کون و هستی در قرآن کریم

فارسی 3984 نمایش |

قرآن کریم که آخرین کتاب آسمانی است، با روشنی هرچه تمامتر، از حقایق اساسی عالم هستی و آفرینش آن پرده بر می دارد و توضیح می دهد که هرچه در «کون و هستی» است نشان آفرینش «خدای خالق و رب العالمین» است. خداوند، ماه و خورشید و آسمانها و زمین و مابین آنها را در اندازه متناسب آفریده است.
قرآن کریم در این باره می فرماید: «بدیع السموات و الأرض و إذا قضی أمرا فانما یقول له کن فیکون؛ هستی بخش آسمانها و زمین اوست. و هرگاه فرمان شدن چیزی را صادر کند، تنها می گوید: موجود باش! و آن چیز فوری موجود می شود.» (بقره/ 117)
واژه «بدیع» در آیه دلیل آن است که خداوند اشیاء را از نیستی به هستی آورده است. علامه راغب اصفهانی در کتاب «مفردات» می گوید: واژه «بدع» به معنای آن است که چیزی بدون نیاز به «ماده» و نمونه و «الگو» پدید آورده شود. این واژه هرگاه درباره خداوند و در ردیف یکی از صفات و اسمای حسنای الهی به کار می رود؛ معنایش آن است که خدای عز و جل اشیاء را از نیستی آفریده است.»
قرآن کریم در جای دیگری می فرماید: «هو الذی خلق السموات و الأ رض بالحق و یوم یقول کن فیکون؛ اوست خدائی که آسمانها و زمین را به حق آفرید، و روزی که به (هر چیز) می گوید: موجود باش! فوری موجود می شود.» (انعام/ 73)
راغب می گوید: به کار رفتن واژه «حق» برای اشاره به چیز جدید بی مانند است، که هرگاه با صفت آفریدگار مرتبط گردد، مقصود آن است که چیز جدیدی را از نیستی به هستی آورده است. یعنی: اوست خدائی که آسمانها و زمین را از نیستی به هستی آورد.
در جای دیگر درباره مظاهر طبیعی و فیزیکی عالم خلقت می فرماید: «هو الذی جعل الشمس ضیاء و القمر نورا و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب ما خلق الله ذلک الا بالحق یفصل الآیات لقوم یعلمون؛ اوست خدائی که خورشید را نورانی و ماه را تابنده قرار داد و برای آن (ماه) ایستگاههائی تقدیر نمود تا شمار سالها و حساب (کارها) را بدانید، خداوند این را جز به حق نیافریده، او آیات خود را برای کسانی که می فهمند، شرح می دهد.» (یونس/ 5)
خداوند در جای دیگر از قرآن کریم به عظمت آفرینش اشاره کرد و می فرماید: «اولم یروا ان الله الذی خلق السموات و الأرض و لم یعی بخلقهن بقادر علی ان یحیی الموتی بلی انه علی کل شیء قدیر؛ آیا نمی دانند خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده و از آفرینش آنها عاجز و ناتوان نشده است، می تواند مردگان را زنده نماید؟ آری، او بر هر چیزی تواناست.» (احقاف/ 33)
آیات کریمه ای که گذشت به روشنی می گویند: خدای عز و جل است که این جهان محسوس را در اندازه های دقیق و موزون آفریده و توان دوباره آفریدن و بازگرداندن موجودات آن را دارد، و اصل اصیل در آفرینش ماده و نیرو و همه قوانین فیزیکی عالم هستی و نیروهای جنباننده آن، فرمان خداوندی است. قرآن کریم چگونه آفریدن «هستی» را بارها و بارها بیان فرموده است. آیات زیر فشرده ای از شیوه بنیادین آفرینش را بدینگونه فرا روی ما قرار می دهد:
الف- «أولم یر الذین کفروا ان السموات و الأرض کانتا رتقا ففتقنهما و جعلنا من الماء کل شیء حی؛ آیا کسانی که کافر شدند ندیدند که آسمانها و زمین بسته و پیوسته بودند و ما آنها را گشوده و گسترده کردیم و هر چیزی را از آب، حیات بخشیدم؟» (انبیاء/ 30)
در آیه دیگر به شیوه شکل گیری آسمانها پس از آفریدن زمین و تأثیر متقابل و پی در پی بودن کار خلقت اشاره کرده و می فرماید:
ب- «ثم استوی الی السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین؛ سپس به آسمان پرداخت (در حالی که دود بود) پس به آن و به زمین گفت: خواسته و سرخوش یا ناخواسته و ناخوش پیش آیید! گفتند: ما خواسته و سرسپرده می آئیم.» (فصلت/ 11)
آیه اول از حقایق زیر پرده برداشته است:
1- ماده موثر در پیداش «هستی» ماهیت واحدی دارد.
2- همه «هستی» به مانند قطعه ای واحد به هم پیوسته است.
3- گسترش و تفکیک اجزای هستی، نظام یافته و مبنی بر قوانین فیزیکی و سیر تحول ماده است؛ این نظام تنها به منظومه شمسی و سیارات وابسته آن در کهکشان ما خلاصه نمی شود، بلکه خود کهکشانها نیز، جزئی از نظان برتر و گسترده تری هستند که در شکل دیگری (همانند منظومه شمسی) پیرامون هسته مرکزی خود در گردش اند.
دکتر «موریس بوکیل» در دوره های اخیر دیدگاهی را بنیان نهاده که با دیدگاه برخی از علمای مسلمان درباره شکل گیری هستی، بر اساس آیات قرآن کریم همسوئی و قرابت دارد. او با اشاره به «اندیشه تفکیک کل به اجزای پرشمار» می گوید: «جدائی و تفکیک همیشه از هسته مرکزی واحدی است که عناصر آن در ابتدا به هم پیوسته هستند.» یعنی همان که در آیه شریفه با واژه: «رتق» یعنی بسته و پیوسته، و: «فتق» یعنی باز و جدا، آمده است.
برابر نظریه علمی معاصر، آنچه به عنوان «انفجار هستی» شناخته می شود، نتیجه حادثه ای واحد، در زمان واحد و با درجه حرات بالا به شکلی استثنائی بوده است؛ و فرض آن است که در هنگام این انفجار تمام هستی عبارت از جزئی واحد در نقطه ای واحد بوده و این جدائی در آن پدید آمده است. جز آنکه قوانین فیزیکی نتیجه این انفجار نیست. این نظریه از حیث داده ها و معلومات، مشابه معلوماتی است که در قرآن کریم آمده است: آنچه شگفتی را افزون می کند این است که قرآن کریم بیش از 1400 سال پیش پرده از این راز برداشته است؛ در هنگامی که هیچگونه بحث علمی اینگونه مطرح نبوده است! همان گونه که قرآن کریم از حقایق آمده در نظریه «هابل» پیرامون گسترش هستی نیز، پرده برداشته و در آیه کریمه سوره ذاریات آیه 47 می فرماید:
«و السماء بنیناها بأید و إنا لموسعون؛ آسمان را با قدرت بنیان نهادیم و همواره آن را وسعت می بخشیم!»
ما هنگامی که در پی فهم و درک توسعه و گسترش هستی بر اساس نظریه جدید برآئیم، در می آبیم که «هیدروژن» موجود در خورشید همواره در حال بدل شدن به عنصر «هلیوم» با عمل ذوب هسته ای است، و غبار نورانی یعنی آنچه که پشته ای از ستارگان خیلی ریز همانند ذرات غبار می نماید، چیزی جز شعله های هسته ای پر حرارت نیستند.
بدینگونه، همه هستی گرد آمده یا بنا شده بر قدرت و توان باروری است، و همواره در حال توسعه و گسترش. این نتایج روی فرضیه ای استوار است که می گوید: انتقال یا تحول سرخ نتیجه تأثیر متقابل اجسام بر نور (با امکان سنجش سرعت) می باشد.
ما در این باره، یعنی درباره گسترش به قرآن مجید که مراجعه می کنیم واژه بسیار مهمی با عنوان «عالمین» (جهانها) را می بینیم که دهها بار در قرآن کریم تکرار شده است. مانند:
1- «ولکن الله ذوفصل علی العالمین؛ ولی خداوند نسبت به «عالمین» لطف و احسان دارد.» (بقره/ 251)
2- «قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین؛ بگو: نماز و عبادت و زندگی و مرگ همه از آن پروردگار «عالمین» است.» (انعام/ 163)
3- «ألا له الخلق و الأمر تبارک الله رب العالمین؛ آگاه باشید! آفرینش و تدبیر از آن اوست. بلند مرتبه است خداوند، پروردگار عالمین.» (اعراف/ 54)
4- «و ما أرسلناک إلا رحمه للعالمین؛ تو را جز رحمتی برای عالمین نفرستادیم.» (انبیاء/ 107)
5- «إنی انا الله رب العالمین؛ منم خداوند، پروردگار عالمین.» (قصص/ 30)
آیاتی که آوردیم اشاره به آن دارد که، سرور و خالق و حافظ و نظم آفرین عالم به معنای وسیع آن، خداوند سبحان است، و واژه «عالمین» به معنای تعدد در هستی یا جهانها اشاره دارد.
در این عوالم میلیونها کهکشان وجود دارد که در هر یک از منظومه های پر شمار یک کهکشان میلیونها ستاره ثابت با یکدیگر پیوستگی ارتباط دارند، و اگر یکی از ستاره های موجود در میان میلیاردها ستاره کهکشان «راه شیری» با یکی از سیار ات، مثل سیاره خودمان (زمین) پیوسته و مرتبط باشد، معنایش آن است که میلیون ها سیاره امکان پیوستن به زمین را دارند؛ و براساس دانش جدید «هستی شناسی» امکان ارتباط و پیوند ناگهانی با سیارات دیگر در آینده مورد نظر بعید نیست.
دکتر «موریس بوکیل» معلومات علمی تازه ای درباره ضخامت و گستردگی هستی فراروی ما قرار داده است. مثلا اشعه و نور خورشید برای رسیدن به «پلوتون» یکی از سیارات منظومه شمسی(باسرعت سیر نور در هر ثانیه سیصد هزار کیلومتر) نزدیک به شش ساعت زمان می خواهد. بنابراین، نور ستارگان دوردست آسمانها تا رسیدن به ما باید میلیون ها سال نوری را سپری کرده باشند!
این بررسی فشرده از عالم طبیعت، تا حدی ما را به فهم این آیه شریفه نزدیک می کند:
«و السماء بنیناها بأید و إنا لموسعون؛ آسمانها را با قدرت بنیان نهادیم و همواره آن را وسعت می بخشیم.» (ذاریات/ 47)
و چون سخن از «خاکستر و دود» در بدو تاریخ طبیعت و هستی باشد، قرآن کریم پرده از راز آن نیز گشوده و می فرماید: «ثم استوی الی السماء و هی دخان؛ سپس به آفرینش آسمان پرداخت در حالی که دود بود.» (فصلت/ 11)
وجود «دخان» در ابتدای «طبیعت و هستی» اشاره به آن است که، ماده موجود در هستی در آن وقت، حالت گازی داشته است. پژوهشگران در دانش جدید، تئوری «ابر سدیمی» را مطرح می کنند و می گویند: طبیعت و هستی در مرحله اولی اش چنین بوده است.
قرآن کریم می فرماید: «قل ءانکم لتکفرون بالذی خلق الارض فی یومین و تجعلون له اندادا ذلک رب العالمین* و جعل فیها رواسی من فوقها* ثم استوی الی السماء و هی دخان؛ بگو آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر می شوید و برای او همانندهایی قرار می دهید؟! او پروردگار «عالم ها» است! او در زمین کوههای استواری قرار داد سپس به آفرینش آسمان پرداخت درحالی که به صورت دود بود.» (فصلت/ 9- 11)
ما هنگامی که این آیات را تلاوت کنیم در می یابیم که عمل شکل گیری «طبیعت و هستی» نتیجه انبوهی و انباشتگی ابرهای «سدیمی» اولیه و سپس جدائی آن از هم بوده است. این چیزی است که قرآن کریم با روشنی از آن پرده بر می دارد و با اشاره به عملیاتی که پیوستگی و سپس جدائی را در «دود و دخان» آسمانی پدید می آورد، راز خلقت را به روی ما می گشاید؛ و این همان است که دانش جدید به شرح و بسط آن درباره اصل «طبیعت و هستی» می کوشد.

منـابـع

سیدمرتضی عسگری- عقاید اسلام در قرآن کریم- صفحه 579-585

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها