جستجو

مقادیر مختلف ارضای وجدان

این مسأله برای ما قابل درک است که وجدان انسانی استعداد پذیرش نیکی های زیادی را دارد و می توان گفت چنان که معده انسان غذایی را جستجو می کند و در اندازه و کیفیت معینی قانع گشته و اشباع می شود، در صورتی که ممکن است از لحاظ تمایل و خواسته درونی اش بیش از آن اندازه و عالی تر از آن غذا که او را اشباع نموده است مورد میل و آرزوی وی بوده باشد. همچنین وجدان انسانی نیز می تواند مقداری از نیکی ها یا مقداری از زشتی ها را عملا انجام بدهد ولی در درون ناخودآگاهش استعداد پذیرش فعالیت وجدانی بیشتر را داشته باشد. از طرف دیگر، از اعمال خوب آن مقدار رضایت را که برای وجدان کفایت می کند و آهسته به شما می گوید: «تو با خدایی» حاصل می شود. این مطلب تا حدودی صحیح است ولی جمله "ویکتور هوگو": «تو با خدایی» را بایستی بیشتر دقت نماییم. آیا مقصود هوگو این است که حداقل فعالیت وجدانی همین است که وجدان به ما بگوید: «تو با خدایی»؟
این جمله حداقل فعالیت وجدانی نیست، زیرا فعالیت وجدانی برای تمام اشخاص مانند یک کمیت معینی نیست که دارای حداقل و متوسط و عالی بوده باشد، بلکه در این پدیده بایستی شخص دارای وجدان را مورد توجه قرار بدهیم. در این صورت خواهیم دید که حداقل و متوسط و حداکثر فعالیت وجدانی، با شخصیت معینی افراد انسانی متفاوت خواهد بود.
برای یک انسان رادمرد که معلومات کافی درباره شئون زندگانی انسان ها به دست آورده و در مقام پیاده کردن و عمل به آن معلومات است، از آن جهت که تمام علت ها را که برای نیکی و بدی و مصالح و مفاسد فردی و اجتماعی بیان شده است، ناقص می بیند و پس از تحلیل و تعلیل کافی درباره این که چرا بدون جلب نفع یا دفع ضرر شخصی به انسان ها نیکویی کنم، دست خود را از هر گونه فلسفه بافی کوتاه می بیند، آخرین و قاطعانه ترین عامل درونی چنین شخصی «تو با خدایی» می باشد. بنابراین، حداقل و متوسط و حداکثر فعالیت وجدانی چنین شخصی را در همین جمله باید جستجو کرد. یعنی گاهی این ندا برای شخص مفروض بسیار شدید است و گاهی ضعیف و گاهی متوسط انجام می گیرد، و برای یک آدم معمولی حداقل و حد متوسط و حداکثر فعالیت وجدانی ممکن است فقط در احترام به قانون و وظیفه مشخص گردد.
خلاصه، سه حد مزبور در فعالیت وجدانی به طور استقلال و مطلق قابل گفتگوی علمی نمی باشد، بلکه باید دید شخص مفروض که می خواهد به ندای وجدان گوش فرا دهد، کیست؟ اما درباره این جمله «تو با خدایی» از نظر دقیق باید گفت عالی ترین ندای وجدانی همین جمله است، یا بایستی با نظر به معلوماتی که تاکنون در دسترس ما قرار گرفته است این جمله شدیدترین و موثرترین فعالیت وجدانی را نمودار بسازد. همین مسأله که وجدان های انسانی از حیث حدود سه گانه (اقل و متوسط و اکثر) مختلف می باشند در آراء و نظریات گروه زیادی از متفکرین مشاهده می گردد.
این جمله «تو با خدایی» با این اختصاری که دارد، با عظمت ترین محتوا را شامل می شود. این جمله را وجدان آدمی گاهی با نظر به شکوه ملکوتی جهان هستی برای انسان تلقین می نماید و گاهی با توجه به شکوه ملکوتی جهان درونی. گاهی دیگر دیدار یک روح بزرگ که انسان را تا آستانه درون خود رهنمون می گرداند و اثبات می کند که تو با خدایی. "مولوی" می گوید:
ای لقای تو جواب هر سوال*** مشکل از تو حل شود بی قیل و قال
و "سعدی" نیز می گوید:
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم*** چه بگویم که غم از دل برود چون بیایی
در پایان این بخش جمله ای از "هوگو" را می آوریم که می گوید: «کسی نمی تواند بگوید که عبور این روح (روح کنوانسیونل) از کنار روحش (اسقف میری یل) و انعکاس این وجدان عالی در وجدانش در نزدیک شدنش به حد کمال، اثری نداشت».

منابع

  • محمدتقی جعفری- وجدان- صفحه 141-143

کلید واژه ها

اخلاق روح انسان وجدان ویکتور هوگو

مطالب مرتبط

نظریه کانت در مورد وجدان آزادی معنوی معیار فعل اخلاقی در فلسفه غرب عدم وصول به هدف بدون وجدان وجدان و وصول به هدف بررسی عدم ثابت بودن وجدان نظر ویکتور هوگو درباره وجدان

اطلاعات بیشتر

ابزار ها