نتیجه شفاعت صحیح و غلط

فارسی 3712 نمایش |

شفاعت در لسان عامه به این گفته مى شود که شخص شفیع از موقعیت و شخصیت و نفوذ خود استفاده کرده و نظر شخص صاحب قدرتى را در مورد مجازات زیر دستان خود عوض کند. گاهى با استفاده از نفوذ خود یا وحشتى که از نفوذ او دارند و زمانى با پیش کشیدن مسایل عاطفى و تحت تاثیر قرار دادن عواطف طرف و زمان دیگرى با تغییر دادن مبانى فکرى او، در باره گناه مجرم و استحقاق او، و مانند اینها... به طور خلاصه شفاعت طبق این معنى هیچگونه دگرگونى در روحیات و فکر مجرم یا متهم ایجاد نمى کند، تمام تاثیرها و دگرگونی ها مربوط به شخصى است که شفاعت نزد او مى شود.
این نوع شفاعت در بحث هاى مذهبى مطلقا معنى ندارد، زیرا نه خداوند اشتباهى مى کند که بتوان نظر او را عوض کرد و نه عواطفى به این معنى که در انسان است دارد که بتوان آن را برانگیخت و نه از نفوذ کسى ملاحظه مى کند و وحشتى دارد و نه پاداش و کیفرش بر محورى غیر از عدالت دور مى زند. مفهوم دیگر شفاعت بر محور دگرگونى و تغییر موضع شفاعت شونده دور مى زند، یعنى شخص شفاعت شونده موجباتى فراهم مى سازد که از یک وضع نامطلوب و درخور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبى قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگى گردد، شفاعت در منطق اسلام ازاین نوع است. تمام ایرادها، خرده گیری ها و حمله ها همه متوجه تفسیر اول براى شفاعت مى شود نه مفهوم دوم که یک معنى منطقى و معقول و سازنده است.
شفاعت، اقسامی دارد که برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد ولی برخی، صحیح و عادلانه است و وجود دارد. شفاعت غلط بر هم زننده قانون و ضد آن است ولی شفاعت صحیح، حافظ و تأیید کننده قانون است. شفاعت غلط آن است که کسی بخواهد از راه پارتی بازی جلوی اجرای قانون را بگیرد. بر حسب چنین تصوری از شفاعت، مجرم بر خلاف خواست قانونگذار و بر خلاف هدف قوانین اقدام می کند و از راه توسل به پارتی، بر اراده قانونگذار و هدف قانون چیره می گردد. اینگونه شفاعت، در دنیا ظلم است و در آخرت غیر ممکن. ایرادهایی که بر شفاعت می شود بر همین قسم از شفاعت وارد است و این همان است که قرآن کریم آن را نفی فرموده است. نوع نادرست شفاعت که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است که گناهکار بتواند وسیله ای بر انگیزد و به توسط آن از نفوذ حکم الهی جلوگیری کند، درست همان طوری که در پارتی بازی های اجتماعات منحط بشری تحقق دارد.
بسیاری از عوام مردم، شفاعت انبیاء و ائمه معصومین (ع) را چنین می پندارند، می پندارند که پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین (ع) متنفذهایی هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ می کنند، اراده خدا را تغییر می دهند و قانون را نقض می کنند. اعراب زمان جاهلیت نیز درباره بت هایی که شریک خداوند قرار می دادند همین تصور را داشتند، آنان می گفتند که آفرینش، منحصرا در دست خداست و کسی با او در این کار شریک نیست، ولی در اداره جهان، بت ها با او شرکت دارند. شرک اعراب جاهلیت، شرک در خالق نبود، شرک در رب بود. می دانیم که در میان افراد بشر گاهی کسی مؤسسه ای را به وجود می آورد ولی اداره آن را به دیگری واگذار می نماید، یا در اداره آن مؤسسه، خودش با دیگران به طور مشترک دست در کار می شود. عقیده مشرکین درباره خدا و جهان و در اداره جهان به این شکل بود. قرآن کریم به سختی با آن مبارزه کرد و مکرر اعلام نمود که برای خدا شریکی نیست نه در خالقیت و نه در ربوبیت، او به تنهایی، هم پدید آورنده جهان است و هم تدبیر کننده آن، ملک و پادشاهی جهان اختصاص به او دارد و او رب العالمین است.
شفاعت صحیح، نوعی دیگر از شفاعت است که در آن نه استثناء و تبعیض وجود دارد و نه نقض قوانین، و نه مستلزم غلبه بر اراده قانونگذار است. قرآن کریم این نوع شفاعت را صریحا تأیید کرده است. شفاعت صحیح نیز اقسامی دارد. شفاعت صحیح شفاعتی است که در آن نه استثناء و تبعیض وجود دارد و نه نقض قوانین و نه مستلزم غلبه بر اراده قانونگذار است. شفاعت صحیح تأکید کننده قانون و حافظ نظام است. شفاعت صحیح که تأیید کننده قانون و حافظ نظام است و آیات و روایات زیادی از طریق شیعه و سنی وجود آن را اثبات می کند بر دو گونه است: شفاعت رهبری یا شفاعت عمل شفاعت مغفرت یا شفاعت فضل.
نوع اول شفاعتی است که شامل نجات از عذاب و نیل به صفات و حتی بالا رفتن درجات می باشد و نوع دوم شفاعتی است که تأثیر آن در از بین بردن عذاب و در مغفرت گناهان است و حداکثر ممکن است، سبب وصول به صفات و ثواب ها هم بشود ولی بالا برنده درجه شخص نخواهد بود و این محال است. درباره آن، رسول اکرم (ص) فرموده است: «ادخرت شفاعتی لاهل الکبائر من امتی اما المحسنون فما علیهم من سبیل؛ من شفاعتم را برای گناهکارانی از امت که مرتکب گناه کبیره شده اند ذخیره کرده ام اما نیکوکاران مورد مؤاخذه قرار نمی گیرند».
طبق منطق اسلام شفاعت صحیح و حقیقی دارای اثراتی مثبت و معنوی می باشد و البته در میان علماى عقاید اسلامى در زمینه چگونگى تاثیر معنوى شفاعت صحیح گفتگو است: جمعى که بنام وعیدیه معروف هستند (آنها که اعتقاد به خلود مرتکبان گناهان کبیره در جهنم دارند) معتقدند که شفاعت اثرى در زدودن آثار گناه ندارد، بلکه تاثیر آن تنها در قسمت پیشرفت و تکامل معنوى و افزایش پاداش و ثواب است. در حالى که تفضیلیه (آنها که اعتقاد به خلود اصحاب کبائر ندارند) معتقدند شفاعت در زمینه گناهکاران است و اثرش سقوط مجازات و کیفر مى باشد. ولى محقق معروف خواجه نصیر الدین طوسى در کتاب تجرید الاعتقادات هر دو را حق مى داند و معتقد به هر دو اثر است.
علامه حلى در شرح عبارت او در کشف المراد نیز این عقیده را انکار نکرده بلکه شواهدى براى آن آورده است. در روایت معروفى که از امام صادق (ع) نقل شده مى خوانیم: «ما من احد من الاولین و الاخرین الا هو محتاج الى شفاعة محمد(ص) یوم القیامه؛ تمام انسان ها روز قیامت نیازمند شفاعت حضرت مجمد (ص) هستند» طبق این حدیث همه مردم نیازمند به شفاعت پیامبرند.
و به این ترتیب حتى کسانى که از گناه توبه کرده اند و جرم آنها بخشوده شده، باز نیاز به شفاعت دارند و این در صورتى ممکن است که اثر شفاعت دو جانبه باشد و افزایش مقام را نیز شامل شود و اگر در بعضى از روایات مى خوانیم نیکوکاران نیاز به شفاعت ندارند منظور نفى آن نوع شفاعت است که در مورد مجرمان و گناهکاران مى باشد.
از سوى دیگر حقیقت شفاعت ضمیمه شدن موجود قوی ترى به موجود ضعیف تر براى کمک به او است. این کمک ممکن است براى افزایش نقاط قوت باشد و نیز ممکن است براى پیرایش نقاط ضعف. همانطور که در شفاعت تکوینى و موجوداتى که در مسیر تکامل و پرورش قرار دارند نیز این دو جنبه مشهود است: گاهى موجودات پائین تر نیازشان به عوامل نیرومندتر و برتر براى از میان بردن عوامل تخریب است (همانند نیاز گیاه به نور آفتاب براى از بین بردن آفات) و گاه براى افزودن نقاط قوت و پیشرفت مى باشد (همانند نیاز گیاه براى رشد و نمو به نور آفتاب) و همچنین یک شاگرد درس خوان هم براى اصلاح اشتباهات خود نیاز به استاد دارد و هم براى افزایش معلومات مختلف. بنابراین شفاعت به دلایل مختلف اثر دو گانه دارد و انحصار به زدودن آثار جرم و گناه ندارد. توبه کاران نیز براى افزایش مقامات معنوى و پرورش و تکامل و ارتقای مقام، نیاز به شفاعت دارند اگر چه نیازشان در زمینه جرم و گناه با توبه بر آورده شده است.

منـابـع

مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 296 و صفحه 292-294

تفسیر نمونه جلد 1- صفحه 220-229 و صفحه 233-234

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد