کلام روایات اسلامی درباره فلسفه بعثت انبیاء
فارسی 1641 نمایش |درباره علل بعثت انبیاء و اهداف آن، در روایات اسلامی تعبیراتی بیان شده که به نوبه خود بسیار آموزنده است، به عنوان نمونه به چند روایت زیر توجه کنید که هر یک ناظر به یکی از اهداف یا چند قسمت از آنها است:
1- در حدیثی می خوانیم: هنگامی که رسول خدا (ص) دعوتش را آشکار کرد، سران قریش نزد ابوطالب آمدند و گفتند: ای ابوطالب فرزند برادرت ما را سبک مغز می خواند، و به بتهای ما ناسزا می گوید، جوانان ما را فاسد نموده! و در جمعیت ما تفرقه افکنده، اگر این کارها به خاطر کمبود مالی است آن قدر برای او مال جمع آوری می کنینم که ثروتمندترین مرد قریش شود، حتی حاضریم او را به عنوان رئیس خود برگزینیم! ابوطالب این پیام را به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد، پیامبر(ص) فرمود: «لو وضعوا الشمس فی یمینی، و القمر فی یساری ما اردته، ولکن کلمه یعطونیها یملکون بها العرب وتدین بها العجم، ویکونون ملوکا فی الجنه. فقال لهم ابوطالب ذلک. فقالوا نعم وعشر کلمت. فقال لهم رسول الله: تشهدون ان لا اله الله و انی رسول لله»، «اگر آنها خورشید را در دست راست من، و ماه را در دست چپم بگذارند، من آن را نمی خواهم، ولی (به جای این همه وعده ها) یک جمله با من موافقت نمایند تا در سایه آن حکومت بر تمام عرب پیدا کنند، وغیر عرب نیز به آئین آنها درآیند، و آنها سلاطین بهشت خواهند بود. ابوطالب این پیام را به آنها رساند، آنها گفتند: یک کلمه که سهل است حاضریم در این راه با ده کلمه موافقت کنیم، پیامبر (ص) فرمود: «گواهی دهید معبودی جز الله نیست و من رسول خدایم». این حدیث به خوبی نشان می دهد که پذیرش دعوت انبیاء باعث پیروزی در دنیا و آخرت و سربلندی و آزادی و حیات رضایتبخش است.
2- در حدیث دیگری از هشام بن حکم از امام صادق (ع) می خوانیم که در پاسخ سوال یکی از کفار و زنادقه در مورد فلسفه بعثت انبیاء فرمود: «هنگامی که ما ثابت کردیم خالق و آفریدگاری داریم که از ما و تمام مخلوقات برتر است، و آن آفریدگار حکیم و متعالی، هرگز با چشم دیده نمی شود و قابل لمس نیست تا بندگانش با او تماس مستقیم داشته باشند، ثابت می شود که او سفیرانی در میان بندگانش دارد، که دستورات او را به آنها می رساند و آنها را به آنچه مصالح و منافع آنها در آن است و مایه بقای آنها، و ترک آن مایه فنای آنها می شود رهنمون می شوند (یدلونهم علی مصالحهم و منافعهم و مابه بقائهم و فی ترکه فنائهم).
3- امیرمومنان علی (ع) در نهج البلاغه در فلسفه بعثت پیامبران بیان بسیار جالبی دارد، می فرماید: «فبعث فیهم رسله، و واتر الیهم انبیائه، لیستادوهم میثاق فطرته، و یذکرهم منسی نعمته ویحتجوا علیهم بالتبلیغ، ویثیروا لهم دفائن العقول»، «خداوند رسولانش را در میان انسانها مبعوث ساخت، پیامبرانش را پی در پی به سوی آنها فرستاده تا وفای به پیمان فطرت را از آنها بخواهند و نعمتهای فراموش شده او را یادآوری کنند، و با تبلیغ فرمان خدا، حجت را بر آنها تمام نمایند و گنجینه های عقول را آشکار سازند.
4- در حدیث دیگری از پیامبر اکرم (ص) آمده است که فرمود: «انما بعثت لاتمم صالح الاخلاق»، «من برای این مبعوث شدم که اخلاق صالح را تکمیل کنم». همین مضمون به تعبیر دیگری از آن حضرت نقل شده که فرمود: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق».
5- در کتاب فروع کافی از امیرمومنان علی (ع) آمده است که روزی خطبه ای خواند و در ضمن خطبه چنین فرمود: «اما بعد فان الله تبارک و تعالی بعث محمدا (ص) بالحق لیخرج عباده من عباده عباده الی عبادته، ومن عهود عباده الی عهوده، ومن طاعه عباده، الی طاعته ومن لایه عباده الی ولایته، بشیرا و نذیرا و داعیا الی الله باذنه وسراجا منیرا»، «خداوند تبارک و تعالی محمد (ص) را به حق مبعوث کرد تا بندگانش را از عبادت بندگان به عبادت خدا فرا خواند، و از پیمان بندگان به پیمان خودش دعوت کند، و از اطاعت فرمان بندگان به اطاعت فرمانش، و از ولایت (و قیمومت) بندگان به ولایت خودش، او بشارت دهنده و بیم دهنده بود، و به اذن خداوند به سوی او دعوت می کرد، و چراغ پرفروغی بود».
منـابـع
سیدمحمد ضیاء آبادی - تفسیر سوره ابراهیم (ع) – از صفحه 38 تا 41
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها