در کتاب «بشارة المصطفی» روایت کرده است که: او میگوید: «چون بر پیامبر اکرم (ص) آیه: «إنآ أعطینـ'ک الکوثر؛ ما تو را [چشمه] كوثر داديم.» (کوثر/ 1) نازل شد، امام علی (ع) پرسیدند: ای رسول خدا! این کوثر چیست؟ حضرت فرمود: نهری است که خداوند به جهت بزرگداشت و گرامیداشت من، به من عنایت کرده است. أمیرالمؤمنین گفتند: این نهر، نهر شریفی است! صفات و خصوصیات آن را برای ما بیان کنید! حضرت فرمود: آری ای علی! کوثر نهری است که از زیر عرش خدا جاری است. آبش از شیر سفیدتر، و از عسل شیرینتر، و از کره نرمتر. و ریگهای درونش از زبرجد و یاقوت و مرجان است، و علفهای اطراف آن از زعفران است، و خاکش از مشک خوشبو است، پایههایش در زیر عرش خداوند عزوجل است. و در این حال رسول خدا (ص) دست خود را به پهلوی أمیرالمؤمنین (ع) زدند و فرمودند: ای علی! این نهر از برای من است! و از برای تو است! و از برای محبان تو که بعد از من می آیند.»
و در «عیون أخبار الرضا» و «أمالی» مرحوم صدوق، از پدرش، از أمیرالمؤمنین (ع) روایت کرده است که: «قال رسول الله (ص): من لم یؤمن بحوضی فلا أورده الله حوضی؛ رسول الله فرمودند: کسی که به حوض من ایمان نیاورد، خداوند وی را در حوض من وارد نمیکند.»
و در «أمالی» مرحوم صدوق، از امام رضا (ع) از پدرانش (ع) آورده است که رسول خدا (ص) فرمودند: «یا علی! أنت أخی و وزیری و صاحب لوآئی فی الدنیا والاخرة! و أنت صاحب حوضی! من أحبک أحبنی، و من أبغضک أبغضنی!؛ ای علی! تو برادر من هستی، و وزیر من هستی، و دارنده لواء من در دنیا و آخرت هستی! و تو صاحب حوض من هستی! کسی که تو را دوست دارد مرا دوست داشته است، و کسی که تو را دشمن دارد مرا دشمن داشته است!»
و نیز در «أمالی» صدوق از حضرت صادق، از پدرانش (ع) روایت کرده است که: رسول خدا (ص) فرمودند: «هر کس بخواهد از هول و وحشت قیامت رهائی یابد، باید ولایت ولی مرا بر عهده گیرد، و باید از وصی من و خلیفه من پس از من: علی بن أبیطالب پیروی کند؛ چون او صاحب حوض من است، دشمنان خود را از آن حوض دور میکند، و دوستان خود را از آن حوض می آشاماند. و کسی که از آن حوض آب نخورد، دائما تشنه کام است و أبدا سیراب نخواهد شد؛ و کسی که از آن یک بار بنوشد، هیچگاه بدبخت نخواهد شد و هیچگاه تشنه نخواهد شد.»
در مقدمه «تفسیر علی بن إبراهیم» آورده است که: «رسول خدا (ص) در حجة الوداع، در مسجد خیف، ضمن خطبهای که ایراد نمودند گفتند: من برای یافتن آب زودتر و جلوتر از شما می روم، و شما بعدا بر من کنار حوض وارد میشوید؛ حوضی که عرضش به اندازه وسعت بصری تا صنعاء است! در آن حوض به قدری قدح و کاسه از نقره موجود است که به عدد ستارگان است. آگاه باشید! من حقا در آنجا از شما درباره ثقلین پرسش میکنم! گفتند: ای پیغمبر خدا! ثقلین چیست؟! فرمود: کتاب خدا ثقل أکبر است که یک طرف آن به دست خدا، و طرف دیگر آن در دست شماست! و باید شما به آن متمسک باشید، که در آن صورت هیچگاه گمراه نخواهید شد و هیچگاه به لغزش نخواهید افتاد! و ثقل أصغر، عترت و أهل بیت من است. بدرستیکه خداوند لطیف و خبیر مرا آگاه کرده است که این دو ثقل، از هم جدا نمی شوند، تا زمانی که هر دو با هم بر من کنار حوض کوثر وارد شوند. آنگاه رسول خدا، دو انگشت سبابه خود را از دو دست، پهلوی هم گذارده و گفتند: این دو ثقل (کتاب خدا و أهل بیت من) مانند این دو انگشت به اندازه و به قدر هم هستند؛ و در این حال انگشت سبابه و انگشت وسطی از یک دست را نشان دادند و گفتند: من نمیگویم که مانند این دو انگشت هستند، که یکی بر دیگری فزونتر باشد.»