نام و لقب نامناسب، یکی از عوامل احساس حقارت در کودک
فارسی 1679 نمایش |یکی از مظاهر مهم هر انسانی، اسم و نام خانوادگی او است. همان طور که عکس هر کس وسیله جلوه صاحب عکس در اذهان مردم استف اسم هر شخصی نیز حاکی از صاحب اسم و مجرای ظهور او است. همان طور که آدمی از زیبائی عکس خود لذت می برد و از بدی عکس، رنجیده خاطر و آزرده می شود از نام قشنگ هم مسرور می شود و از اسم و نام خانوادگی بد، رنج می برد. عکس بد را می توان پاره کرد و به آسانی محو نمود ولی تغییر اسم و نام خانوادگی بد، بسی دشوار و مشکل است. کسانی که اسم، نام خانوادگی و لقب زیبا و قشنگی دارند با کمال گشاده روئی و بدون کمترین احساس حقارت آن را می گویند. در بعضی از مواقع، شنونده از نام خوب دگران فال خوب می زند و اظهار مسرت می کند.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله در ایام شیرخوارگی، مادر گرامی خود را از دست داد و پستان هیچیک از زنان شیرده را نگرفت. سرانجام حلیمه سعدیه آمد، طفل پستان او را مکید و شیر خورد، در این لحظه وجد و سرور، در خاندان آن حضرت به اوج اعلای خود رسید. عبدالمطلب جد گرامی حضرت محمد رو به حلیمه کرد و گفت از کدام قبیله ای؟ گفت: از بنی سعد. پرسید اسمت چیست؟ جواب داد حلیمه. عبدالمطلب از اسم او و نام قبیله اش بسیار مسرور شد، گفت آفرین آفرین، دو خوی پسندیده و دو خصلت شایسته، یکی سعادت و خوشبختی و دیگری حلم و بردباری.
کسانی که اسم یا نام خانوادگی یا لقب بدی دارند حتی المقدور از ذکر آن کلمه بد خودداری می کنند و اگر موقعی در گفتن ناگزیر شوند احساس خجلت و حقارت می نمایند. روزی که آن را تعویض می کنند و اسم یا نام خانوادگی خوبی می گیرند در باطن احساس مسرت می نمایند و به وسیله جرائد در کمال سربلندی به اطلاع عموم می رسانند.
یکی از حقوق دینی فرزندان به اولیاء خود انتخاب نام خوب برای آنها است. در روایات اسلامی نسبت به این امر مهم، تاکید بسیار شده است. رسول اکرم (ص) می فرمود: «از حقوقی که فرزندان به پدر و مادر دارند این است که نام خوبی برای او تعیین کنند و به نیکی ادبش نمایند.» مردی به رسول اکرم (ص) عرض کرد: «حق فرزند من چیست؟ فرمود: «او را به اسم خوبی نامگذاری کن، به درستی ادبش نما، و به کار خوب و مناسبی به گمارش.» رسول اکرم (ص) می فرمود: «از حقوقی که فرزند به پدر خود دارد سه چیز است: اسم نیکو برای او انتخاب کند، نوشتن به وی بیاموزد، وقتی بالغ شد وسائل تزویجش را فراهم نماید.»
حضرت ابی الحسن (ع) می فرمود: «اول نیکی پدر به فرزند خود این است که او را به اسم خوبی نامگذاری کند، البته مراقب باشید اسم خوبی روی فرزند خود بگذارید.» رسول اکرم در وصایای خود به حضرت علی (ع) فرمود: «انتخاب اسم خوب و ادب تربیت، حقی است که هر فرزندی به پدر خود دارد.»
"قال النبی صلی الله علیه و آله: ان اول ما ینحل احد کم ولده الاسم الحسن"، پیامبر اکرم فرموده اند: «اولین عطا و بخشش هریک از شما به فرزند خود، اسم خوبی است که برای او انتخاب می کنید.»
ناراحتی هائی که به علت عقده حقارت پدید می آید هرگز برطرف نخواهد شد مگر آن عقده درونی گشوده شود و ضمیر باطن از فشارنهانی خلاص گردد. کسی که از اسم یا نام خانوادگی زشت خود، احساس حقارت می کند تنها درمانش تغییر آن کلمه زشت است. موقعی که به این کار موفق شود رنج باطنش خود به خود زائل می گردد. رسول اکرم (ص) اسم بد افراد و همچنین اسم بد بلادی را که مردم از انتساب به آن ناراحت بودند به اسامی خوبی تغییر می داد و از این راه شخص صاحب اسم یا سکنه آن شهرستان را از فشار عقده حقارت خلاص می کرد.
امام صادق علیه السلام فرمود: «که رسول اکرم اسماء قبیح مردم و بلاد را تغییر می داد.»
عمر دختری داشت که نامش «عاصیه» بود یعنی گناهکار و رسول اکرم (ص) آن اسم را تغییر داد و او را «جمیله» یعنی زیبا، نامگذاری کرد. زینب دختر ام سلمه اسمش ( «بره» بود یعنی نیکوکار. از این کلمه استشمام خودستائی و خودپسندی می شد و کسانی درباره آن زن می گفتند با این اسم می خواهد ادعای پاکی نماید. برای اینکه مورد تحقیر و بی احترامی مردم واقع نشود رسول اکرم (ص) اسم او را به «زینب» تعییر داد.
همان طور که اندام ناموزون، اعضاء ناقص، شکل نامطبوع، منشأ احساس حقارت است و اغلب منجر به عقیده حقارت می گردد، همچنین اسم بد، نام خانوادگی بد، لقب بد نیز باعث احساس حقارت است. اگر فرضا نود و نه درصد افراد یک اجتماع، مردم وزین و خلیق و بی آزاری باشند و به این قبیل اشخاص تحقیر و توهین ننمایند، کافی است یک درصد باقیمانده که تربیت صحیح ندارند آنان را مورد استهزاء و اهانت خود قرار دهند. کودکانی که به واسطه اسم نامناسب یا نام خانوادگی بد، مورد استهزاء و تمسخر سایر اطفال واقع می شوند روحیه خود را می بازند، هموازه افسرده خاطر و ملولند، از بازی های دسته جمعی کودکان هراس دارند، و از معاشرت با آنها خائفند، در محیط مدرسه حتی المقدور خود را پنهان می کنند، در صف شاگردان طوری می ایستند که مورد توجه مدیر یا ناظم مدرسه واقع نشوند، مبادا در حضور اطفال اسم آنها را به صدای بلند بگویند و مصیبت آنها تازه شود.
از نام های پسندیده و مطبوع، در سراسر شرق، اسامی و القاب رسول اکرم(ص) و ائمه علیهم السلام است. اذهان میلیون ها مردم مسلمان به خوبی و پاکی اسم های محمد، احمد، محمود، مصطفی، علی، مرتضی، حسن، مجتبی، حسین، کاظم، رضا، و نظائر آنها متوجه است و کسی که نامش یکی از آن اسماء باشد در خود احساس حقارت و ناراحتی نمی کند، و از اینکه خود را به آن نام معرفی نماید ابا و مضایقه ندارد.
اولیاء اسلام به پیروان خود توصیه کرده اند که فرزندان خود را به اسامی پیشوایان بزرگ الهی نامگذاری کنند. رسول اکرم (ص) می فرمود: «کسی که چهار فرزند بیاورد و هیچ یک را به اسم من نامگذاری نکند به من جفا کرده است. ارزش کنیه خوب در گذشته، و نام خانوادگی خوب در عصر ما، کمتر از اسم خوب نیست، چه بسیار افرادی که اسم خوبی دارند ولی نام خانوادگی نامطبوعی انتخاب کرده اند و از این جهت همواره آزرده خاطرند. بعضی از اشخاص با شتابزدگی و بی اعتنائی نام خانوادگی بدی گرفته و در نتیجه سالیان دراز فرزندان آنها از سوء انتخاب پدر دچار رنج و ناراحتی هستند و از اداء آن کلمه احساس حقارت و پستی می کنند! بعضی از روایات اسلامی اسم و کنیه طفل را در ردیف هم قرار داده و خوبی هر دو را یک جا توصیه کرده اند.
امام رضا (ع) می فرماید: «فرزندان خود را به بهترین اسم و کنیه نامگذاری کن.» لقب نیز مانند اسم یا نام خانوادگی، معرف صاحب لقب است و دارای اثر روانی است. لقب اگر بد و نا مطبوع باشد منشأ احساس حقارت می شود و مانند اسم یا نام خانوادگی بد، صاحبش را همواره رنج می دهد و باعث عذاب روحی می گردد. مردم کشور ما در گذشته به لقب، توجه بسیاری داشتند و القاب معرف شخصیت و ارزش اجتماعی افراد بود. مردان بزرگ علمی و سیاسی، رجال عالی مقام لشکری و کشوری، هریک به موجب فرمانی مخصوص لقبی داشتند. گرچه وضع اجتماع امروز ما، در موضوع القاب، با گذشته تفاوت بسیاری کرده و لقب ارزش سابق خود را از دست داده است، ولی کم و بیش القابی در اجتماع ما وجود دارد که بعضی موجب افتخار و سربلندی صاحب لقب است و بعضی مایه رنج روحی و احساس حقارت است. پاره ای از القاب جنبه عمومی دارد و تابع نوع شغل یا درجه یا مقام است، و هرکس که واجد شرائط مربوطه باشد به آن لقب خوانده می شود. بعضی از القاب را اشخاص برای خود یا فرزندان خویش مانند اسم انتخاب می کنند و رفته رفته در جامعه به آن لقب معرفی و مشهود می شوند. گاهی وفایع و قضایای خوب یا بدی در طول زندگی اشخاص اتفاق می افتد و در اجتماع اثر مطلوب یا نامطلوبی می گذارد و مردم آن اثر را در یک کلمه یا یک جمله خلاصه می کنند و آن را لقب صاحب اثر قرار می دهند. خداوند در قرآن شر یف فرموده است: "و لا تنابـــزوا بالالقاب"، «شما مردم با ایمان، مواظب باشید که به اسم های بد، و لقب های زشت یکدیگر را مخوانید.»
در محضر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) اسم شاعری به میان آمد. یکی از حضار او را به کنیه اش نام برد. حضرت فرمود اسم شاعر را بگو و از ذکر کنیه اش خودداری کن، خداوند فرموده است مردم را به لقب بد نام نبرید، شاید مرد شاعر از این کنیه ناراضی باشد.
در حدیث است که حق مومن بر برادرش این است که او را به بهترین اسمش بنامد. عموم مسلمین موظفند از ذکر اسامی و القابی که باعث تحقیر و هتک حرمت صاحبانش می شود خودداری نمایند، و آنان را به آن اسم ها و لقب ها نخوانند، و موجب ملامت خاطر و شرمندگی آنان نشوند. ولی همه مردم عملا مراعات این دستور را نمی کنند، بعضی بر اثر بداخلاقی و بی اعتنائی به وظائف خویش، و بعضی به علت نفهمی و نارسائی فکر، مردم را به اسماء و القاب بد، نام می برند و موجبات تحقیر و توهین آنان با عمل زشت و نادرست خود فراهم می آورند.
نتیجه آنکه اسم بد، نام خانوادگی بد، لقب و شهرت بد، باعث احساس و منشأ عقده حقارت است و میتواند تمام ایام زندگی را بر آدمی ناگوار و تلخ نماید. احساس حقارتی که ناشی از اسم بد است از دوران کودکی شروع می شود. یکی از حقوق دینی فرزندان به اولیاء خود انتخاب اسم و لقب خوب است، پدران و مادران مسلمان لازم است به این وظیفه متوجه باشند، حقوق فرزندان را به خوبی ادا کنند و برای کودکان خویش اسامی و القاب شایسته ای انتخاب نمایند و بی جهت باعث احساس حقارت و سرشکستگی آنان در تمام ایام زندگی نشوند.
منـابـع
محمدتقی فلسفی- کودک از نظر وراثت و تربیت (جلد 2)- از صفحه 224 تا 228 و صفحه 232 تا 240 و صفحه 242
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها