اصل و نسب حضرت زکریا (ع)
حضرت زکریا (ع) یکی از پیامبران الهی است، که نام مبارکش هفت بار در کلام الله قرآن مجید در سوره های: آل عمران- انعام- مریم- انبیاء آمده است، او رییس راهبان و خدام بیت المقدس بود و مردم را به شریعت حضرت موسی (ع) دعوت میکرد. زکریا به معنی «پروردگار به یاد آورد» است. در زبان عبری به معنای کسی که خدا او را یاد می کند. زکریا از نوادگان ابیا بود که در دوران پادشاهی هیرودیس، از کاهنان معبد سلیمان در اورشلیم بود. به روایتی نسب آن پیامبر، زکری ابن برخیاء بن شوبن نحراییل بن سهلون بن ارسوابن شویل بن یعود بن موسی بن عمران بود که سلسله نسبش در انتها به حضرت داود (ع) می رسد. بنابراین نام پدر ایشان برخیاء بوده است.
مسیحیان و مسلمانان معتقد به پیامبری زکریا هستند اما یهودیان پیامبری او را انکار می کنند. نام زکریا در انجیل لوقا و انجیل های غنوصی و نیز در سوره مریم و آل عمران در قرآن ذکر شده است. زمان ظهور حضرت زکریا ۵۵۰۰ سال بعد از هبوط آدم بوده است. و محل بعثت ایشان را در فلسطین ذکر نموده اند. آن حضرت فرزندی به نام یحیی داشته است. مدت عمر حضرت زکریا را ۱۱۵ سال ذکر کرده اند. آن حضرت در بیت المقدس مدفون است به نقل دیگری مرقد او در داخل شبستان مسجد جامع الکبیر حلب و در سمت چپ محراب واقع شده است قبر او داخل ایوانی به وسیله ضریح محصور شده و در آن تابوتی چوبین با پوشش سبز دیده می شود.
او کفیل و شوهر خاله حضرت مریم هم بود. از زمانی که کفالت و تربیت حضرت مریم را برعهده گرفت، هر روز به عبادتگاه او سر می زد، هر وقت به آنجا می رفت می دید که غذائی و میوه هائی متنوع، در نزد اوست. می پرسید این غذا را چه کسی برایت آورده است؟ و مریم می گفت: «"ازطرف خدا" خداوند به هر که بخواهد بدون حساب روزی می دهد.» اینجا که زکریا این همه لطف خدا را دید، طمع او به رحمت حق، تحریک شد، لذا از خدا خواست که «خدایا، برای من هم از لطف و کرم خودت، فرزند نیکوئی عطا کن تا بعد از من، وارث من باشد.» دعای او مستجاب شد، زمانی که در محراب عبادتش مشغول نماز بود، ملائک ندا دادند که «ای زکریا، خداوند به تو مژده فرزندی به نام یحیی می دهد.» زکریا خیلی تعجب کرد و گفت: «من که اینقدر پیرم و همسرم هم نازا است چگونه ممکن است؟»
برای اینکه قلبش اطمینان پیدا کند و بفهمد که این ندا، از طرف خدا بود یا از جای دیگر، گفت: «خدایا نشانه ای به من بده تا بفهمم.» خطاب آمد «نشانه و آیت تو اینست که، سه روز زبانت از سخن گفتن با مردم بسته می شود و جز با اشاره نمی توانی با آنها حرف بزنی.» و همینطور هم شد، زمانی که از محراب بیرون شد و نزد مردم آمد به ایشان اشاره کرد که صبح و شام تسبیح خدا را بگوئید و خداوند هم همسرش را سلامتی داد و او یحیی را به دنیا آورد. حضرت زکریا بیشتر اوقات خود را به عبادت حق تعالی و موعظه و اندرز بندگان خدا می گذرانید، او رئیس عباد و علمای بنی اسرائیل بود، و مردم را به شریعت حضرت موسی (ع) دعوت می کرد، عمر با برکت خویش را در راه دعوت به خداپرستی و خدمت در بیت المقدس سپری نمود، تا اینکه به دستور پادشاه جبار آن زمان، فرزندش یحیی را به قتل رساندند و حضرت زکریا نیز مورد تعقیب حکومت قرار گرفت. زکریا از شهر خارج شد و در یکی از باغهای اطراف بیت المقدس در میان درختی پنهان کردید. مأمورین شاه به راهنمایی شیطان کنار درخت آمده و آن را با اره به دو نیم کرده و بدین ترتیب حضرت زکریای پیامبر نیز به دو نیم شد.
ازدواج زکریا با اشیاع
در میان بنی اسرائیل دو خواهر برجسته و بزرگ زاده وجود داشتند، یکی به نام «حنه» و دیگری به نام اشیاع، (یا حنانه) که نام پدرشان «فاقوذا» فرزند «فتیل» از اولاد سلیمان بن داوود (ع) و از خاندان «یهودا» فرزند حضرت یعقوب (ع) و نام مادرشان «مرتا» که به عربی «وهیبه» (یعنی بخشیده شده) می باشد. «حنه و اشیاع» هر دو از یک پدر و مادر بودند و هر دو به افتخار همسری پیامبری درآمده، اولی به همسری عمران بن ماثان; که از فرزندان حضرت ابراهیم (ع) و پدر حضرت مریم (ع) است و از شخصیت های برجسته بنی اسرائیل بود درآمد، و دومی را زکریا (ع) پیامبر خدا به همسری انتخاب کرد. اشیاع از بانوان مجلله دنیا و خواهر حضرت مریم (ع) است، مقام عفت، و عصمت، نجابت، صبر و تحمل این بانوی معظمه، مشهور و معروف است. وی از جمله زنانی است که در قرآن مجید به وی اشاره شده است. به این ترتیب زکریا و عمران، دو شخصیت بزرگ بنی اسرائیل، باجناق همدیگر شدند، و علاوه بر رابطه مکتبی، رابطه خویشاوندی نیز پیدا کردند. چند سال از این ماجرا گذشت، عمران صاحب دختری به نام مریم شد، ولی زکریا (ع) دارای فرزند نشد، زیرا همسرش نازا بود.
شهادت حضرت زکریا
هنگامی که حضرت مریم (ع) به قدرت الهی بدون شوهر حامله شد، شیطان به میان بنی اسرائیل رفت و این تهمت بسیار زشت را به مردم القاء کرد، که اگر مریم باردار شده، کار زکریا (ع) است. همین باعث شد تا آنکه بنی اسرائیل به زکریا (ع) شوریدند و تصمیم بر قتل آن حضرت گرفتند، او از دست آن ها گریخت، در بیابان به نزدیکی درختی رسید، آن درخت به زبان آمد و گفت: «ای پیامبر خدا نزد من بیا.» زکریا (ع) نزد آن درخت رفت، درخت شکافته شد، و او به داخل تنه درخت رفت، سپس شکاف درخت به هم آمد و آن حضرت از نظر آن ها پنهان شد.
شیطان به آن جا رسید و گوشه ای از عبای زکریا (ع) را گرفت و در بیرون درخت نگه داشت، سپس دید گروهی در جستجوی کسی هستند از آن ها پرسید: «در جستجوی چه کسی هستید؟» گفتند: «زکریا (ع).» شیطان گفت: «او کنار این درخت آمد و جادو کرد بر اثر سحر و جادوی او، تنه این درخت شکافته شد، و به درون این درخت رفت، نشانه اش همین قسمت عبای اوست که در بیرون درخت مانده است.» سپس شیطان به آن ها امر کرد ایشان را که اره آورند و آن موضع را با اره بریدند و آن حضرت را در میان درخت به دو نیم کردند و او را به آن حال گذاشتند و برگشتند. به این ترتیب حضرت زکریا (ع) مظلومانه به شهادت رسید، پس از شهادت وی، خداوند ملائکه را فرستاد آن حضرت را غسل دادند و کفن کردند و سه روز بر او نماز خواندند، سپس او را به خاک سپردند.
پیامبران بنی اسرائیل حضرت زکریا (ع) زندگینامه نسب داستان تاریخی شهادت