در فرهنگ دینی، نام «مسجد» یادآور بندگی و کرنش در پیشگاه خداوند متعال است. «مسجد» یعنی: جایگاه سجده، و سجده اوج عبادت و بندگی انسان برای خداست; «السجود منتهی العبادة من بنی آدم» (بحارالانوار، ج 82، ص 164) در حقیقت، برترین و اصیل ترین محل برای عبادت و تقرب جستن به خداوند متعال مسجد است. بنابراین، در قرآن کریم بر جنبه های عبادی مسجد بیش از هر بعد دیگری تکیه شده است.مسجد جایگاه عبادت و پرستش خالصانه خداوند است; «و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا؛ مساجد ويژه خداست پس هيچ كس را با خدا مخوانيد.» (جن/ 18) مسجد جایگاه زمزمه و نجوای صادقانه با معبود است; «و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد وادعوه مخلصین له الدین؛ در هر مسجدی روی خود را مستقيم [به سوی قبله] كنيد و در حالی كه دين خود را برای او خالص گردانيده ايد وی را بخوانيد.» (اعراف/ 29) مسجد پایگاه عروج انسان از خاک به افلاک است; «سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی؛ منزه است آن [خدايی] كه بنده اش را شبانگاهی از مسجدالحرام به سوی مسجدالاقصی كه پيرامون آن را بركت داده ايم سير داد.» (اسراء/ 1)
مسجد زیارتگاه خاص باری تعالی است; «الا طوبی لعبد توضأ فی بیته ثم زارنی فی بیتی.» (وسائل الشیعه، ج 3، ص 422 / ج 1، ص 268) «خوشا به حال بنده ای که در خانه خویش وضو بگیرد، آن گاه مرا در خانه ام زیارت کند.» پیامبر اکرم (ص) انوار تابناک و بی آلایش پرستش در مسجد، برای عرش نشینان پرتو افکنی می کند، آن سان که ستارگان آسمان برای ما خاک نشینان نور افشانی می کنند; «ان بیوتی فی الارض المساجد تضیء لاهل السماء کما تضیء النجوم لاهل الارض.» (میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 361)
کوتاه سخن آن که یکی از نقش های اساسی مسجد آن است که زمینه عبادت پر حضور و خالصانه را فراهم نماید تا مؤمنان در آن جا با پرداختن به نماز و ذکر و دعا، زنگار غفلت از دل و جان بشویند و با خداوند متعال (به معنای واقعی کلمه) انس بگیرند. ابعاد تربیتی مسجد به گونه ای با ابعاد عبادی آن مرتبط است; زیرا عبادت پرورش دهنده روح و روان آدمی بوده و پاسخ به آن در واقع، پاسخ به یک نیاز طبیعی و مهم اوست. کسی که نیازهای جسمی و روانی خود را به طور منطقی پاسخ گوید شخصیتی متعادل می یابد. عبادت و راز و نیاز با خداوند نیاز واقعی و فطری هر انسان و مکمل، بلکه مقوم شخصیت اوست. گرچه عبادت در هر مکانی این نیاز روحی را به طور نسبی تأمین می کند، ولی این نیاز در مسجد و عبادتگاه بهتر و کامل تر تأمین می شود. بر این پایه، انسان بنا به فطرت خویش، معبد و مسجد را دوست می دارد و بدان عشق می ورزد. پژوهش های تاریخی نشان می دهد که معبد با انسان هم راه و هم زاد بوده است. از این رو، معصومان (ع) در سخنان خویش، مسجد را آشیانه و پناهگاه مؤمن بر شمرده اند. (وسائل الشیعه، ج 5، ص 263) پناهگاهی که انسان در آن از دغدغه و اضطراب فاصله می گیرد و به آرامش و سکون دست می یابد. امام صادق (ع) به مسلمانان سفارش می کند که هنگام رویارویی با مشکلات و اندوه های دنیوی، به نماز و مسجد پناه ببرند. به این روی، از یک نگاه، جنبه های عبادی مسجد را می توان در شمار نقش تربیتی آن نیز به شمار آورد.
مسجد با ایجاد آشنایی و پیوند میان مؤمن با نخبگان و صالحان جامعه، بستری مناسب برای پرورش و تربیت روحی، اجتماعی وی فراهم می کند. در مکتب تربیتی اسلام و بسیاری از مکتب های تربیتی دیگر، «انزوا طلبی» و «جمع گریزی» بیماری روحی شناخته می شود، در حالی که اجتماعی بودن و جمع گرایی (در حد معقول آن) نشانه سلامت روح و روان انسان و تعادل فکری او به حساب می آید. مسجد با فراخوانی پیوسته مسلمانان به جمع، روح جمع گرایی، انعطاف و نظم پذیری را در آنان تقویت می کند.
افزون بر آنچه گذشت، مسجد معمولا جایگاه طرح مشکلات و مباحث اجتماعی است و به طور طبیعی، با حضور در چنین مکانی روح تعهد و دردمندی در فرد ایجاد می شود. آنچه اکنون به عنوان «معبد» در دیگر ادیان مطرح است، ارتباطی عمیق و ریشه دار با جامعه و مسائل اجتماعی ندارد. اما مسجد در ارتباط با مسائل اساسی و بنیادین جامعه، نهادی مؤثر و دارای جایگاه است. مسجد کانون رایزنی و مشورت است. خداوند متعال پیامبر خویش را فرمان داده تا در کارهای مهم، با مردم مشورت کند: «و شاورهم فی الامر؛ در کارها با آنان مشورت كن.» (آل عمران/ 159) مسجد، پایگاهی است که رسیدن به این مهم را عملی می سازد.
از این رو، نویسندگانی که مسجد را «مجلس شورای مسلمانان» نام نهاده اند، سخنی گزاف نگفته اند. رسم مسلمانان در زمان پیامبر (ص) این بود که هرگاه حادثه ای مهم رخ می داد، منادی ندا می داد: «الصلاة جامعة»; یعنی برای نماز در مسجد جمع شوید. این جمله برای مردم آن زمان معنایی خاص داشت. مسلمانان از این ندا می فهمیدند که یک امر الهی مطرح است. ابن سعد در الطبقات الکبری به نقل از سعیدبن مسیب گفته است: «پیش از تشریع اذان، مردم را با ندای "الصلاة جامعة" به مسجد و نماز جماعت فرا می خواندند. پس از آن که اذان تشریع شد با جمله مزبور، مردم را در غیر اوقات نماز، برای کارهای مهم به مسجد فرامی خواندند.» (ج 1، ص 146) شواهد گویایی نشان می دهد که مسلمانان حتی در خصوص مسائل نظامی نیز در مسجد به مشورت می پرداختند. مسجد خانه آشنایی با دردها و مشکلات اجتماعی و چاره اندیشی برای رفع آنهاست.
امام خمینی رحمه الله در گفتاری، این نقش مسجد را مورد تأکید قرار داده، می فرماید: «این مسجدالحرام و مساجد دیگر در زمان رسول اکرم (ص) مرکز جنگ ها و سیاست ها و مرکز امور اجتماعی و سیاسی بوده; این طور نبوده است در مسجد پیامبر، همان مسائل عبادی نماز و روزه باشد، مسائل سیاسیش بیشتر بوده. اسلام می خواهد که مردم آگاهانه برای مصالح مسلمین در آن جا فعالیت کنند.» (صحیفه نور، ج 18، ص 67)
مسجد پایگاه عمومی مسلمانان و محل حضور قشرهای گوناگون است. از این رو جایگاه مناسبی است برای تعاون اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان در رفع نارسایی های اجتماعی. مسجد در جایگاه اصیل خود، یک الگوی ارزش گذاری است، ارزش های فراموش شده در مسجد مطرح می شود. در مسجد پیامبر (ص)، گاهی کسانی یافت می شدند که نه تنها از جهاد و ایثار بویی نبرده بودند، بلکه از راه های گوناگون، نفاق و دودستگی را در جامعه ترویج می نمودند و عملا با پیامبر (ص) به رویارویی می پرداختند. اما با این حال، انتظار داشتند در مسجد جایگاهی والا داشته باشند. امین الاسلام طبرسی در تفسیر خود، می نویسد: «عده ای از "مؤلفة قلوبهم" نزد پیامبر (ص) آمدند و درخواست کردند در بالای مجلس بنشیند و فقیران و خرقه پوشان مانند سلمان، ابوذر، صهیب، عمار و خباب را از خود دور کند تا آن ها خود در کنار پیامبر (ص) باشند; زیرا حضور این افراد و مجالست آن ها با رسول خدا (ص)، مانع از شرکت ایشان در محضر پیامبر (ص) و همنشینی با حضرت می گردید. با مطرح شدن این درخواست، آیه 28 سوره کهف نازل گردید: «و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوة و العشی یریدون وجهه ولاتعد عیناک عنهم ترید زینة الحیوة الدنیا و لاتطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هویه و کان امره فرطا؛ شکیبا ساز خویش را با آنان که پروردگار خود را صبح گاهان و شبان گاهان می خوانند و رضای او را می طلبند و یک لحظه از آنان چشم مپوش که به زینت های دنیا مایل شوی و هرگز از آنان که دل هایشان را از یاد خود غافل کردیم و تابع هوای نفس شدند و به تبه کاری پرداختند، متابعت مکن."» (تفسیر مجمع البیان، ج 6، ص 465) مسجد هرچند یک واحد اجتماعی کوچک، ولی نماد یک جامعه اسلامی و نمونه عینی حاکمیت ارزش های اسلامی است. بنابراین، تحقق ارزش هایی از قبیل تقوا، علم، جهاد، برادری، مساوات و عدالت باید از مسجد آغاز شود.
از دیگر جنبه هایی که به نقش مسجد در زمینه های اجتماعی و سیاسی مربوط می شود، نقشی است که این نهاد مقدس در گسترش عدالت در ابعاد گوناگون آن و مبارزه با ظلم و بی عدالتی ایفا می کند. از هنگامی که پیامبر (ص) مسجد را بنا نهادند، همواره آنان که مورد تعدی و ستم قرار می گرفتند به مسجد پناه می آوردند و داد مظلومان از ظالمان در مسجد ستانده می شد. قضاوت های امیرالمؤمنین (ع) در «دکة القضاء» مسجد کوفه در امتداد همین نقش مسجد بوده است.در بعد عدالت اجتماعی نیز مسجد همواره کانون مبارزه با ستم و بی عدالتی بوده است. به عنوان نمونه، می توان به خطبه آتشین فاطمه زهرا (ع)، که در دفاع از مقام ولایت و مبارزه با ستم بر اهل بیت پیامبر (ص) در مسجدالنبی ایراد شد، اشاره کرد. در دوران انقلاب اسلامی، مردم ایران علیه نظام ستم شاهی، جلوه هایی از نقش مسجد را در بعد ستم ستیزی، آشکارا مشاهده کردند، تا آن جا که می توان انقلاب اسلامی ایران را «فرزند مسجد» برشمرد. اکنون نیز جلوه هایی از همین مبارزات مقدس را در برخی از کشورهای اسلامی مانند الجزایر، فلسطین اشغالی و بحرین شاهدیم.
از دیگر نقش های اجتماعی و سیاسی مسجد، می توان کارکرد مسجد را در پرورش نیروهای متعهدی دانست که حکومت اسلامی به آنها نیاز دارد; زیرا مسجد بار هدایت فکری و تربیتی نیروهای جامعه را بر دوش دارد. در سایه رفت و آمد به مسجد، خلق و خوی ها و آداب و منش های افراد تا حد زیادی هویدا می شود. این شناسایی در روابط افراد با یکدیگر سازنده و مؤثر است. حاکمیت اسلامی نیز می تواند از این رهگذر، نیروهای متعهد و مورد نیاز خود را بشناسد. مسجد بستر مناسبی برای تحقق امر به معروف و نهی از منکر می باشد; زیرا مرکز حضور و تجمع نیروهای زبده و برگزیده است; «لایأتی المسجد من کل قبیلة الا وافدها و من کل اهل بیت الا نجیبها» (علل الشرایع، ج 2، ص 325) مسجد پایگاه جوان مردانی است که در برابر تعرض به مقدسات دینی برمی آشوبند و عرصه را بر متجاوزان به حریم دین تنگ می کنند. مسجد جایگاه گرد آمدن فرزندان مکتب است; آنان که با یک دست قرآن و با دستی دیگر سلاح برگرفته اند. این حضور نشان قدرت و عزت اسلام و مسلمانان است و سبب می شود تا خیره سران نتوانند به حریم دین تجاوز کنند. (وسائل الشیعه، ج 5، ص 372)
از سوی دیگر، در سایه تجمع و انسجامی که مؤمنان در مسجد می یابند، می توان بهترین تشکل مردمی را برای مبارزه با منکرات و مفاسد اجتماعی پی ریزی نمود. جامعه ای که در راه تحقق ارزش های اسلامی گام برمی دارد هیچ گاه از دستبرد و تجاوز دشمنان دین ایمن نمی ماند. «و لا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم؛ کافران همواره با شما می جنگند تا آن گاه که شما را از دینتان برگردانند.» (بقره/ 217) همچنین در جهاد اسلامی، رسیدن به پیروزی همواره در گرو برخورداری از نیروهای رزمنده، مؤمن، معتقد و مکتبی است. مسجد در این زمینه، نقشی حیاتی ایفا می کند; زیرا در حقیقت، رزمندگان مدافع اسلام، پرورش یافتگان مساجدند. دست پرورده مسجد گاه چنان به بار می نشیند که حتی مربیان خود را نیز دچار شگفتی می کند. آنان در نهایت، خار چشم دشمنان دین و مایه عزت و آبروی مسلمانان می شوند. خدای تعالی ستم ستیزی این گونه مسلمانان پارسا و جهادگر را چنین ترسیم می نماید: «و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار؛ مثل پیروان راستین پیامبر در انجیل، همچون نهالی است که جوانه خویش را از زمین بیرون می آورد، نیرومند و استوار می شود و بر پای خویش می ایستد تا آن که مایه خشم و غضب کافران می شود.» (فتح/ 29)
در اسلام، مسجد جایگاهی به وسعت یک مکتب جامع و زنده و متناسب با هدف ها و آرمان های یک رسالت جهانی و ظرفیتی فراگیر و به فراخی تمامی انسان ها و همه بشریت دارد. اسلام نظامی است که بر پایه ایمان به وحدانیت خداوند عز و جل بنا نهاده شده و مسلمانان امتی واحدند که نظام اسلامی آنها را بر اساس یک سوگند مشترک گرد هم آورده است. به این روی، می توان گفت مسجد مرکز اسلام و خانه مسلمانان است و رسول اکرم (ص) صاحب دعوت اسلامی و روشن کننده مشعل این وحدت. او اولین کسی است که مسجد را با یک چهارچوب سیاسی، اجتماعی و فکری بنا نمود و آن را مقر خویش قرار داد تا اعراب از هر جای جزیرة العرب و یا خارج از آن به زیارتش مشرف شوند و درباره دین و دنیای خویش از وی سؤال کنند. (طه الولی، المساجد فی الاسلام، ص 159)
دین اسلام تنها آیین نجات بخش و سعادت آفرین بشر است که در همه جنبه های زندگی، اعم از اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی و اقتصادی، برنامه های جامع و کاملی تنظیم نموده و همه را برای آموختن این درس ها زیر چتر تعلیم و تربیت خود قرار می دهد. از این رو، پیش از هر چیز، به کانونی پر جاذبه نیاز است که بتواند همه اقشار را به خود جذب نماید و در خود جای دهد. بر این اساس، پیامبر گرامی اسلام (ص) در نخستین فرصتی که در راه دعوت به اسلام به دست آورد، به تأسیس مسجد به عنوان یک پایگاه مهم اجتماعی و تربیتی اسلام اقدام نمود و در اولین قدم، در فاصله زمانی کوتاهی که قریب هفده روز طول کشید، در بین راه هجرت به مدینه و در چند کیلومتری این شهر، اقدام به تأسیس مسجد قبا نمود و به تعلیم و تربیت مسلمانان پرداخت. پس از ورود به مدینه نیز اولین اقدام پیامبر (ص) ساختن مسجد مدینه بود که قرن هاست پایگاه مقدس اجتماعی و تربیتی مسلمانان می باشد. بر این اساس، هر روز که از عمر اسلام می گذرد و این دین آسمانی در دل های شایسته و پاک نفوذ بیشتری پیدا می کند، بر تعداد مساجد افزوده می شود. این موضوع بیشتر به این دلیل است که کلیه معارف و مظاهر اسلامی از مسجد سرچشمه می گیرد و در دنیای اسلام گسترش پیدا می کند.
کار مسجد تنها عبادت نیست، مسجد به عنوان خانه خدا، در فقه اسلامی جایگاه ویژه ای دارد و برای آن احکام خاصی وضع شده است. مسجد جایگاه ارشاد و تبلیغ مسائل اسلامی است. پیامبر اکرم (ص) و سپس خلفا ارشادات خود را در مسجد بیان می کردند و مسلمانان برای آموزش مسائل دینی به مساجد روی می آوردند. بنابراین، مساجد در پی تغییر روحیات و خلقیات مردم بر اساس موازین اسلامی بودند و در نهایت، ساختار اجتماع در جهت هماهنگی با اصول اعتقاد اسلامی تغییر می یافت.
مسجد; مرکز آموزش
مساجد نهادهای اساسی آموزش در زمینه های قرآن، احکام، اخلاق و علومی مانند کلام و فقه بوده اند. در پیوند با همین نقش آموزشی، به تدریج، مساجد عهده دار کتابخانه های عظیم و پر رونقی شدند که در برخی از شهرهای ایران امروز نیز وجود دارد. مساجد محل پرورش استادان بزرگی بودند که بعدها خود از علما و مدرسان بنام اسلام گردیدند. طی قرن ها، که تمدن اسلامی سیر نزولی خود را طی می کرد، مساجد دیگر به عنوان یک نهاد اسلامی، نقش ها و کارکردهای مذکور را ایفا نمی کرد. با توجه به تحولاتی که در اروپا رخ داده بود و در آن کلیسا صرفا نقش عبادی داشت، در بازتاب این تحول فکری بر جوامع اسلامی، در کشورهای اسلامی نیز مساجد از نقش اصلی خود تهی گردید و تنها به یک بعد آن، که عبادت بود، توجه می شد.
مبالغه نیست اگر گفته شود که مسجد در گذشته، همان نقشی را داشت که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کنونی دارند. اساطین علما، که مسلمانان به آن ها مباهات می کنند، حیات علمی خود را در رواق های مساجد سپری می کردند و آن گاه که بهره کافی کسب می نمودند، حلقات درس تشکیل می دادند و به تعلیم می پرداختند. از این رو می توان گفت که مساجد مسلمانان در هیچ روزی از حلقه درس علما و طلاب خالی نبوده، حتی امروزه نیز در این زمینه، مساجد همچون ستارگان فروزانی می درخشند و همه ساله هزاران استاد از این مساجد و مؤسسات وابسته به آن ها خارج می شوند و به نشر اسلام و علوم اسلامی می پردازند. از جمله این مساجد، مسجد جامع القرویین، جامع الازهر و جامع عتیق می باشد. به طور کلی، نقش نیرومند مسجد در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و وحدت مسلمانان بر کسی پوشیده نیست.
مارسل بوازار در کتاب L, Humanisme de L, Islam در بخش «اسلام در جهان امروز»، در این باره می نویسد: «مسجد عامل نیرومندی در همبستگی و اتحاد مسلمانان جهان است و اهمیت اجتماعی و فرهنگی آن را از این بابت، نمی توان نادیده گرفت، به خصوص در روزگار معاصر، که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دوباره از خود نشان می دهند، مساجد به صورت مراکز تربیت روحانی و پایگاه جنبش امت مسلمان نسبت به ستمگران و سلطه جویان در آمده است. اندک اندک مساجد موقعیت سال های نخستین ظهور اسلام را به دست آورده اند. تأسیس کتابخانه ها و تالار اجتماعات در درون مساجد این حقیقت را آشکار می سازد که مساجد در اسلام بدان گونه که بعضی پنداشته اند، منحصرا برای ادای فریضه نماز نیست و یقینا یکی از مراکز سیاسی و فرهنگی مهم اسلام است. اقامه نماز جمعه وسیله ای است برای گردهمایی مسلمانان در روز تعطیل و طرح مسائل مهم اجتماعی و بحث و گفتگو در باب کمبودهای رفاهی; نظیر بهداشت، مسکن، تصمیم گیری های سیاسی، مسائل حرفه ای و غیر آن. در حقیقت، برپایی نماز جمعه به کار گرفتن عبادت خداوند است در راه خدمت به امت. گردهمایی جمعه، به ویژه در سال های اخیر، در ممالک آزاد شده توسط اسلام، تأثیر و کارایی بسیاری داشته است. در این سال ها، علی رغم تفرقه و پراکندگی سیاسی مردم، گردهمایی مسلمانان ناخشنود از حکومت های ستمگر فاسد، در درون همین مساجد طرح قیام عمومی و مبارزه علیه ستمگران را ریخته و تزلزلی در ارکان فرمان روایی دست نشاندگان استعمار غرب پدید آورده است; کاری که احزاب و گروه های سیاسی مخالف در ممالک غرب از انجام آن هنوز ناتوانند.» (ویلفرد کنتول اسمیت، اسلام در جهان امروز، ترجمه حسنعلی مهروی، تهران، دانشگاه تهران، 1356، ص 101).
آموزش در مساجد
مسلمانان در نخستین قرن های هجری، بیش از هر چیز، به بحث و تحقیق درباره قرآن و احکام آن و احادیث و روایات و درایت آن ها و زبان و فرهنگ عربی، که ملازم قطعی و دایمی دین بود، توجه داشتند. همه این کوشش ها فقط در راه تحکیم مبانی دین و نشر و تعلیم آن انجام می گرفت. به همین دلیل، مراکز اجتماعات دینی برای مسلمانان، در حکم قدیمی ترین مراکز تعلیمی هم بوده است و حتی اگر بخواهیم از مدارس کهن کشورهای اسلامی سخن به میان آوریم، باید مساجد را مورد توجه قرار دهیم و پس از آن هم که ساختن مدرسه برای تعلیم علوم شرعی معمول شد، معماری مخصوص مساجد در آن ها مؤثر واقع گردید.
باید در نظر داشت که پس از ایجاد و توسعه مدارس، مساجد نیز مانند سابق، جنبه تربیتی و تعلیمی خود را حفظ کرد. علت اساسی آن که مساجد به شکل مراکز آموزشی درآمد، تعلیم علوم شرعی بود. بنابراین، در درجه نخست، علم قرائت قرآن و تفسیر و حدیث و فقه در مساجد و همچنین تعلیم زبان و ادب عربی مورد توجه بود. (ذبیح الله صفا، آموزش و دانش در ایران، ص 6 و 8) اکنون نیز استفاده از مساجد به عنوان دانشگاه و تشکیل کلاس های درسی در زمینه های فقه، اصول، تفسیر و کلام اکنون در حوزه های علمیه بزرگ و کوچک رایج است و علاوه بر جنبه های علمی، جنبه های تربیتی و اخلاقی در آن ها مد نظر استادان و طلاب می باشد.
جامعه اسلامی مسجد فرهنگ علوم دینی تربیت باورها در قرآن تاریخ اسلام