قرآن کریم، آفرینش وسائل تجمل را از لطف های خدا نسبت به بندگانش قلمداد کرده است و تحریم زینت های دنیا بر خود، سخت مورد انتقاد قرآن قرار گرفته است: «قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق» (اعراف/آیه 32)؛ «بگو چه کسی زینتهائی که خدا برای بندگان خود آفریده و روزی های پاکیزه را حرام کرده است؟» در احادیث اسلامی آمده است که ائمه اطهار، با متصوفه کرارا مباحثه کرده و مرام آنان را با استناد به همین آیه باطل نشان داده اند. اسلام التذاذ و کامجوئی زن و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح نکرده است، ثوابهائی هم برای آن قائل شده است. شاید برای یک نفر فرنگی شگفت انگیز باشد اگر بشنود اسلام مزاح و ملاعبه زن و شوهر، آرایش کردن زن برای شوهر، پاکیزه کردن شوهر خود را برای زن مستحب می داند. در قدیم که به پیروی از کلیسا همه گونه التذاذات شهوانی را تقبیح می کردند، این حرفها را تخطئه کرده حتی مسخره می دانستند. اسلام التذاذات جنسی در غیر محدوده ازدواج قانونی را به شدت منع فرموده است و آن خود فلسفه خاصی دارد که بعد توضیح خواهیم داد، ولی لذت جنسی در حدود قانون را تحسین کرده است تا جائی که فرموده دوست داشتن زن از صفات پیغمبران است: «من اخلاق الانبیاء حب النساء» (وسائل الشیعه جلد 3/ صفحه 3). در اسلام زنی که در آرایش و زینت خود برای شوهر کوتاهی کند، نکوهش شده است کما اینکه مردانی که در ارضاء زن خود کوتاهی می کنند نیز نکوهش شده اند.
حسن بن جهم می گوید: بر حضرت امام صادق (ع) وارد شدم، دیدم خضاب فرموده است. گفتم رنگ مشکی به کار برده اید؟ فرمود: بلی، خضاب و آرایش در مرد موجب افزایش پاکدامنی در همسر او است. برخی از زنان به این جهت که شوهرانشان خود را نمی آرایند، عفاف را از دست می دهند (کافی جلد 5 صفحه 567).
حدیث دیگری از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که: «تنظفوا و لا تشبهوا بالیهود»، یعنی نظیف باشید و خودتان را شبیه به یهود نکنید. بعد فرمود زنان یهودی که زنا کار شدند بدان جهت بود که شوهرانشان کثیف بودند و مورد رغبت واقع نمی شدند. خودتان را پاکیزه کنید تا زنانتان به شما راغب گردند.
عثمان ابن مظعون یکی از اکابر صحابه رسول اکرم (ص) است، خواست به تقلید از راهبان، به اصطلاح تارک دنیا شود، ترک زن و زندگی کرد و لذتها را بر خویش تحریم ساخت. همسرش نزد رسول خدا آمده عرض کرد یا رسول الله! عثمان روزها را روزه می گیرد و شبها به نماز بر می خیزد. پیغمبر اکرم (ص) خشمگین شده برخاست به نزد وی آمد. عثمان مشغول نماز بود. صبر کرد تا نمازش تمام شد، فرمود: ای عثمان خدا مرا به رهبانیت دستور نفرموده است. دین من روشی منطبق بر واقعیت و در عین حال ساده و آسان است. «لم یرسلنی الله تعالی بالرهبانیة و لکن بعثنی بالحنیفیة السهلة السمحة»، (کافی جلد 5 صفحه 494)، یعنی «خداوند مرا برای رهبانیت و ریاضت نفرستاده است، مرا برای شریعتی فطری و آسان و با گذشت فرستاده است. من نماز می خوانم و روزه می گیرم و با همسرانم نیز مباشرت دارم. هر کس که دین مطابق با فطرت مرا دوست می دارد باید از من پیروی کند. ازدواج یکی از سنتهای من است».