داستانی پیرامون نمونه هایی از پرسش های غیرمسلمانان از امام علی(ع) و اسلام آوردن آنان
فارسی 1418 نمایش |صحابی معروف، ابوالطفیل (عامر بن واثله) می گوید: روزی در ایام خلافت عمربن خطاب، نزد او نشسته بودیم که یهودی ای از یهودیان مدینه نزد ما آمد. حاضران معتقد بودند که وی از نوادگان هارون برادر حضرت موسی علیه السلام است در برابر عمر ایستاد و گفت: ای امیرمومنان! در میان شما چه کسی به پیامبرتان و به کتاب او آگاه تر است، تا از او آنچه را در نظر گرفته ام، سوال کنم؟ عمر، اشاره به علی علیه السلام کرد و گفت: این شخص، از همه ما به پیامبرمان و به کتاب خدا آگاهتر است. یهودی به علی علیه السلام رو کرد و گفت آیا چنین است، ای علی! علی علیه السلام فرمود: آنچه در نظر داری، سوال کن. یهودی گفت: من اول سه سوال، سپس سه سوال دیگر و آنگاه یک سوال از تو دارم. علی علیه السلام فرمود: چرا نمی گویی هفت سوال دارم. یهودی گفت: ابتدا سه سوالم را مطرح می کنم، اگر پاسخ صحیح دادی، سوال های بعدی را مطرح می کنم و گرنه هیچ سوالی از تو نمی کنم. علی علیه السلام فرمود: بپرس. یهودی دست در آستینش فرو کرد و کتاب قدیمی ای بیرون آورد و گفت این کتابی است که از پدران خود به ارث برده ام که موسی علیه السلام آن را دیکته کرده و به خط هارون است. در آن مطالبی وجود دارد که می خواهم درباره آن از تو سوال کنم. حضرت فرمود: از ناحیه خدا بر تو است که اگر به سوال هایت درست جواب دادم، اسلام را قبول کنی. یهودی گفت: سوگند به خدا! اگر پاسخ صحیح به پرسش هایم بدهی، همین ساعت مسلمان می شوم. آنگاه یهودی گفت:
1. نخستین سنگی که روی زمین نهاده شده، چه سنگی است؟!
2. نخستین درختی که در روی زمین روییده شد کدام درخت است؟
3. نخستین چشمه ای که در زمین جوشید، کدام است؟
علی علیه السلام فرمود: ای یهودی! در مورد اولین سنگ، یهودیان می پندارند که صخره بیت المقدس بود، ولی این قول درست نیست، بلکه نخستین سنگ «حجرالاسود» بود که همراه آدم از بهشت آورده شد، و آدم علیه السلام آن را در رکن کعبه قرار داد و مردم آن را مسح نموده و می بوسند و در آنجا بین خود و خدا، تجدید عهد و پیمان می کنند.
اما در مورد درخت، یهودیان می گویند نخستین درخت زیتون بود، ولی این قول درست نیست، بلکه نخستین درخت، درخت عجوه (نهال خرما) بود که آدم آن را از بهشت آورد و ریشه و اصل همه درخت های خرما از آن است.
در مورد چشمه، یهودیان معتقدند که نخستین چشمه، چشمه ای است که زیر صخره بیت المقدس قرار دارد، ولی درست نیست، بلکه نخستین چشمه، چشمه حیات است که هم سفر موسی علیه السلام ماهی را در کنار آن فراموش کرد و آب چشمه به آن ماهی رسید. ماهی زنده شد و به گردش درآمد، موسی و هم سفرش با این نشانه، نزد خضر نبی آمدند (که داستانش در سوره کهف آمده است).
یهودی گفت گواهی می دهم که راست گفتی. سپس علی علیه السلام فرمود: به سوال های خود ادامه بده. یهودی گفت: بگو منزل محمد صلی الله علیه و آله در بهشت کجاست؟ علی علیه السلام فرمود: منزل محمد صلی الله علیه و آله در بهشت، در جایگاه «عدن» در وسط بهشت قرار دارد که نزدیک ترین نقطه به عرش خدا است.
یهودی گفت: به من خبر بده وصی محمد صلی الله علیه و آله چند سال در میان اهلش بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله زندگی می کند؟ و آیا می میرد و یا کشته می شود؟ علی علیه السلام فرمود: ای یهودی او بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله سی سال زنده می ماند و سپس موی صورتش به خون سرش خضاب می گردد (اشاره به سر خود نمود).
در این هنگام، یهودی هیجان زده برخاست و گفت: گواهی می دهم به این که معبودی جز خدای یکتا نیست و اینکه محمد صلی الله علیه و آله رسول خدا است.
جمعی از موالی (غیرعرب، ظاهرا ایرانیان)، بعد از فتح ایران، توسط مسلمین در مدینه، خدمت امام علی علیه السلام رسیده و عرض کردند: ما آمده ایم از شش موضوع سوال کنیم، اگر جواب صحیح آن را به ما بدهی، به تو ایمان می آوریم و امامت تو را تصدیق می نماییم. حضرت علی علیه السلام فرمود: بپرسید. آنها پرسش های خود را چنین مطرح کردند:
1. اسب هنگامی که شیهه می کشد، چه می گوید؟
2. خروس هنگام آواز چه می گوید؟
3. الاغ هنگام عرعر چه می گوید؟
4. صدای مخصوص مرغ دراجه چه معنایی دارد؟
5. چکاوک ( پرنده ای خوش آواز و شبیه گنجشک ) در آواز خود چه می گوید؟
6. قورباغه با صدای مخصوص که دارد چه می گوید؟
حضرت علی علیه السلام در پاسخ فرمود: اسب در آن هنگام که دو لشکر در جبهه، در برابر هم برای جنگ قرار گرفته اند در شیهه خود می گوید: «سبحان الملک القدس»، پاک و منزه است خداوند مالک پاک.
خروش هنگام سحر با آواز خود می گوید: «اذکروا الله غافلین، ای غافلان! به یاد خدا باشید.
الاغ با عرعر خود می گوید: «اللهم العن العشارین»، خدایا آنان که (رباخوار) یک دهم هستند را لعنت کن.
مرغ دراجه در صدای مخصوص خود می گوید: «الرحمن علی العرش الستوی» (سوره طه/ آیه 5)، خدای رحمان بر عرش، مسلط است.
چکاوک در آواز خود می گوید: «االهم العن مبغضی آل محمد»، خدایا دشمنان آل محمد صلی الله علیه و آله را لعنت کن.
قورباغه در صدای مخصوص خود می گوید: «سبحان المعبود فی لجج البحار»، پاک و منزه است خداوندی که در گستره دریاها پرسش می شود.
آن گروه پس از دریافت این پاسخ ها، بی درنگ به علی علیه السلام گفتند: ما به تو ایمان آوردیم و تو را تصدیق می کنیم: «و ما علی وجه الارض من هو اعلم منک»، بر سراسر زمین آگاهتر از تو وجود ندارد.
منـابـع
محمد محمدی اشتهاردی- داستان دوستان – از صفحه 229 تا 231 و 242 تا 243
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها