(1) محققان و دانشمندان قرن نوزدهم که با نگرش استعمارى متکبرانه یا در مقام مبلغان مذهبى که به اعمال چینیان به مثابه خرافات ناپسند مى نگریستند، به مطالعه چین روى آوردند.
(2) دانشمندان دهه هاى نخستین و میانه قرن بیستم که به عنوان مورخان دین یا انسان شناسان از منظر ابژه اى «عینی» یا علمى به تجربه چینى روى آوردند.
(3) پدیدارشناسان ساختارگرا که با بینش مشارکت جویانه سعى کردند تا به دین چینى از منظر تجربى چیستی نگرانه خودش بنگرند.
آثار مهم اولین گروه چین شناسان که ادیان چین را مطالعه کردند، بین اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم منتشر شد. کتاب حجیم نظام دینى چین نوشته دوگروت و کتاب خرافات چینیان نوشته هانرى دوره آثار کلاسیک این دوره هستند. نماد دومین گروه تاریخ دانان دین چینى و انسان شناسان، با کار میدانى گسترده اى که در طول سى سال گذشته منتشر گردید انسان شناس اجتماعى انگلیسى، موریس فریدمن و مکتب خاص انسان شناسى ایجابی آمریکایى که آرتور ولف آن را ترسیم کرد، می باشد. در حالى که فریدمن به نظریه نظام مند و ساختارى عمل در دین چینى اعتقاد دارد، ولف بر ماهیت محلى، نامنظم و گزینشى آثار موضوع مورد بحث پافشارى مى کند. فهرست کتابشناسی عالم دین چینی که توسط «لاورنس تامپسون» تهیه شده و کتب درسی در موضوع دین چینی که از ناحیه همان مولف تألیف شده خلاصه ای از مطالعات جدید در این رشته هستند.
نماد سومین و شکل بسیار جدید مطالعات پیرامون دین چینى، مشارکت عمیق دانشمند در زندگى دینى در محیط چینى است، رویکردى به دین چینى که بر مبناى کنار گذاشتن مفروضات فرهنگى خود شخص و اختیار دید درگیرانه از موضوع استوار شده است. این رویکرد که اساسا از لحاظ ماهوى ساختارى است، بسیار مدیون بصیرت کلود لاوى استراوس است که در هنگام مطالعه پیرامون اساطیر آمریکاى جنوبى، براى اولین بار نظریه ساختار عمیق را مطرح کرد که شالوده طبیعت به ظاهر متناقض موضوع مورد بحث را تشکیل مى دهد. کریستوفر شیفر، امیلى اهرن، دیوید جوردن و لیو جى وان نمونه دانشمندانى هستند که عمیقا به درون زمینه تجربه فرو رفتند تا بینششان از دین چینى رابیان کنند. به نام ها و القاب فوق باید اثر چشمگیر پرفسور کوبو نوریتادو را افزود که حوزه تجربیاتش در چین (هم دریایى و هم قاره اى) و آثار منتشر شده اش چشمگیرند.
دین چینى، آن چنان که درقرن بیستم معمول بود، قویا بر نظریه پنج عنصر یین یانگ در مورد طبیعت بنا شده است. این نظریه آمیزه اى از مکتب هاى تائویى، تسوو ین وفانگ شى در اواخر دوره بهار تاریخ دین چینى است.
تکوین کیهان
عبارت بیان کننده تکوین کیهان را از سنت تائویى و به بیان دقیق تر، از فصل چهل و دوم لائو تزو گرفته شده است: تائو (دائو) «یک» (یکتا) را زایید (ته آی- چى). یک به دو حیات بخشید یعنی دو را متولد ساخت (یین و یانگ). دو به سه حیات بخشید. سه نیز مخلوقات بى شمار را متولد ساخت. معناى این متن که به شکل نمایشى در شعایر تائویى بر آن تأکید مى شود، در سراسر چین دریایى، آسیاى جنوب شرقى، تایوان، هنگ کنگ وهانولولوى جدید دیده مى شود. این شعایر و آیین به نام «فن ـ تنگ» (تقسیم آتش جدید) شناخته می شود و از اجزای اساسی آداب تائویی چیائو درباره تولد کیهانی (کائنات) است.
از آتش جدیدی که از سنگ چخماقى (آتش زنه) بیرون جهید، اولین شمعى روشن مى شود که مظهر دائوى ذاتى قابل مشاهده، ته آی چی یا نخستین حیات در درون (سر) عالم صغیر انسانى است. از ته آی چی دومین شمعى روشن مى شود که مظهر نخستین روح یا روح درون انسان، سینه یا قلب عالم صغیر است. سومین شمعى که روشن مى شود، مظهر روح زنده، مرتبه نهفته یا شهودى در درون انسان است. این سه شمع مظهر تایى جى یعنى دائوى ذاتى و محرک طبیعت، یانگ و یین هستند. آنها همچنین مظهر سه روح دائوى متعالى هستند که در طبیعت عمل مى کند: سان چه اینگ نخستین موجود ملکوتى ارزشمند، که آسمان را تدبیر مى کند؛ لینگ پائو، موجود ملکوتى ارزشمند که زمین را تدبیر مى کند؛ و تائو ته موجود ملکوتى ارزشمند که بر آب و تجدید حیات تسلط دارد. بنابراین تائو در مرتبه عالم کبیر آسمان، زمین و آب را، و در مرتبه عالم صغیر، سر و سینه و قلب (عقل، عشق و شهود) را تکوین مى کند. در مرتبه روحانى، دائو همواره در حال تکوین، تعمق و سکونت در درون انسان مشاهده مى شود.
درست همان گونه که در شعایر جدید، فصل زایش کیهانی کتاب لائو تزو به شکل نمایشى بازگو مى شود، به همان صورت، نظریه پنج عنصر یین یانگ هنوز در خلال جشن سالانه تجدید کیهان در چین دریایى مدرن به اجرا درمى آید. این شعایر که «سو چه ای» نامیده مى شود، در انقلاب زمستانى یا نزدیک به آن، یا هر زمانى که عید چیائویى تجدید را جشن مى گیرند، اجرا مى شود. در طول مراسم، یک متخصص تائویى برگزار کننده مراسم، که او را «استاد شایستگی های متعالی» مى نامند، پنج عنصر یعنى چوب، آتش، فلز، آب و خاک را در پنج پیمانه برنج قرار مى دهد که مظهر شرق، جنوب، غرب، شمال و مرکز، یعنى تمام گیتى هستند. پنج طلسم که به ترتیب از پنج قطعه ابریشم سبز، قرمز، سفید، سیاه و زرد فراهم آمده اند، مظهر نمادین عناصر پنج گانه هستند. هنگامى که طلسم ها در پیمانه هاى برنج قرار داده شدند، متخصص تائویى یک رشته «فرمان هاى حقیقى» را در هوا رها مى کند که نوعى پیمان مقدس ارباب و رعیتى با قدرت هاى روحانى کیهان را به خاطر مى آورد و برکت زندگى جدید در بهار، رسیدن و کمال محصولات در تابستان، خرمن فراوان در پاییز، و راحت و امنیت در پیرى زمستان را درخواست مى کند. فصل «فرمان هاى ماهانه یا احکام ماهیانه» کتاب شعایریا آیین های لى چى یوئه لینگ سر منشأ کنفوسیوسى این شعایر و آداب تائویى را آشکار می سازد.
بعد از اینکه از لحاظ شعایرى، پنج عنصر در طبیعت تجدید شدند، متخصص تائویى همواره این شعایر چرخه تولد دوباره را با عبادت مراقبه اى خاصى براى ایجاد اتحاد با دائوى متعالى تکمیل مى کند. این شعایر که رویداد جالب اغلب نیایش هاى معبدى است و در چین دریایى یا هر جا که دین چینى رشد و نمو کرده است، بدانها عمل مى شود، تائو چه انگ (حاضر کردن تائو در مرکز عالم صغیر) یا چنگ چیائو (دست یافتن به اتحاد عرفانى حقیقى با تائو) نامیده مى شود. این شعایر بر عکس سو چه ای است. با جاى دادن پنج طلسم در پنج پیمانه برنج در روز اول مراسم جشن تجدید چیائو، در روز دوم، متخصص تائویى با حرکت پاى عرفانى یو مى رقصد (بازى کردن نقش نوح چینى که طوفان عهد باستان را متوقف کرد) و پنج طلسم را یکى یکى درو مى کند و آنها را به شکل مراقبه اى در پنج عضو بدنش فرو مى برد. این پنج عضو (کبد براى شرق و چوب، قلب براى جنوب و آتش، شش براى غرب و فلز، کلیه براى شمال و آب، طحال معده براى مرکز و اتحاد) به مثابه نوعى مندله هاى الاهى عمل مى کنند که حضور دائوى تکوین کننده را در مرکز عالم صغیر محسوس مى کنند. بدین طریق، تجربه عرفانى اتحاد با دائو را با نمایش شعایرى که در معبد دهکده براى زنان و مردان روستایى به شکل نمایشى اجرا مى شود، آموزش مى دهند. آنچه را الاهى دانان نمى توانند به صورت شفاهى تعلیم دهند، روستاییان از طریق زبان نمایش عبادى مى فهمند. بنابراین به اصول نظرى دین چینى به مثابه روند ادوارى ازلى مى نگرند که از دائو نشئت مى گیرد و به مخلوقات فراوان منتهى مى شود و در پى تجدید به وسیله خود فرآیند فصول موجود در طبیعت، به دائو بازمى گردد. انسان ها با پیروى از راه طبیعت به اتحاد ازلى نایل مى شوند. شعایر در نظام دینى چینى همچون مرجع نمایشى وغیرشفاهى آموزش براى توده مردم نقش ایفامى کند.
شعایر براى کیهان شناسى تائویى همان جایگاهى را دارد که هنجارهاى رفتار براى اخلاق کنفوسیوسى دارند؛ درست همان گونه که نظریه دین چینى از طریق مراسم عبادى جشن جیائوى تائویى نمایش داده مى شود، به همان صورت تعریفات در اخلاق کنفوسیوسى مستقیما از تجربه انسانى استخراج مى شود که در مرتبه عملى تجربه روزانه با آن مواجه مى شوند. هنجارهاى رفتار در آیین کنفوسیوسى که در بهار نظام فرهنگى چین کهن تدوین شده اند، در زمستان عصر مدرن بسیار سرزنده هستند. «لى» یا احترام، «شیائو» یا محبت خانوادگی و فامیلی،«یى» یا روابط متقابل دو طرفه در میان دوستان، «ین» یا خیرخواهى و شفقت نسبت به غریبه ها و «چونگ» یا وفادارى نسبت به حکومت، ارزش هایى هستند که عمیقا در قلوب مردان و زنان چینى نفوذ کرده اند و به یک اندازه براى چین قاره اى و جوامع چین دریایى ارزشمند هستند. لى مثل بسیارى از خصال چینى نمادى است که با یک تعریف تک بعدى صرف محدود نشده و هم به معناى شعایر دینى است و هم احترام صادقانه که حالتى اساسى براى نفس در ره یافتن به روابط انسانى است. این کلمه، فضیلت «چون تزو» را خاطرنشان مى کند که زن یا مرد خونگرم و داراى طبیعت بخشندگى که از بخشندگى فراوان آسمان تقلید مى کند و مانند اقیانوس بزرگ که با «پست شدن» تسخیر مى کند، به هر چیزى راه مى دهد تا به آغوش او سرازیر شود. شیائو فضیلتى است که روابط فامیلى را اداره مى کند. تعریف آن، که محبت فرزندان به والدین و والدین به فرزندان را در بردارد، خانواده را محور اصلى زندگى اجتماعى چینى مى سازد. یى از احساس وفادارى عمیق که دوست باید نسبت به دوستش داشته باشد و از قانون معامله به مثل که بر انجام معامله صادقانه حاکم است، حکایت مى کند. رن، که از لحاظ لغوى تمام چیزهاى خوبى است که در هنگام ملاقات دو نفر رخ مى دهد، به خوبى به کلمه «benveolence» ترجمه شده که از ریشه لاتین «bene-volens» گرفته شده و به معناى «خیرخواهى» براى دیگران است. این اظهارنظر گردشگرانى که از چین اصلى باز مى گردند که چقدر آنها مهربان هستند، فهم جدید از رن، یعنى خوشامدگویى به غریبه ها (هائو- که او)را منعکس مى کند که به خاطر آن، شهرهاى بزرگ چین، به طور سنتى، مشهور هستند. در نهایت، جونگ یعنى احساس وفادارى به قدرت حاکم، که با نوعى احساس تعهد به رأى آزاد یا انتخابات عمومى در جوامع روستایى و شهرى همراه شده است، چین را به یکى از نظام هاى فرهنگى باثبات در تاریخ انسانى تبدیل مى کند.
نظریه پنج عنصر یین، یانگ نه تنها شعایر آیین تائوى دینى، بلکه مفاهیم این دنیا و بعد از مرگ عامه مردان و زنان چینى را اداره مى کند. دو اصل یین و یانگ، زمانى که در اتحادى هماهنگ به هم دیگر ملحق شدند اغلب به صورت اژدها و ببرى در حال نوعى مبارزه دوران تکوین کیهان نمایانده مى شوند زمین قابل رؤیت را شکل مى دهند. در حال جدایى، یانگ رو به بالا معلق است تا آسمان را شکل دهد و یین رو به پایین تنزل مى کند تا عالم ارواح آب گونه و آتش گونه را شکل دهد. سه مرتبه کیهان، آسمان، زمین و عالم ارواح، در سر، سینه و شکم عالم صغیر بازنمود شده اند (به تصویر 2 رجوع کنید). اعتقاد بر این است که به مجرد مرگ، روح که چرخه زندگى اش را تمام کرده است، رو به پایین به قلمروهاى یین تنزل مى کند؛ جایى که براى مدتى قبل از رهایى به سوى آسمان، از تاریکى و گناهان پاک مى شود. در این مدت، اگر روح از سوى زندگان با نیایش و نذر غذا مراقبت نشود، ممکن است سبب بیمارى یا دیگر مصایب براى خانواده شود. جایگاه واسطه (دراحضار ارواح) یا شمن، در چین، ژاپن، کره و آسیاى جنوب شرقى، این است که به عالم ارواح پایین رود (شمن) یا همچون راهى براى صداى متوفا (واسطه) عمل کند تا نیازهاى روح بدون مراقب یا بیمارى زا را بررسى کند. مخصوصا عقیده بر این است که شعایر بودایى در آزاد کردن روح از عذاب هاى جهنم و بالابردن به سوى آسمان هاى غربى و بهشت مؤثر است.
جهنم
در نقاشی های آبرنگی معابد جدید و کتب عبادی، جهنم به صورتی تصویر شده که دارای هفت حفره یا مرحله عذاب می باشد که هر کدام از آنها تحت حکومت یکی از پادشاهان شیاطین (اجنه) قرار دارد. نقش آیین های بودایی و تائویی این است که روح را درخلال عبور از این مراحل راهنمایی کرده و سهم حیله گران شروری را که نقش آنها در حیات اخروی، ماننند حیات دنیوی، فشار وارد آوردن روی مردان و زنان معمولی و تنبیه کردن آنها است به کمال تسویه نمایند. در نظام دینى چینى، این تنها مکاران و سیاست بازان هستند که تا ابد در آتش می مانند و مسئول شکنجه و عذاب دوزخیان می باشند. پول هاى کاغذى که در آیین های دفن و شعایر دینی دیگر مانند مراسم مرده سوزان سوزانده مى شوند، نماد ارزش هاى زندگان است که اعمال محبت آمیز و بخشش گرانه آنها همانند وجود اندوخته ای از اسکناس در جهنم می باشد که با سودی که به دست می آورد ارواح مردگان را به عرصه حیات ابدی آزاد می سازد.
سرانجام، نظریه رشد دوره اى و تجدید، به یک اندازه، در چرخه جشن هاى سالانه سالنامه قمرى و چرخه زندگى نوع بشر در کیهان، منعکس شده است. تولد، بلوغ، ازدواج، پیرى و مرگ در دوره زندگى، در کاشت بهار، رشد تابستان، درو پاییز و پیرى یا استراحت زمستان منعکس شده اند. چرخه جشن هاى سالانه به شکل شعایرى، این وقایع طبیعى زندگى را، جشن مى گیرد. بنابراین، دین چینى فوق العاده عملى است؛ فرد را در خانواده و جامعه نظام مى بخشد و گذر مردان و زنان در چرخه زندگى و طبیعت را جشن مى گیرد. اگرچه ذهن غیر دینى عقلانیت چینى مدرن به انکار تأثیر نظام فرهنگى دینى بر فرد گرایش دارد، عارف اهل مراقبه جوامع تائویى و بودایى و جشن هاى عامه مردم جامعه چینى، سیاست مداران و تحصیل کردگان را به سوى لذت هاى جشن سالیانه جذب مى کند.