شک نیست که طلاق از نظر اسلام، عملی ناپسند و مبغوض است تا حدی که آن را زشت ترین مباح و "ابعض الحلال" خوانده است. در عین حال شارع مقدس حکم به تحریم طلاق نکرده و به مرد اختیار داده است که زنش را طلاق بدهد. در اینجا این سؤال مطرح می شود که اگر این عمل در نظر شارع اسلام مبغوض و منفور است، پس چرا آن را حلال قرار داده است؟ و اگر مبغوض نیست، پس این همه نکوهش درباره آن چیست؟ و اساسا "ابغض الحلال" یعنی چه؟ محدثین روایت کرده اند که ابو ایوب انصاری می خواست زنش ام ایوب را طلاق دهد. پیامبر اکرم (ص) شنید. فرمود: «ان طلاق ام ایوب لحوب»؛ یعنی طلاق دادن ام ایوب گناهی بزرگ است. در عین حال اگر ابو ایوب زنش را طلاق می داد، پیغمبر اکرم (ص) نمی فرمود که این طلاق باطل است.
رمز این مطلب چیست؟ آیا ممکن است چیزی به قدر یک حرام مبغوض و ناپسند باشد ولی در عین حال مباح باشد؟ بلی، ممکن است چیزی به قدر یک حرام و بیش از بسیاری از حرام ها مبغوض باشد ولی به خاطر مصلحتی تحریم نشود. رمز این مسأله در باب طلاق این است که اسلام نمی خواهد بناء ازدواج را بر اجبار و الزام بگذارد. مرد باید حامی و علاقه مند به زن باشد، و زن باید در شکل یک محبوب در خانه بماند. یعنی اساس و کانون خانوادگی محبت است. عشق و علاقه اجبار، بردار نیست. صحیح نیست که قانون بخواهد زن را به زور به شوهرش بچسباند. وقتی علاقه بین زن و شوهر وجود نداشته باشد، طبعا زیر بنای کانون خانوادگی از میان رفته است. مخصوصا اگر تنفر از ناحیه مرد باشد، زیرا سر رشته علقه خانوادگی در جانب مرد است و اگر مرد علاقه مند باشد، زن طبق طبیعت خودش که می خواهد او را دوست بدارند علاقه مند می شود. زن به محبوب داشتن اهمیت نمی دهد، به محبوب بودن اهمیت می دهد. یعنی زن آن مردی را دوست می دارد که او را دوست بدارد، مردی محبوب اوست که او محبوب آن مرد باشد. لهذا کلید علقه خانوادگی در دست مرد است و همین که علاقه مرد از بین رفت، کانون خانوادگی به طور طبیعی منحل است. چنین کانونی را که باید بر محبت و علاقه و صمیمیت استوار باشد، نمی شود با زور و اجبار قانونی نگهداری کرد. زن مانند نوکر یا کارگر نیست که قانون اجباری بتواند او را در محل کارش علی رغم صاحب کار نگهداری کند.
اسلام تدابیری اندیشیده است که دلسردی و بی مهری بین زوجین پیش نیاید و مرد از روی شوق و رغبت پروانه وار به دور شمع وجود همسرش بچرخد، اما اگر موجبات نارضائی و جدائی فراهم شد و مرد خواست همسرش را طلاق بدهد، اسلام این کار را بسیار زشت می داند ولی مانع آن هم نمی شود، زیرا دیگر چاره ای نیست.