چگونگی ارتباط نواب اربعه با شیعیان

فارسی 3048 نمایش |

«سازمان وکالت» و به ویژه شخص سفیر، به جهت وجود جو خفقان، در آغاز برای مردم شیعه شناخته شده نبود بنابراین در آغاز سفارت به ویژه در زمان سفارت «عثمان بن سعید عمری» نیابت او برای مردم روشن نبود و طبیعی است که شیعیان ارتباط چندانی با او در رابطه با مسئولیت وی ندانشته باشند. تنها عده معدودی از خواص و وکلا، او را به عنوان نایب خاص حضرت می شناختند و مسائل شرعی خود را با او در میان می گذاشتند. بعد از گذشت زمان کم کم این نیابت با تلاش های خالصانه وکلا در نزد شیعیان جایگاه خود را پیدا کرد و ارتباط، با رعایت جوانب احتیاط  و تقیه بیشتر شد.

* دو نوع ارتباط

شیعیان با «نواب اربعه» دو نوع ارتباط داشتند یکی با واسطه و به شکل هرمی و دیگر ارتباط بی واسطه و مستقیم.

* ارتباط با واسطه و غیر مستقیم

ارتباط با واسطه، یک اصل در «سازمان وکالت» بود، چرا که این سازمان به جهت ظلم عباسیان نمی توانست آشکارا و آزادانه فعالیت کند بنابراین باید در ارتباط با مردم از راه های استتاری  بهره می گرفت، و این، در شکل «ارتباط غیر مستقیم» سازگاری دارد. در این ارتباط وکلا نقش واسطه را عهده دار بودند، مردم خواسته های خود را با وکلات در میان می گذاشتند و یا وجوهات شرعی خود را به آنان می پرداختند، و وکلا آنها را به سفیر و نائب امام ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) منتقل می کردند و با واسطه سفیر از ناحیه مقدسه پاسخ پرسشهای خود را دریافت می داشتند. در این ارتباط، سفیر به منزله رأس هرم، و خواص، وسط و بدنه هرم، و مردم به منزله قاعده هرم با هم در ارتباط بودند. این ارتباط هرمی در آغاز تقریبا در بین شیعیان «بغداد» برقرار بود و سپس  فراگیر شد.

«ابی جعفر، محمد بن عثمان» در «بغداد» 10 وکیل داشت که از جمله آنان «حسین بن روح» بود. این عده به ظاهر وکیل شخصی «ابوجعفر، محمد بن عثمان» در امور تجارتی بودند، ولی در واقع وکیل در اموال امام مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند و برای «سازمان وکالت» شیعی فعالیت می کردند. در آغاز کار حتی عالمان برجسته شهرستان ها از جانشینی امام عسکری علیه السلام اطلاعی نداشتند؛ مثلا بنا به روایت «مجلسی» در «بحارالانوار» و «شیخ طوسی» در «کتاب الغیبة»، «محمد بن ابراهیم مهزیار اهوازی» بعد از رحلت امام عسکری علیه السلام، امام زمان، حضرت حجت (عج) را نمی شناخت، او بعد از چند سال که از رحلت امام یازدهم علیه السلام گذشته به منظور شناخت جانشین آن حضرت به عراق مسافرت نمود. در «دینور» مردم بعد از گذشت یکی دو سال از رحلت امام عسکری علیه السلام متحیر بودند که وجوهات شرعی را به چه کسی بدهند. به نزد «احمد بن محمد دینوری» رفتند. او گفت: «یا قوم هذه حیره و لا نعرف الباب فی هذا الوقت»، «ای مردم الآن وضع معلوم نیست، نمی دانیم سفیر و نایب خاص حضرت در این وقت چه کسی است».

* ارتباط مستقیم و بی واسطه

این ارتباط در آغاز فعالیت «نواب اربعه» در دوره «غیبت صغری» وجود نداشت زیرا بنا بود مسأله نیابت خاصه مخفی بماند و اصلا فلسفه وجودی این جریان، معلول ظلم حکام است که بازتاب و واکنش آن، فعالیت های استتاری «سازمان وکالت» است. کم کم شیعیان به صورت پنهانی نام و نشانی سفیر را از وکلا و خواص گرفتند و توانستند با آن مستقیما تماس برقرار کنند. این کار عمدتا از زمان سفارت دومین سفیر شروع شد و ادامه یافت.

«شیخ طوسی» درباره این نوع ارتباط می نویسد: عده ای از افراد مورد اعتماد پیش سفرای امام مهدی (عج) می رفتند و با دادن نامه و یا بیان داشتن خواسته های  خود پاسخ آن را از ناحیه مقدسه و توسط سفرا دریافت می کردند. در این ارتباط مستقیم گاهی پاسخ هایی که دریافت می کردند به صورت کتبی بود، نامه می دادند و بعد از چند روز پاسخ آن را دریافت می کردند. در برخی از روایات چنین تعبیر شده است: «فلما کان بعد ثلاثه ایام قال لی صاحبی الا نعود الی ابی  جعفر»، «بعد از گذشت 3 روز رفیقم به من گفت: برویم نزد ابو جعفر محمد بن عثمان تا جواب نامه را دریافت نماییم.» و در تعبیری دیگر آمده است: «ثم اخبرنی بعد ذلک بثلاثه ایام»، «بعد از 3 روز پاسخ نامه ام را داد». گاهی هم به صورت شفاهی پاسخ داده می شد، چنانکه «حسین بن روح» به برخی از پرسش کنندگان گفت: شما مأموریت دارید به «حائر» بروید.

منـابـع

پورسید آقایی، جباری، عاشوری و حکیم- تاریخ عصر غیبت– از صفحه 304 تا 306

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها