جستجو

بررسی عدم ثابت بودن وجدان

از آن جهت که فعالیت وجدانی یک پدیده شخصی، متغیر است و همیشه از عوامل شخصی برانگیخته می شود، لذا ما نمی توانیم درباره وجدان به اصول ثابتی برسیم. برای اطلاع بیشتر ما می توانیم به سایر پدیده های روانی انسانی مراجعه نماییم. ما در این پدیده ها کم و بیش با یک عده اصول ثابتی سروکار داریم که از جنبه علمی تثبیت شده است، مانند اصولی که برای تداعی معانی یا شروع اراده و تصمیم در درون انسانی بیان می گردد. و همچنین خود تفکرات عقلانی از یک عده اصول بهره برداری می کنند که ما آنها را بطور کلی مانند سایر مسائل علمی طبیعی بررسی می کنیم. و اگر بخواهیم آن دقت فلسفی را در روان انسانی و فعالیتهای آن بنماییم و هر یک از فعالیتها را جداگانه و شخصی منظور کنیم، بدون شک آنها یک عده پدیده های مخصوصی هستند که از همه جهات در هر فرد از انسان به جهت عوامل شخصی، مشخص و معین می باشند. ولی این خصوصیت و تشخص در پدیده های جهان خارج از درون ما نیز وجود دارد، اصلا معنای تحقق خارجی بدون تشخص مخصوص نامفهوم است ولی با این حال اصول و قوانین علمی همیشه در قضایای کلی نمودار می گردند. ولی یک نکته قابل اهمیت در اینجا وجود دارد و آن این است که در فعالیتهای وجدانی قیافه های بسیار متضاد و گوناگونی وجود دارد که در هیچ یک از نمود های طبیعت خارجی و درونی ما دیده نمی شود مانند اینکه: وجدان دادستان است، وجدان متهم است، وجدان شکنجه می دهد، وجدان شکنجه می بیند ... و غیرذلک.
ولی این اختلاف و تضاد در قیافه های وجدان نباید ما را از رسیدن به اصول کلی مایوس بسازد. بلکه همین حالت بغرنجی وجدان بایستی ما را بیشتر تحریک نموده و در شناخت این موجود شگفت انگیز قدمهای موثرتری برداریم. ممکن است گفته شود بدان جهت که حالات روانی انسانها همیشه در حال تغییر و حرکت است، نتیجتا وجدان اخلاقی انسانها نیز در تغییر و حرکت خواهد بود و به عبارت روشنتر فعالیت وجدانی یک امر شخصی بوده، تحت شرایطی بروز و از بین خواهد رفت. انسان در مقداری از زندگانی اش بسیار با وجدان است، در صورتی که همین حالت ممکن است در او پایدار نبوده و درست ضد وضع روانی قبلی خود رفتار نماید و بالعکس.
می گوییم تفاوت زیادی میان یک نیرو و موجودیت آن و فعالیتی را که تحت شرایط معینی انجام می دهد موجود است. نیرویی که عامل نوعی از فعالیت است ممکن است خود دارای ثبات بوده، ولی فعالیتهای آن در بادپای عوامل متحرک در تحول بوده باشد، این تحرک در فعالیت نمی تواند اخلالی به ثبات اصل آن نیرو بزند. تاریخ، نیروهای بشری زیادی را برای ما نشان داده است که با فعالیت های گوناگون از حیث کمیت و کیفیت بروز می کند ولی اصل آن نیروها ثابت است. وانگهی، مگر آگاهی ها به «شخصیت» همیشه در یک حال است؟ بهره برداری ما از نیروی عقلانی مگر در تمام جهات بطور یکنواخت انجام می شود؟.. بنابراین اصل و وجود وجدان اخلاقی همواره ثابت است.

منابع

  • محمدتقی جعفری- وجدان- صفحه 72-73

کلید واژه ها

اخلاق روح انسان وجدان

مطالب مرتبط

نظریه کانت در مورد وجدان آزادی معنوی معیار فعل اخلاقی در فلسفه غرب عدم وصول به هدف بدون وجدان وجدان و وصول به هدف مقادیر مختلف ارضای وجدان وجدان و تفاوت افراد از همدیگر

اطلاعات بیشتر

ابزار ها