منابع شناخت از نظر اسلام
فارسی 4705 نمایش |در هنگام بررسی مشخصات اسلام در بعد شناخت شناسی باید به موضوعات زیر پاسخ داد.
1. آیا شناخت ممکن است؟
این اول پرسش در این مساله است و همواره مطرح بوده و هست. بسیاری از اندیشمندان شناخت حقیقی را غیر ممکن می دانند و انسان را محکوم به نشناختن و سر در نیاوردن از واقعیت آنچه در جهان است یا می گذرد می دانند و یقین (دانش قطعی تردید ناپذیر مطابق با واقع) را امری محال می شمارند ولی قرآن به حکم اینکه دعوت به شناختن خدا و جهان و انسان و تاریخ کرده است و به حکم اینکه در داستان آدم اول که داستان انسان است، او را شایسته تعلیم همه اسماء الهی (حقایق عالم) دانسته است و به حکم اینکه در مواردی علم بشر را از نوع احاطه به چیزی از علم پروردگار که عین حقیقت است دانسته است «و لا یحیطون بشیء من علمه الا بما شاء؛ و به چیزی از علم او راه نمی یابند مگر او بخواهد.» (بقره/ 255) شناختن را ممکن می داند.
2. منابع شناخت چیست؟
از نظر اسلام منابع شناخت عبارت است از طبیعت یا آیات آفاقی، انسان یا آیات انفسی، تاریخ یا سرگذشت اجتماعی اقوام و ملل، عقل یا اصول و مبادی اولیه فطری، قلب یعنی دل در حد تصفیه و تزکیه، آثار علمی و کتبی گذشتگان.
قرآن در آیات فراوان به نظر در طبیعت زمین و آسمان دعوت کرده است: «قل انظروا ماذا فی السموات و الارض؛ بگو بنگرید و دقت کنید که چه چیزها در آسمان و زمین هست.» (یونس/ 101)
همچنین به تعقل در تاریخ اقوام گذشته برای آموزش فرا خوانده است: «افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او ءاذان یسمعون بها؛ آیا در زمین سیر نمی کنند (آثار گذشتگان را در زمین مطالعه نمی کنند) تا دلهایی بیابند که با آن بیندیشند و گوشهایی بیابند که با آنها بشنوند؟» (حج/ 46)
و همچنین عقل و مبادی فطری عقلی را معتبر می شناسد و در استدلالهای خود به آنها تکیه می کند: «لو کان فیهما الهة الا الله لفسدتا؛ بگو اگر در ایندو (آسمان و زمین؛ همه هستی) خدایانی دیگر جز الله می بود، این نظام موجود نبود و تباه شده بود.» (انبیا/ 22) برهان تمانع.
و یا می گوید: «ما اتخذ الله من ولد و ما کان معه من اله اذا لذهب کل اله بما خلق و لعلی بعضهم علی بعض سبحان الله عما یصفون؛ خدا فرزند نگرفته و با او هرگز خدایانی دیگر نبوده، که اگر چنین بود هر خدایی مخلوقات خویش را با خود به سویی می برد و برخی بر برخی دیگر برتری می یافتند خدا منزه است از آنچه اینان توصیف می کنند.» (مؤمنون/ 91) برهان هماهنگی و وحدت جهتی نظام.
همچنین قرآن قلب و دل را کانون یک سلسله الهامات و القائات الهی می داند هر انسانی به هر اندازه که در پاک نگه داشتن و به سوی او کردن و تغذیه معنوی کردن این کانون از طریق توجه در اخلاص و عبودیت کوشش کرده باشد، به همان اندازه از یک سلسله الهامات و القائات بهره مند می گردد. وحی انبیاء درجه شدید این نوع معرفت است همچنانکه قرآن به ارزش قلم و کتاب و نوشته مکرر اشاره کرده و در مواردی به اینها سوگند یاد کرده است: «ن و القلم و ما یسطرون؛ نون و سوگند به قلم و آنچه می نویسد.» (قلم/ 1)
3. ابزار شناخت چیست؟
ابزار شناخت عبارت است از حواس، قوه تفکر و استدلال، تزکیه و تصفیه نفس، مطالعه آثار علمی دیگران در سوره مبارکه نحل می فرماید: «و الله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة لعلکم تشکرون؛ خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی دانستید و برای شما گوش و دیده ها و ضمیرها قرار داد، باشد که سپاس این نعمتها را بدانید و از اینها بهره صحیح ببرید.» (نحل/ 78)
در این آیه کریمه تصریح شده که انسان بر خلاف نظریه افلاطون (این است که جوهر انسان جوهری است در حال رشد و تکامل و در مسیر زندگی علاوه بر آنچه از راه حواس کشف می کند یک سلسله اصول اولیه برایش کشف می شود که تصور آنها برای تصدیق قطعی و الزامی به آنها کافی است، و اینکه در قرآن علاوه بر تعلیم از "تذکر" نیز یاد شده است، تذکر به فطرت است به این معنی که گفته شد لهذا میان آیات تذکر و آیات فطرت از یک طرف و آیه سوره نحل و بعضی آیات دیگر به آن مضمون تضاد و تناقضی نیست.) در ابتدای تولد، فاقد هرگونه شناخت است و خداوند به انسان حواس را عنایت کرده است تا جهان را به این وسیله مطالعه و بررسی کند و به او ضمیر و قوه تجزیه و تحلیل داده که در آنچه از راه حواس به دست می آورد، در مرحله بعد تعمق کند، از ظواهر گذشته به درون اشیاء و قوانین حاکم بر آنها راه یابد.
در این آیه صریحا حواس (که البته ذکر سمع و بصر که مهمترین حواسند به عنوان نمونه آمده است) ابزار شناختن (به اصطلاح شناخت سطحی و مرحله اول شناخت) و همچنین ضمیر (فؤاد) نیز ابزار شناختن و علم پیدا کردن (و به اصطلاح مرحله شناخت منطقی و عمقی) معرفی شده است.
ضمنا در این آیه به یک مساله دیگر در باب شناخت نیز اشاره شده و آن مساله مراحل شناخت است. قرآن همچنانکه حواس و قوه تفکر را ابزار شناخت می داند، تزکیه و تصفیه نفس و تقوا و پاکی را نیز وسیله ای برای شناخت می داند در آیات بسیاری به این مطلب اشاره یا تصریح شده است:
«ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا؛ اگر خود را از آنچه خدا نمی خواهد نگهداری کنید، دل خود را پاک و ناآلوده نگه دارید، خداوند مایه تمیز و تشخیص برای شما قرار می دهد.» (انفال/ 29)
«و نفس و ماسویها* فالهمها فجورها و تقویها* قد افلح من زکیها* و قد خاب من دسیها؛ سوگند به جان انسان و به آراستگی و اعتدال آن که خدا به او الهام بخشید ناپاکی و پاکی را که چیست و به او فهمانید آن کس که جان را تزکیه کرد رستگار شد و آن که آن را بیالود و عناصر نامناسب وارد آن ساخت، زیانکار شد.» (شمس/ 7- 10)
تعلم و یادگرفتن و خواندن کتاب، یکی دیگر از وسایل و ابزارهایی است که تعلیمات اسلامی به آنها توجه کرده و آنها را به رسمیت شناخته است کافی است که وحی بر پیامبر اکرم با جمله "اقرا" (بخوان) آغاز می شود قرائت، خواندن چیزی از یک متن (کتاب) است: «اقرا باسم ربک الذی خلق* خلق الانسان من علق* اقرا و ربک الاکرم* الذی علم بالقلم* علم الانسان ما لم یعلم؛ بخوان به نام پروردگارت، همان که آفرید، آفرید انسان را از خونی بسته (یا حیوانی زالوشکل) بخوان و پروردگار کریم تر تو که قلم به دست گرفتن را آموخت، به انسان چیزهایی آموخت که نمی دانست.» (علق/ 1- 5)
4. موضوعات شناخت:
چه چیزهایی شناختنی است و باید شناخت؟ موضوع شناخت خداست، جهان است، انسان است، و جامعه و زمان است همه اینها، هم شناختنی است و هم باید شناخت.
منـابـع
مرتضی مطهری- وحی و نبوت- صفحه 6-100
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها