و سرانجام از بعضى مواهب معنوى سخن مى گوید. نخست مى فرماید: «مثل الجنة التی وعد المتقون فیها أنهار من ماء غیر آسن؛ بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده در آن نهرهایى است از آب صاف و خالص که هیچگونه دگرگونى در بوى آن حاصل نشده است.» آسن به معنى بدبو است، بنابراین ماء غیر آسن یعنى آبى که بر اثر طول ماندن یا غیر آن بوى آن دگرگون نشده است، این نخستین قسمت از نهرهاى بهشتى است که در آن صرفا آب زلال خوشبو و خوش طعم جارى است. سپس مى افزاید: «و أنهار من لبن لم یتغیر طعمه؛ و نهرهایى از شیر که طعم آن دگرگون نگشته است.» اصولا آنجا جاى فساد و تباهى نیست و مواد غذایى بهشتى با گذشت زمان دگرگون نمى شود، این عالم دنیا است که به خاطر وجود انواع میکربهاى مخرب مواد غذایى به سرعت به سوى فساد مى رود. بعد به سراغ سومین قسمت از نهرهاى بهشتى رفته، مى گوید: «و أنهار من خمر لذة للشاربین؛ و نهرهایى از شراب طهور که مایه لذت نوشندگان است.» و بالآخره چهارمین و آخرین قسمت از نهرهاى بهشتى را به این صورت بیان مى کند: «و أنهار من عسل مصفى؛ و نهرهایى از عسل مصفا.» (محمد/ 15)

نهرهاى چهارگانه بهشتى
همانطور که از آیات قرآن مجید به خوبى استفاده مى شود در بهشت نهرها و چشمه هاى گوناگونى است که هر کدام داراى فایده و لذتى است که چهار نمونه آن در آیه فوق آمده و نمونه هاى دیگرى نیز در سوره دهر است که به خواست خدا در تفسیر آن خواهد آمد. تعبیر "بها نهار" در مورد این چهار نوع نشان مى دهد که از هر کدام آنها یک نهر نیست بلکه نهرها است. نعمت هاى بهشتى چیزى نیست که با الفاظ روزمره زندگى دنیا بتوان درباره آن سخن گفت، این الفاظ کوچکتر از آن است که بتواند ترسیم کامل و گویایى از آن بکند، بلکه تنها مى تواند شبحى کم رنگ از آن حقایق بزرگ در اذهان ما ترسیم کند. در آیه مورد بحث به نهرهاى آب و شیر و شراب طهور و عسل اشاره شده که ممکن است اولى براى رفع تشنگى است، دومى تغذیه، سومى نشاط، و چهارمى لذت و قوت مى آفریند.
جالب این که از آیات دیگر قرآن استفاده مى شود که همه بهشتیان از همه این نوشیدنیها نمى نوشند بلکه سلسله مراتبى دارند که به تناسب آن بهره مند مى شوند در سوره مطففین آیه 28 مى خوانیم: «عینا یشرب بها المقربون؛ چشمه اى است که مقربان درگاه خدا از آن مى نوشند.» از چشمه فضل مخصوص ارواح قدسیه و مقربان به پیشگاه ساحت کبریائى می آشامند هم چنانکه از کأس و ظرف رحیق و مختوم خواهد آشامید و مقام مقربین عالى تر از مقام ابرار و اخیار و اهل ایمان است.
«نهرهایى از عسل پالوده شده» خالص و تهى شده از موم و کف و خاشاک و هر چه از ارزش آن مى کاهد، و از همه عیوبى که در عسل دنیا ممکن است وجود داشته باشد، پس آن براى اهل بهشت عنوان یک شیرینى دارد که آن را مى چشند و از آن لذت مى برند. مگر نه این است که شخص پس از خوردن غذا میل به شیرینى مى کند؟ این انهار بدین گونه در بهشت روانند و شادى و سرور و اطمینان را در جانهاى اهل بهشت بر مى انگیزند تا چنان شود که در وجود آنان ترس از گرسنگى در آینده یا آزمندى به خوراک در زمان حاضر پیدا نشود. آیا کسى که در کنار آب گواراى فرات منزل داشته باشد، از عطش بیم دارد یا حرص نگاه داشتن آب در مخزن براى آینده به خاطرش خطور مى کند؟ هرگز. اهل بهشت چنینند و خدا در جانهاى ایشان بى نیازى از آنچه را که با چشمانشان از وفور نعمت مى بینند، بر مى انگیزد.

شراب طهور
نهرهایى از شراب براى لذت بردن نوشندگان، که از نوشیدن آن لذت مى برند، و از آن و عاقبت آن آزارى نمى بینند، بر خلاف شراب دنیا که خالى از تلخى و مستى و سردرد نیست، پس چون آن را بنوشند، نشاط و سر زندگى ایشان افزایش پیدا مى کند. ناگفته پیدا است که خمر و شراب بهشتى هیچ گونه ارتباطى با خمر و شراب آلوده دنیا ندارد، همانگونه که قرآن در توصیف آن در جاى دیگر گفته است: «لا فیها غول و لا هم عنها ینزفون؛ آن خمر و شراب نه مایه فساد عقل است و نه موجب مستى مى شود.» (صافات/ 47) و جز هوشیارى و نشاط و لذت روحانى چیزى در آن نیست. خمر بهشت از انگور و خرما نیست و مضراتى که خمر دنیا دارد که موجب زوال عقل و مستى مى شود ندارد فقط التذاذ و کیف است و منافعى دارد چنانچه می فرماید: «یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما إثم کبیر و منافع للناس و إثمهما أکبر من نفعهما؛ درباره شراب و قمار، از تو مى‌پرسند، بگو: در آن دو، گناهى بزرك، و سودهايى براى مردم است، و[لى‌] گناهشان از سودشان بزرگتر است.» (بقره/ 219) بلکه از براى او حدى معین شده هشتاد تازیانه.

نوشابه هاى فاسدنشدنى
در توصیف نهرهاى بهشتى در یک مورد با "غیر آسن" (بوى آن تغییر نیافته) و در مورد دیگر "لم یتغیر طعمه" (طعم آن دگرگون نشده) آمده است و این نشان مى دهد که نوشابه ها و غذاهاى بهشتى همیشه به همان طراوت و تازگى روز نخست است، چرا چنین نباشد؟ در حالى که دگرگونى مواد غذایى و تغییر یا فساد آنها بر اثر تاثیر میکربهاى فاسد کننده است، و اگر اینها نبودند در این دنیا نیز همه به همان حالت نخست باقى مى ماندند، اما چون در بهشت جایى براى موجودات فاسد کننده نیست همه چیز آن همیشه صاف و پاک و سالم و تازه است. مثل دنیا نیست که چون آب مدتى در یک جا به حال خود باقى بماند تغییر پیدا مى کند، و از آن نظر چنین است که بهشت از نجاستها و جرثومه ها و انگلها و چرکها تهى است. و بعضى گفته اند که: این نهرها براى رفع تشنگى آنان در بهشت آفریده شده، و نیز براى پاک کردن جسم و جان ایشان از آلودگیهاى دنیا، پس چون آن را بنوشند بدنهاشان از هر انگل و بیمارى پاک مى شود به همان گونه که قلبهاشان از هر غل و غش پاکیزه شده است. و از این جا بر ما معلوم مى شود که آب قابلیت تغییر و بد شدن ندارد. و چون دانستیم که آب ذاتا پاک کننده است، پس مقاومت کردن آن در برابر تأثیرپذیرى بدان معنى مى شود که هر نجاست را پاک مى کند، چه اگر چنین نباشد معلوم مى شود که از آن تأثیر مى پذیرد.
«و نهرهایى از شیر که طعم آنها تغییر پیدا نکرده است.» پس عوارضى که به شیرهاى دنیا آسیب مى رساند، در آن جا وجود ندارد، و ما این را مى دانیم که شراب یک نوشیدنى است که کار خوراک را مى کند، یا خوراکى تکاملى یافته است که به صورت شربتى گوارا در آمده است، ولى گاه به سبب سرعت جذب شدن جرثومه هاى گوناگون به آن تغییر پیدا مى کند. ولى آخرت با جرثومه ها مقاومت مى کند، پس شیر خوراک گوارایى مى شود که هدف آن به وجود آوردن نیرو در بدن بهشتیان است.
عبدالله بن سنان گوید: از امام صادق (ع) درباره ی حوض پرسیدم. فرمود: می خواهی ببینی؟ گفتم: آری فدایت گردم. آن گاه دست مرا گرفت و پشت مدینه آورد. سپس پای بر زمین زد نهری را دیدم که کرانه های آن معلوم نبود جز جایی که من ایستاده بودم و مانند جزیره می نمود. من و او ایستاده بودیم که نهری را مشاهده کردم که دو طرفش آبی سفیدتر از برف روان بود و دو طرف آب نهر شیری سفیدتر از برف قرار داشت و در وسط آن نهر خمری زیباتر از یاقوت. من چیزی زیباتر از آن باده که در میان شیر و آب بود ندیده بودم. گفتم: قربانت گردم، خاستگاه این نهر و مسیر آن کجاست؟ فرمود: این همان چشمه هایی است که در بهشت یاد شده است؛ نهری است از آب، چشمه ای از شیر، جویباری از خمر، همه در این نهر جاری است. بر دو حاشیه این نهر درختانی دیدم که در آنها حوریانی زیبا بودند که زیباتر از آنها وجود ندارد. در دست هر یک ظرفی بود که مانند آن در ظرف های دنیا نبود.
حضرت صادق (ع) به یکی از آنان نزدیک شد و به خود اشاره کرد. دیدم وقتی آن حوری خواست از آن نهر ظرف برگیرد درخت به همراه او خم شد و او ظرفی برگرفت به امام صادق (ع) داد. آن حضرت نوشید و جام را به او بازگردانید. بار دیگر به او اشاره کرد. او ظرف دیگری همچنان که درخت خم شد برگرفت و به حضرت صادق (ع) داد. امام صادق (ع) آن جام را به من داد. وقتی آن را نوشیدم نوشابه ای گواراتر و لذیذتر از آن ندیده بودم؛ بویی چون بوی مشک داشت. آنگاه در تشتی نگاه کردم که در آن سه نوع نوشیدنی در سه رنگ وجود داشت. گفتم: فدایت گردم تاکنون چنین روز و چنین چیزی را ندیده بودم فرمود: این کمترین چیزی است که خداوند برای شیعیان ما آماده کرده است. شخص مؤمن وقتی از دنیا برود روح او به این باغ و این نهر می آید و از این نوشیدنی می نوشد.

منـابـع

عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 5 صفحه 298

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 21 صفحه 440

محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- جلد 13 صفحه 228

سید عبدالحسین طیب- أطیب البیان- جلد 12 صفحه 174

سيدمحمد حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد 18 صفحه 47

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد