موارد حبط عمل و تکفیر در قرآن و روایات
فارسی 4918 نمایش |حبط یعنی از بین بردن و نابود کردن عمل بد آثار اعمال خیر را؛ و تکفیر یعنی پوشانیدن عمل خیر آثار عمل بد را. و بطور کلی مرجع این بحث به اینست که آیا هر روز که انسان عمل خوبی و عمل بدی بجای میآورد، آیا هر کدام بر روی یکدگر اثری دارند؟ و هر کدام قوی تر باشند، دیگری را از بین میبرند، و اگر هر دو در قوت مساوی باشند، اثر خیر و شر در نتیجه برخورد دو عمل با یکدیگر از بین میرود و چیزی باقی نمیماند؟ و یا اینکه اعمال خیر و اعمال بد، هر کدام بجای خود ثابت و محفوظ است و هیچکدام اثر دیگری را ضایع و تباه نمیکند؟ و در روز قیامت تمام اعمال خیر و تمام اعمال شری که انسان انجام داده است برای او مشهود، و عقاب و ثواب برای هر یک از آنان در نظر گرفته شده است؟
بعضی گفته اند هر یک از آنها بجای خود محفوظ، و بهیچوجه اعمال بر روی یکدیگر فعل و انفعال و تأثیر و تأثری نمیتواند داشته باشد. و بعضی درست در مقابل این عقیده بر آنند که تمام اعمال بر روی یکدیگر اثر دارند، و پیوسته تأثیر و تأثر صورت میگیرد و حبط و تکفیر به عمل میآید؛ و در نهایت کار اگر آثار أعمال مثبت باقی ماند انسان بهشتی است، و اگر آثار اعمال منفی باقی ماند انسان جهنمی است. ولی حق در مسأله اینست که بگوئیم: حبط فقط در بعضی از موارد، و تکفیر نیز در بعضی از موارد است؛ و در بقیه جاها بطور اطلاق، حبط و تکفیر تحقق نمیپذیرد.
برای توضیح این واقعیت میگوئیم: اولات اصل اولی، اقتضای عدم حبط و تکفیر را دارد. چون انسان اعمالی انجام داده است و هر یک از آنها ثبوت و تحققی داشته است، و در عالم تکوین أثری بوده و بر روی نفس انسانی تأثیری داشته است، و قاعدۀ اولی اقتضای بقاء و ثبوت آن را دارد؛ و بدون دلیل و علتی نمیتواند عملی عمل دیگر را حبط کند و یا آن را در زیر محاسن خود مختفی نماید. و ثانیا آیات قرآن کریم و روایات وارده از معصومین نیز همین واقعیت را میرساند: «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره* و من یعمل مثقال ذرة شرا یره؛ پس هر کس به اندازۀ سنگینی یک ذره کار خیری بجا آورد آن را میبیند؛ و هر کس بقدر سنگینی یک ذره عمل بد بجا آورد آنرا میبیند» (زلزال/ 7-8) و آیه: «و إن کان مثقال حبة من خردل أتینا بها و کفی بنا حـاسبین؛ و اگر آن چیز به اندازۀ وزن یک دانه خردل باشد، ما آنرا میآوریم و حساب کنندۀ با لیاقتی هستیم» (انبیاء/ 47) و آیه: «یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سؤء تود لو أن بینها و بینهو أمدا بعیدا؛ روزی میرسد که هر صاحب نفس انسانی، آنچه را که از اعمال خیر بجا آورده است، حاضر میبیند و آنچه را که از اعمال زشت انجام داده است، دوست دارد که بین آنها و بین او فاصله دوری بوده باشد» (آل عمران/ 30).
ولیکن در بعضی موارد، دربارۀ احباط عمل بخصوص تصریح شده است؛ و البته در این موارد به قاعدۀ تخصیص باید از آن قاعدۀ کلیه رفع ید کنیم. آن موارد در قرآن کریم بیان شده است: اول: شرک به خداوند متعال است، دوم: کفر است. سوم: ارتداد است. چهارم: تکذیب آیات خدا و لقاء الله است. پنجم: اسائه ادب به پیغمبر اکرم و به ائمه طاهرین و مقام ولایت است. در روایات نیز فی الجمله بعضی از اعمال زشت را موجب حبط دانسته است؛ از جمله عقوق والدین است، و از جمله حسد است، و از جمله عدم اطاعت و پیروی از حاکم شرع اسلام است، و از جمله ستم و ظلم به بیپناه است. ولیکن مسلما این اعمال، موجب حبط کلی اعمال و موجب کفر و ارتداد نمیشود؛ و اگر حبطی هم صورت گیرد فی الجمله خواهد بود. و برای تحقیق در این موضوع باید درجات مختلف إحباط را نسبت به درجات مختلف این اعمال زشت نیز از خاطر نبرد، و نسبیت را در تمام آنها لحاظ کرد. و همچنین دربارۀ تکفیر در بسیاری از آیات داریم که توبه موجب غفران و کفارۀ گناهان است. چون غفران و تکفیر بمعنای تغطیه است، یعنی پوشانیدن چیزی را با غطاء و روپوش؛ و البته توبه در حکم ستار و پرده ایست که گناهان را در زیر خود مخفی میکند.
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 8- صفحه 341-344
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها