بی فایده بودن اعتقاد به معاد

فارسی 3401 نمایش |

آیا اعتقاد به معاد بی فایده است؟
برخی در مواجهه با اعتقاد به حیات پس از مرگ و معاد این سؤال را مطرح می کنند که اساسا این اعتقاد چه فایده و ثمره ای در زندگی ما دارد؟ و در حالی که می بینیم افرادی که معتقد به معاد نیستند زندگی شادتر و آزادتری دارند؟
در پاسخ به این شبهه که ممکن است در ذهن بعضی به وجود آید باید گفت: اعتقاد به آخرت از جمله اموری است که در عقاید و رفتار و اخلاق انسان نقش به سزایی دارد، به گونه ای که حتی اعتقاد به توحید این چنین تأثیری را ندارد.
اعتقاد به آخرت و معاد سومین رکن از ارکان اعتقادی اسلام محسوب می شود. به گونه ای که اگر کسی معاد را نپذیرد گویا آن دو رکن دیگر یعنی توحید و نبوت را هم نپذیرفته است و اصلا داخل در دین اسلام نشده است. آثار ایمان به معاد و یاد آن در زندگی دنیوی را بررسی می کنیم.


1- درک ناپایداری زندگی دنیوی
تأثیری که اعتقاد به قیامت و آخرت و یادآوری آن در شئون فکری انسان دارد این است که آدمی خود را و همه چیز را با یک دید واقع بینانه می نگرد و انسان خود را جزیی از اجزای این جهان گذران می داند که مجموعا به سوی یک جهان جاوید و ابدی در سیر و حرکت هستند.
در نتیجه دیگر نسبت به این دنیا دلبستگی پیدا نخواهد کرد و دنیا برای او حکم یک ابزار جهت نیل به هدفی والاتر که همانا سعادت جاودان اخروی می باشد را پیدا می کند
البته خود عدم دلبستگی به دنیا آثار فردی ،اجتماعی و روحی روانی بسیاری را در پی دارد که در جای خود به طور مفصل توضیح داده شده است.

2- تعدیل غرایز و پرورش فضایل
انسان با این نظر واقع بینانه که نسبت به دنیای ناپایدار دارد احساسات و غرایز درونی خود را تعدیل نموده و با توجه به مقصود و هدفی که در پیش دارد آنها را محدود می سازد. اعتقاد به معاد و کیفرهای الهی انسان را فردی وظیفه شناس می کند. چرا که آدمی با اعتقاد به آخرت و توجه به عذابهای دردناک، نمی تواند بی تفاوت بگذرد.
چنین انسانی حتی اگر بهره کمی از عقل داشته باشد با مقایسه دنیای زودگذر و آخرتی که جاویدان است، بعید است دنیا را ترجیح بدهد بلکه در این معامله متوجه آخرتی می شود که زندگی جاویدان را در پی دارد و سعی در به دست آوردن راحتی و آسایش آن خواهد داشت، مگر انسانی که کاملا غافل است و در پی به دست آوردن مصالح و دفع مفاسد خود نیست و کاملا سرگرم لذایذ زودگذر دنیوی شده است.
در حقیقت اعتقاد به معاد و یاد مرگ و قیامت پرده غفلت را از پیش روی انسان بر می دارد و او را متوجه حیات جاودانه آخرت می کند تا گرفتار گناه و جنایت و فساد نشود که در صورت ابتلاء به این امور شقاوت ابدی و عذاب اخروی را برای خود کسب کرده است.
به عبارت دیگر وقتی انسان با یاد آخرت تربیت یافت، طبق همین باور و اعتقاد همه اخلاق و کردار و عقاید خود را پایه ریزی می کند ولی انسانی که از یاد مرگ و قیامت غافل است دلیلی ندارد، مقید به قانون باشد و در نتیجه ممکن است به هر جنایتی دست زند.
در نتیجه یاد مرگ و قیامت و آخرت و باور داشتن آنها نه تنها غرایز انسانی را تعدیل می کند و جلو تجاوزات غریزی آدمی را می گیرد بلکه باعث پرورش و رشد فضایل او هم می گردد چون کسی که همیشه به یاد قیامت است همه اعمال و رفتارش را تحت مراقبت قرار می دهد و سعی و کوشش خود را در مسیر جلب رضایت خداوند متعال قرار می دهد.

3- تأمین عدالت اجتماعی
انسان موجودی مدنی الطبع است، یعنی به گونه ای خلق شده که می بایست در اجتماعی زندگی کند و از خصوصیات اجتماعی بودن تضاد و برخورد منافع است.
در اجتماعی که افراد نیرومند و ناتوان با هم زندگی می کنند افراد قدرتمند دائما می خواهند همه چیز را به خود اختصاص بدهند و غالبا از حد خود تجاوز کرده حقوق دیگران را پایمال می کنند برای ترمیم این نقص چاره ای نیست جز وضع قوانینی که حقوق همه طبقات اجتماع محفوظ بماند. لکن به کار بستن این قوانین از تشریع و وضع آن مهمتر است. امروزه قوه قانونگذاری و قوه قضایی و قوه مجریه تا حدودی توانسته اند نظم و آرامش نسبی را در اجتماعات انسانی محقق کنند، ولی این تنها مربوط به تبهکاری و فسادهای ظاهری است.
نسبت به خلافکاری های پنهانی این راه بی نتیجه است به علاوه این که اگر مجریان این قوانین بخواهند از مقام خود سوء استفاده کنند چه عاملی می تواند سد راهشان شود اینجاست که حکومت های بشری در تأمین عدالت اجتماعی به بن بست می رسند ولی اجتماعی که زیربنای برنامه های آن را ایمان و ترس از خدا تشکیل می دهد این چنین نیست زیرا کیفر گناه و یا عذابهای اخروی بهترین ضامن اجرای قوانین خواهند بود.
در آخر لازم است که نکته ای را متذکر شویم و آن این که: تصور مرگ و جهان پس از مرگ و مسئله قیامت و بندگی را بر انسان تلخ نمی کند و او را از فعالیت و کوشش در امور زندگانی باز نمی دارد چرا که علت فعالیت انسان در امور زندگی حس احتیاج است و با یاد مرگ و قیامت حس احتیاج از بین نمی رود. بله یاد آخرت و قیامت باعث می شود که از زیاده روی در شهوت پرستی جلوگیری شود و او در طریقی قرار گیرد که دائما می داند هر کار نیکی انجام دهد، روزی وجود دارد که پاداش آن کار خیر خود را ببیند، پس سعی و کوشش خود را به همین طریق معطوف می نماید.

منـابـع

سید محمدحسین طباطبايي- مجموعه مقالات- جلد 2 صفحه 130- 134

محمدتقي مصباح يزدي- جاويد- صفحه 285 ـ 289

جعفر سبحاني- معاد انسان و جهان- صفحه 17-19

عبدالله جوادي آملي- معاد در قرآن- جلد 4 صفحه 22- 34

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها