معنای کلمه ملت و کاربرد جدید آن

فارسی 4268 نمایش |

در اصطلاح امروز فارسی این کلمه به کلی با مفهوم اصلی آن که به معنای راه و روش و مرام مشخص فکری بود متفاوت است. امروز کلمه «ملت» به یک «واحد اجتماعی» گفته می شود که دارای سابقه تاریخی واحد، قانون، حکومت واحد و احیانا آمال و آرمان های مشترک و واحد می باشند. امروزه به جای مردم آلمان و یا انگلستان و فرانسه و غیره گفته می شود ملت آلمان، انگلستان و فرانسه و لفظ «مردم» به طبقه محکوم آن ملت و به طبقه حاکم آن ملت «دولت» اطلاق می شود.
این کاربرد ملت در زبان فارسی جدید بوده و در زمان مشروطیت به بعد استعمال شده و در ادبیات کلاسیک و کهن فارسی به این نحو استعمال نمی شد، و ظاهرا ریشه این غلط این بوده که این کلمه را مضاف الیه کلمه دیگر قرار می داده اند و مثلا می گفته اند: «پیروان ملت ابراهیم» یا «پیروان ملت محمد یا پیروان ملت عیسی».
اما بعدها کلمه «پیروان» حذف شده و گفته اند: «ملت محمد»، «ملت عیسی». کم کم کار به آنجا کشیده شد که گفتند: ملت ایران، ملت ترک، ملت عرب، ملت انگلستان.
اعراب امروز در مواردی که ما کلمه ملت را به کار می بریم، کلمه «قوم» یا کلمه «شعب» را بکار می برند. مثلا می گویند: «الشعب الایرانی» و یا «الشعب المصری» و غیره.

واحدهای اجتماعی
واحدهای اجتماعی از حیث کمی و کیفی و نحوه روابط اعضای آنها با همدیگر تقسیم بندی می شوند. کوچکترین واحد اجتماعی «خانواده» است. زندگی مشترک انسان ها تا وقتی که به زن و شوهر و فرزندان و فرزند زادگان و احیانا همسران فرزندان آنها محدود است، زندگی خانوادگی نامیده می شود.
زندگی خانوادگی قدمتی طولانی دارد از هنگام پیدایش انسان بر روی کره خاکی. به عقیده بعضی، اجداد حیوانی انسان هم کم و بیش زندگی خانوادگی داشته اند.
واحد بزرگتر از خانواده «قبیله» است. زندگی قبیله ای مجموعه ای از خانواده هایی است که در جد اعلی با هم مشترک هستند.
زندگی «قبیله ای» مرحله تکامل یافته زندگی خانوادگی است. می گویند که در زندگی های خانوادگی و انفرادی اولیه بشر، از لحاظ مالی و اقتصادی اشتراک حکم فرما بود نه اختصاص و بعدها مالکیت اختصاصی به وجود آمده است.
واحد اجتماعی متکامل تر از این دو، «ملت» نامیده می شود که حکومت واحد و قانون واحدی بر آنها حکومت می کنند. واحد «ملی» ممکن است از مجموعه ای از قبایل فراهم شده باشد که در اصل و ریشه و خون با هم شریکند و ممکن است قبایلی که ایجاد کننده یک ملت هستند در خون و ریشه اصلی، هیچ گونه اشتراکی با هم نداشته باشند و ممکن است اساسا زندگی قبیله ای و ایلی در میان آنها به هیچ وجه وجود نداشته باشد و اگر وجود داشته باشد، تنها در میان برخی از افراد آن ملت وجود داشته باشد، نه در میان همه آنها.
از حیث اجتماعی با تفکیکی که در قرن 20 از «ملت» و «مردم» می شود. لغت «مردم» بیشتر برای «تعیین گروه اجتماعی» به کار می رود، ولیکن «ملت» از نظر حقوقی و سیاسی، واحد جمعیتی است که بر قلمرو و اراضی کشوری مستقر می شوند و این استقرار نتیجه وحدت تاریخی، زبانی، مذهبی، اقتصادی یا آرمان های مشترک و امید به ادامه زندگی مشترک است.
کلمه مردم جنبه جامعه شناسی بیشتری داشته، در حالی که «ملت» بیشتر از نظر حقوق و سیاست داخلی یا بین المللی مورد نظر قرار می گیرد.
در عرف جدید، ملیت بر اساس زندگی مشترک، قانون و حکومت مشترک است و نه چیز دیگر. عواملی از قبیل نژاد، خون، قوم و غیره وجه مشترک این واحدها محسوب نمی شود و ملاک اداره کردن حکومت نمی توانند به حساب آیند. حتی برخی از ملت ها سابقه تاریخی زیادی نداشته و حاصل حوادث اجتماعی اند مانند بسیاری از ملل خاورمیانه که مولود جنگ جهانی اول و حاصل شکست دولت عثمانی هستند.

منـابـع

مرتضی مطهری- خدمات متقابل اسلام و ایران- صفحه 60-62

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد