ارتباط اخلاقیات با صور مادی
فارسی 3375 نمایش | افرادی که در این دنیا زندگی می کنند همه به صورت انسانند ولی اخلاق آنان متفاوت است؛ آن اختلاف اخلاق و ملکات و تفاوت غرائز، موجب اختلاف شکلها و صورت ها گردیده است؛ و این مسأله از دقیق ترین مسائل علوم الهیه و کیفیت نزول وحدت در عالم کثرت است. بطوریکه اگر فرض کنیم علوم مادیه به سرحدی ترقی یابد که بتواند روابط ماده با معنی را کشف کند، در اینصورت از اشکال مختلفه انبیاء و ائمه و اولیاء خدا پی به حقیقت مقام باطن آنها خواهد برد، و از اشکال و سیمای متفاوت هر فردی از افراد پی به غرائز و ملکات و اخلاقیات او خواهد برد؛ همچنانکه برای انبیاء و ائمه و اولیای خدا این معنی ثابت است که با ملاحظه و مشاهده هر فرد یکباره اخلاقیات و ملکات او را در می یابند؛ و حقا می توان گفت که این معجزه قرآن کریم است آنجا که میفرماید: «و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون؛ و بگو ای پیغمبر! که شما هر چه عمل کنید به زودی خدا و رسول خدا و مؤمنان عمل شما را خواهند دید» (توبه/105).
منشأ اختلاف و کثرت صور حیوانی:
اختلاف شکل و صور حیوانات نیز مبنی بر اختلاف غرائز و ملکات و صفات آنهاست؛ یک حیوان به صورت گربه است، یکی به شکل سگ، یکی به شکل روباه، یکی به شکل گرگ، یکی به شکل شیر، یکی به شکل فیل و هکذا سائر اصناف حیوان از درندگان و خزندگان و حشرات و مرغان هوا و ماهی های دریا و حتی مگس و پشه و امثالها. این اختلاف در اثر اختلاف کمیت و کیفیت غرائز و صفات آنهاست.
اختلاف کیفیت سازمان روحی و ملکوتی آنها، موجب اختلاف کیفیت صور و اشکال و کم و کیف بدن مادی و جسم طبیعی آنها شده است و بدن طبیعی هر حیوان ـ که یک نوع اتحاد با نفس آن حیوان دارد ـ متشکل به شکل نازل نفس آن حیوان شده است، بطوریکه اگر با نردبان معرفت از بدن یک حیوان بالا رویم به نفس ملکوتی او خواهیم رسید و آن نفس را کما هی حقها ملاحظه و مشاهده خواهیم نمود؛ و نیز اگر نفس ملکوتی حیوانی را که ابدا شکل ظاهری و بدن جسمانی و طبیعی او را ندیده ایم به ما ارائه دهند، می توانیم در صورت وجدان نیروی معرفت، شکل ظاهری آن حیوان را کما هو حقه ترسیم نموده و توصیف کنیم. و شاید اشعار قصیده معروف فیلسوف و عارف بزرگوار، مرحوم میر فندرسک افاده معنای عامی را دهد که شامل این مسأله مبحوث عنها نیز گردد، آنجا که میفرماید:
چرخ با این اختران، نغز و خوش و زیباستی *** صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
صورت زیرین اگر بر نردبان معرفت *** بر رود بالا، همان با اصل خود یکتاستی
این سخن را در نیابد هیچ وهم ظاهری *** گر ابو نصرستی و گر بوعلی سیناستی
جان اگر نه عارض استی زیر این چرخ کبود *** این بدنها نیز دائم زنده و برپاستی
هرچه عارض باشد او را، جوهری باید نخست *** عقل بر این دعوی ما شاهد گویاستی
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 2- صفحه 286-284
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها