حیات امت ها از نظر قرآن کریم
فارسی 3406 نمایش |قرآن کریم برای "امت" ها (جامعه ها) سرنوشت مشترک، نامه عمل مشترک، فهم و شعور، عمل، طاعت و عصیان قائل است. (تفسیر المیزان، جلد 4، صفحه 102) بدیهی است که "امت" اگر وجود عینی نداشته باشد، سرنوشت و فهم و شعور و طاعت و عصیان معنی ندارد. اینها دلیل است که قرآن به نوعی حیات قائل است که حیات جمعی و اجتماعی است. حیات جمعی صرفا یک تشبیه و تمثیل نیست، یک حقیقت است؛ همچنانکه مرگ جمعی نیز یک حقیقت است.
در سوره اعراف آیه 34 می فرماید: «و لکل امة أجل فاذا جاء أجلهم لایستاخرون ساعة و لایستقدمون؛ هر امتی (هر جامعه ای) مدت و پایانی دارد. (مرگی دارد.) پس آنگاه که پایان کارشان فرا رسد، ساعتی عقبتر یا جلوتر نمی افتند.»
در این آیه سخن از یک حیات و زندگی است که لحظه پایان دارد و تخلف ناپذیر است، نه پیش افتادنی است و نه پس افتادنی و این حیات به "امت" تعلق دارد نه به افراد. بدیهی است که افراد امت نه با یکدیگر و در یک لحظه بلکه به طور متناوب و متفرق حیات فردی خود را از دست می دهند.
در سوره مبارکه جاثیه آیه 28 می فرماید: «کل امة تدعی الی کتابها؛ هر امت و جامعه ای به سوی "کتاب" و نوشته خودش برای رسیدگی خوانده می شود.»
پس معلوم می شود نه تنها افراد، هر کدام کتاب و نوشته و دفتری مخصوص به خود دارند، جامعه ها نیز از آن جهت که در شمار موجودات زنده و شاعر و مکلف و قابل تخاطب هستند و اراده و اختیار دارند، نامه عمل دارند و به سوی نامه عمل خود خوانده می شوند.
در سوره انعام آیه 108 می فرماید: «زینا لکل امة عملهم؛ عمل هر امتی را برای خود آنها زیبا قرار دادیم.»
این آیه دلالت می کند که یک امت شعور واحد، معیارهای خاص طرز تفکر خاص پیدا می کند و فهم و شعور و ادراک هر امتی مخصوص خود آن است. هر امتی با معیارهای خاصی قضاوت می کند. (لااقل در مسائل مربوط به ادراکات عملی)
هر امتی ذوق و ذائقه ادراکی خاص دارد، بسا کارها که در دیده امتی زیبا و در دیده امتی دیگر نازیباست. جو اجتماعی امت است که ذائقه ادراکی افراد خود را اینچنین می سازد.
در سوره غافر آیه 5 می فرماید: «و همت کل امة برسولهم لیاخذوه و جادلوا بالباطل لیدحضوا به الحق فأخذتهم فکیف کان عقاب؛ و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند که او را بگیرند و به باطل با او جدل کردند تا حق را به این وسیله بشکنند. و چون چنین کردند من آنها را گرفتم. پس چگونه بود عقاب من؟»
در این آیه سخن از یک تصمیم و اراده ناشایسته اجتماعی است، سخن از تصمیمی اجتماعی برای معارضه بیهوده با حق است و سخن در این است که کیفر چنین آهنگ و تصمیم اجتماعی، عذاب عمومی و اجتماعی است.
منـابـع
مرتضی مطهری- جامعه و تاریخ- صفحه 32-30
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها