معنای رشد در مباحث فقهی
فارسی 5729 نمایش | یکی از آن دو مفهوم در اصطلاحات اسلامی، بالاخص در فقه اسلامی به نام "رشد" نامیده می شود. اصطلاحی است مأخوذ از قرآن مجید. مفهوم دیگری که بهتر و درست تر باید با آن آشنا شویم مفهوم امامت و به وجهی هدایت است. رشد کلمه ای است که از قرآن مجید گرفته شده است. قرآن مجید در مورد کودکان بی سرپرست که دارای ثروت هستند این اصطلاح را به کار برده است، در مورد یتیمان می فرماید: یتیمانی که سرپرست خود را از دست داده اند و مملوک و ثروتی دارند تا زمان بلوغ بر آنها قیمومت کنید و ثروتشان را در اختیارشان قرار ندهید. البته بلوغ شرط لازم است ولی کافی نیست زیرا علاوه بر بلوغ "رشد" لازم است، تعبیر آیه اینست: «حتی اذا بلغوا النکاح فان آنستم منهم رشدا فادفعوا الیهم اموالهم »؛ «برای آنکه ثروتشان را در اختیارشان قرار دهید، رسیدن به حد بلوغ طبیعی یعنی بلوغ نکاح و بلوغ جنسی کافی نیست، زمانی که رشد در آنها احساس شد می توان ثروت را در اختیارشان قرار داد.» (نساء/ 6)
در فقه و سنت اسلامی نظیر همین مطلب در مورد ازدواج آمده است. در فقه اسلامی محرز و مسلم است که برای ازدواج، تنها عقل و بلوغ کافی نیست یعنی یک پسر به صرف آنکه عاقل و بالغ است نمی تواند با دختری ازدواج کند همچنان که برای دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سن بلوغ دلیل کافی برای ازدواج نیست، علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، رشد لازم است. عقل غیر از رشد است و مسئله دیگری است، افراد یا عاقل اند و یا مجنون، عاقل ها به دو نوع تقسیم می شوند: یا رشید هستند یا غیر رشید. یعنی انسان عاقل و بالغ ممکن است رشید باشد و ممکن است غیر رشید. قبل از توضیح این اصطلاح لازم است برای رفع اشتباه به یک اصطلاح شایع امروز خودمان در زبان فارسی اشاره کنم.
در اصطلاح متداول فارسی امروز، به کسی رشید می گوئیم که اندام خیلی موزون و برازنده ای داشته باشد، عرب این را رشیق می گوید نه رشید. رشد در اصطلاح فقهی مربوط به اندام نیست، یک نوع کمال روحی است. مثلا در مورد ازدواج پسری که می خواهد ازدواج کند باید معنی و هدف و ارزش نتایج ازدواج را درک کند و قدرت تشخیص و انتخاب و اراده داشته باشد. به صرف تلقین این و آن شخصی را به عنوان همسر انتخاب نکرده باشد. همچنان که دختر نیز برای انتخاب همسر باید رشد داشته باشد.
به یاد دارم که در قباله های قدیم وقتی اسم زوج و زوجه را می نوشتند، درباره زوج می نوشتند: "العاقل البالغ الرشید" و درباره زوجه می نوشتند: "العاقلة البالغة الرشیدة". یعنی این مرد که ازدواج کرده است، مردی عاقل، بالغ و رشید است و این زن هم زنی عاقله و بالغه و رشیده است، یعنی علاوه بر عقل و بلوغ دارای رشد است. اینها که در قباله های قدیم نوشته می شد به معنی این بود که عاقدها می خواستند مدعی شوند که ما رعایت همه جوانب فقهی را کرده ایم. اما واقعا و عملا آیا این امر مهم رعایت می شد یا نه؟ آیا واقعا به مسئله رشد پسران و دختران بر طبق فقه اسلامی عمل می شد یا نه مطلب دیگری است و تا حدی شرم آور است.
منـابـع
مرتضی مطهری- امدادهای غیبی- صفحه 101-103
کلیــد واژه هــا
1 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها