قرآن کریم در وصف بهشت و نعمت های آن می فرماید: «و ان للمتقین لحسن مئاب* جنات عدن مفتحة لهم الابواب* متکئین فیها یدعون فیها بفاکهة کثیرة و شراب* و عندهم قاصرات الطرف اتراب* هذا ما توعدون لیوم الحساب* ان هذا لرزقنا ما له من نفاد؛ و حقا از برای متقیان و پرهیزگاران، بازگشت و عودت خوبی است، که آن بهشت های عدنی است که درهایش برای آنان گشوده شده است. در آن بهشت ها بر روی مسندهای خود تکیه میزنند، و اراده و طلب می کنند هر گونه میوه های فراوان و آشامیدنیها را. و در نزد آنها جفت هائی است که فقط نظر خود را بدانها دوخته و در غیر آن شوهرها رغبتی ندارند، و همگی با هم قرین و مثل و شبیهند. این است آنچه که شما برای روز حساب وعده داده شده اید! این است روزی ما که به شما مرتبا می رسد و هیچگاه انقطاع و زوال ندارد.» (ص/ 49- 54)
حقیقت بهشت، ولایت است که همان عبودیت محضه و بندگی مطلقه الهی است، که در آن نقطه از کینونت، هیچ حجاب و پرده ای فاصل بین بنده و مولی نیست. خداوند بر اریکه عظمت و ابهت و جلال و علم و قدرت و حیات و حکم و حکمت نشسته؛ و بنده بر زمین مسکنت و فقر و ذلت و جهل و عجز و نیستی و نیاز، سر به سجده در قبال چنین رب غفور و رحیم و ودودی نهاده است. و آنچه از نعمت ها در عوالم فیضان دارد، همه از این ناحیه ولایت و بر اثر اظهار عبودیت در قبال اطلاق صفات و اسماء حضرت خداوند است، که در هر نشأه و عالمی به تناسب آن عالم به اشکال و صور مختلف ظاهر گردیده است؛ چه نعمت های این عالم، و چه نعمت های عالم برزخ، و چه نعمت های عالم قیامت.
اقرار و اعتراف به عز مقام کبریائی حضرت باری تعالی شأنه العزیز، و سپردن تمام مراتب هستی و انانیت و شخصیت را به آن حضرت، و طی مراحل و منازل توحید افعالی و صفاتی و اسمائی و توحید ذاتی به تمام معنی الکلمه درباره آن وجود اقدس؛ درجه اعلا و ارفع بهشت را تشکیل می دهد، و هر درجه و مقام از این پائین تر را، درجات و مقامات پائین تر. و معلوم است که محبت در عالم وجود، یک اندازه قسمت نگردیده است، بلکه به هر موجودی به اندازه ماهیت و ظرفیت خود ریخته شده، و رشحه ای از محبت لایزالی و لم یزلی بدانجا تراوش کرده است.
بنابراین اگر بگوئیم حقیقت بهشت ولایت است، و از آن محبت مترشح می گردد، و این محبت در هر عالمی به قدر آن عالم و به سعه آن عالم به صور مختلف و به اشکال متفاوت متجلی گردیده است و عالم ملک و ملکوت را به وجود آورده است؛ سخنی به گزاف نگفته ایم. هر جا محبت شدیدتر باشد، صفا و خلوص و ایثار و انفاق و عبودیت بیشتر است، و هر جا کمتر باشد کمتر است. پس می توان یحبهم را اساس پی ریزی عالم دانست، که از آن یحبونه پیدا می شود. و یحبهم و یحبونه پیوسته دست در آغوش یکدیگر نهاده، و جذب و انجذاب ربوبی و عبودی موجب پیدایش عالم شده اند. بندگان از خدا آفریده شده اند و به سوی خدا بر می گردند، و متقیان بازگشت خوبی دارند. رسول الله (ص) مرکز ولایت پنهان، و أمیرالمؤمنین (ع) ظهور مقام ولایت است. و بر همین اصل، روایت مستفیضه بلکه متواتری داریم بالتواتر المعنوی، بر اینکه بهشت و آثار بهشت و درجات آن، و حور و قصور آن، و فاکهه و شراب آن، و جنات تجری من تحتها الانهار آن، و غلمان و فرشته و خازن آن، و بالاخره تمام خصوصیات و خواص آن؛ از ولایت و متعلق به ولایت است، و بر این اصل بنا شده و بر این اساس مردم از آن بهرمند می گردند.
در «أمالی» صدوق از رسول الله (ص) روایت است که: «إن حلقة باب الجنة من یاقوتة حمرآء علی صفآئح الذهب. فإذا دقت الحلقة علی الصفحة طنت و قالت: یا علی؛ حلقه در بهشت از یاقوت سرخ است که بر روی صفحه های طلا قرار داده شده است. چون حلقه را بر روی صفحه بکوبند، طنین می اندازد و می گوید: یا علی!» و در «خصائص» نطنزی از ابن مسعود روایت می کند که رسول خدا (ص) فرمودند: «علی بن أبی طالب حلقة متعلقة بباب الجنة، من تعلق بها دخل الجنة؛ علی بن أبی طالب حلقه ای است که به در بهشت آویزان است، هر کس خود را بدان بیاویزد داخل بهشت می گردد.»
قیامت بهشت ولایت نعمت های الهی پاداش الهی باورها در قرآن نتیجه اعمال