رهبری نسل جوان، یک مسئولیت دینی

فارسی 4737 نمایش |

مسئله رهبری نسل جوان در حقیقت یک مسئولیت عمومی است که متوجه عموم مسلمانان است و بالاخص متوجه طبقه ای است که سمت رسمی رهبری دینی اجتماع را دارند. این اصل را همه می دانیم که در دیانت مقدسه اسلام مسؤولیت ها مشترک است، یعنی افراد مسئول یکدیگرند و در مسئولیت های یکدیگر شریکند: «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته» (جامع الصغیر، ص 95) بلکه نسل ها مسئول یکدیگرند.
هر نسل مسئول نسل بعدی است که این دین و این هدایتی که از نسل های گذشته دست به دست به آنها رسیده است آن را حفظ کنند و به نسل های بعدی برسانند، یعنی نسل های بعدی را آماده کنند برای پذیرفتن و استفاده از آن. بنابراین بحث در رهبری نسل جوان بحثی است از یک وظیفه و مسئولیت که متوجه همه است.
چیزی که این بحث را به صورت یک مجهول و یک مسئله در می آورد که باید در اطراف آن دقیقا اندیشید و راه حل آنها و مجهول را پیدا کرد اینست که رهبری یک فرد یا یک نسل در همه احوال و همه شرایط یکسان نیست، متفاوت است، شکل ها و کیفیت های گوناگون دارد، وسایلی که به کار برده می شود متفاوت است، یک نسخه معین ندارد که درباره همه افراد و همه نسل ها در همه زمان ها یک جور داده شود. از این رو در هر زمانی و تحت هر شرایطی باید دقیقا اندیشید که به چه نحو باید صورت بگیرد و چه نسخه ای باید داده شود.
مقصود از نسل جوان، مقصود حتما طبقه جوان نیست، مقصود طبقه ای است که در اثر تحصیلات و آشنایی با تمدن جدید دارای طرز تفکر مخصوصی است، خواه پیر باشد یا جوان. اکثریت این طبقه را البته جوانان تشکیل می دهند. لهذا می گوئیم نسل جوان. و الا بسیار پیرها هستند که طرز تفکر جدید دارند، بسیار جوان ها هستند که طرز تفکرشان مثل پیرها و مردم قرون گذشته است.
به هر حال مقصود طبقه ای است که حامل طرز تفکر مخصوصی است و رو به افزایش است و پیر و جوان آینده دارای این طرز تفکر خواهند بود و اگر خدا نخواسته، فکری برای هدایت و رهبری این نسل نشود، آینده به کلی از دست خواهد رفت. این مسئله یک مسئله با اهمیتی است در کشور ما.
البته در سایر کشورهای اسلامی هم بوده و هست ولی آنها قبل از ما به فکر افتادند و این مسئله را به صورت جدی طرح کردند. ما هنوز این مسئله را جدی نگرفته ایم. نسل جوان در نظر ما صرفا یعنی یک نسل هواپرست و شهوت پرست، و خیال می کنیم با اینکه به آنها دهن کجی بکنیم و چهار تا متلک در روی منبر به آنها بگوئیم و فحش بدهیم، به خیال خودمان آنها را هو بکنیم و مستمعین ما بخندند، کار درست می شود، و همین که داد بکشیم: آی پسر مدرسه ها چنین، و دختر مدرسه ها چنان، قضیه حل می شود. این کارها لالایی است، برای آنست که شما در خواب بمانید و در فکر چاره نیفتید و یک وقت بیدار بشوید که کار از کار گذشته است.

منـابـع

مرتضی مطهری- ده گفتار- صفحه 192-193 و 205-206

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد