پاسخ اشکال عدم تناسب جرم و کیفر در مجازات های اخروی
فارسی 4586 نمایش | بحث درباره اثبات معاد از طریق عادل بودن خدا نیست برعکس، بحث درباره ایراد و اشکالی است که از نظر عدل الهی بر کیفیت مجازاتها و کیفرهای اخروی وارد می گردد. گفته می شود مجازات های اخروی به شکلی که نقل می شود مخالف عدل الهی است! زیرا در مجازاتهای اخروی تناسب میان جرم و جریمه وجود ندارد و مجازاتها به نحو غیرعادلانه ای اجرا می شود. در این اشکال، مسأله جزاء که دلیلی بر عدل الهی گرفته می شود، به عنوان اشکالی بر عدالت، و نقضی بر حکمت معرفی شده است. اصلی که پایه و مبنای ایراد است این است که در وضع قوانین جزائی باید بین جرم و جریمه تناسب رعایت شود، مثلا اگر کسی بر سر رهگذری که از خیابان می گذرد زباله بریزد، عدالت ایجاب می کند که برای او کیفری درنظر گرفته شود. شکی نیست که کیفر اینچنین جرمی، نمی تواند خیلی سنگین از قبیل اعدام یا حبس ابد بوده باشد. بنابر اصل تناسب میان جرم و مجازات، برای چنین جرمی حداکثر یک هفته زندان کافی است و اگر این مجرم را به خاطر این جرم کوچک محاکمه صحرائی و تیرباران کنند بر خلاف عدالت خواهد بود. کیفر دادن بر جرمها لازمه عدل است ولی اگر تناسب بین جرم و کیفر رعایت نگردد خود کیفر دادن نوعی بی عدالتی خواهد بود. گناهانی از قبیل غیبت، دروغ، زنا، قتل نفس، جرمند و کیفر می طلبند ولی آیا کیفرهایی که در آخرت برای آنها تعیین شده است بیرون از اندازه نیست؟
قرآن کریم کیفر قتل نفس را جاویدان ماندن در جهنم معین فرموده است. درباره غیبت روایت شده است که خورش سگهای جهنم است، و به همین طریق برای سایر گناهان، عقوبتها و مجازاتهای سخت و غیرقابل تحملی ذکر شده است، عقوبتهایی که از لحاظ کیفیت، فوق العاده شدید است و از لحاظ مدت، بسیار طولانی. ایراد این است که این بی تناسبی چگونه با عدل الهی سازگار است؟
پاسخ اشکال تناسب کیفر و گناه به این صورت خلاصه می شود که رعایت تناسب، بحثی است که در مورد کیفرهای اجتماعی و قراردادی قابل طرح است. البته در اینگونه کیفرها، قانون گذار باید متناسب بودن کیفر را با جرم در نظر بگیرد، اما در کیفرهایی که رابطه تکوینی با عمل دارد یعنی معلول واقعی و اثر حقیقی کردار است یا کیفری که با گناه، رابطه عینیت و وحدت دارد، یعنی در حقیقت خود عمل است، دیگر مجالی از برای بحث تناسب داشتن و نداشتن نیست.
برتراند راسل که می گوید چگونه ممکن است خدایی باشد و ما را در برابر جرم های بسیار کوچک، مجازات های بسیار بزرگ بکند. این معنی را درک نمی کرده که رابطه آخرت با دنیا از قبیل روابط قراردادی و اجتماعی نیست. امثال راسل از معارف و حقایق اسلامی دور و بی خبرند، با الفبای معارف الهی هم آشنایی ندارند. آشنایی امثال راسل فقط با دنیای مسیحی است، از حکمت و فلسفه و عرفان اسلامی و از معارف بلند اسلامی کمترین آگاهی ندارند. راسل در نظر کسی که اندک آشنایی با معارف اسلامی دارد، در فلسفه به مفهوم اسلامی و شرقی آن، یک کودک دبستانی هم به شمار نمی رود. اسلام در دامن خود، مردان بزرگی را تربیت کرده است که در وقتی که در همین جهان بوده اند، با جهان آخرت آشنا شده اند و حقایقی را که فوق تصور راسل هاست لمس کرده اند. شاگردان مکتب قرآن کریم، این حقیقت را نیک آموخته اند که جزای آخرت عین کردار دنیاست، چیزی جدا از عمل نیست.
منـابـع
مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 250 و 280
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها