نگارش و احصاء فضایل و مناقب امیرالمؤمنین علی (ع) برای تمام نویسندگان و محققین اگر محال نباشد، بسیار دشوار است، زیرا شخصیت و عظمت آن بزرگوار در افکار محدود انسانهای عادی نمیگنجد، و تا به حال نیز نویسندگان و دانشمندان عالی مقام «سنی و شیعه» و حتی محققین و مورخین غیر اسلامی، درباره حضرتش کتابهای زیادی نوشته اند، ولی همگی در گوشه ای از مناقب مولای متقیان خلاصه میگردد... رسول گرامی اسلام در شخصیت بی انتهای علی و کمالات بی نظیر و فضایل بی پایانش احادیثی فرموده اند از جمله:
1- قال رسول الله (ص): «لو ان الریاض اقلاما، و البحر مدادا، و الجن حسابا، و الانس کتابا ما احصوا فضایل علی بن ابی طالب؛ پیامبر بزرگوار اسلام فرمودند: اگر تمام باغها قلم گردد، و همه دریاها مرکب باشد، و کلیه جنها حسابگر و انسانها نویسنده باشند، تا فضایل و مناقب علی بن ابیطالب (ع) را بشمارند، نمیتوانند!!!»
2- قال عمر بن الخطاب: «سمعت رسول الله یقول: لو ان السموات السبع، و الارضین السبع وضعتا فی کفة و وضع ایمان علی فی کفة لرجح ایمان علی؛ «عمر بن خطاب» از رسول خدا (ص) نقل میکند که شنیدم میفرمود: اگر تمام هفت آسمان و زمین در یک کفه ترازو قرار بگیرد، و ایمان علی (ع) در کفه دیگر، ایمان او سنگینی می نماید!!!»
3- قال رسول الله (ص): «و الذی نفسی بیده لولا ان تقول طوائف من امتی فیک ما قالت النصاری فی ابن مریم، لقلت الیوم فیک مقالا لاتمر بملا من المسلمین الا اخذوا التراب من تحت قدمیک للبرکة؛ رسول خدا (ص) فرمودند: سوگند به آن خدایی که، جان من در دست قدرت او است، اگر نبود این که گروهی از امت من تو را مثل نصارا که عیسی را به خدایی اشتباه گرفتند، غلو کنند، در مورد فضایل و مناقب تو مطالبی میگفتم، که تمام مسلمانان خاک زیر پای تو را توتیای چشم خود میکردند.»
4- قال ابن عباس: «سمعت عمر بن الخطاب و هو یقول: کفوا عن علی بن ابی طالب، فانی سمعت من رسول الله (ص) یقول فیه خصالا، لو ان خصلة منها فی جمیع ال الخطاب، کان احب الی مما طلعت علیه الشمس...؛ ابن عباس از عمر بن خطاب نقل میکند که او میگفت: هرگز در مورد علی بن ابیطالب بد نگوئید، زیرا من از پیامبر خدا درباره وی فضایلی را شنیدم، که هر گاه فقط یکی از آن مناقب در آل خطاب بود، برای من از آنچه آفتاب بر آن می تابد بهتر بود...»
علی (ع) میگوید: روزی رسول خدا مرا مأمور ساخت که در کوچه های شهر مدینه بانگ بر آورده و اعلان نمایم: هر کسی به اجیر خود ظلم کند ملعون است، و هر کس از غیر مولی و سرپرستش تبعیت نماید ملعون است، و کسی که بر پدر و مادرش نفرین نماید او نیز ملعون است... حضرت میفرمایند: من این مأموریت را بخوبی انجام دادم، بعد گروهی جمع شده، که از میان آنان عمر بن الخطاب به من گفت: تفسیر و شرح این جملات چیست؟ من او را به پیامبر اسلام متوجه ساختم... عمر با جمعی از اصحاب بر پیامبر اکرم وارد گردیدند، و از آن حضرت در مورد مفاهیم جملات امیرالمؤمنین توضیح خواستند، نبی اعظم فرمودند: مراد از جمله اول، آیه 23 سوره شوری است که خداوند میفرمایند: ای پیامبر بگو: من از شما در برابر رسالتم چیزی نمی خواهم جز احترام اهل بیتم، بنابر این هر کس به ما ستم کند، لعنت خدا بر او باد. و اما منظور از جمله دوم، پروردگار عالم در آیه 6 سوره احزاب میفرماید: پیامبر برای شما از خود شما اولی است، روی این حساب، من مولا و سرپرست هر کسی هستم، علی بن ابی طالب نیز مولا و سرپرست او است، هر کس از علی اطاعت نکند، لعنت خدا بر او باد. و اما جمله سوم، من خدا و شما را شاهد می گیرم، که من و علی بن ابی طالب پدر این امت هستیم، هر کس بر من و یا علی ناسزا بگوید، لعنت خدا بر او باد. چون عمر و اصحاب پیامبر این سخنان را شنیدند، عمر گفت: ای اصحاب محمد! رسول خدا در مورد ولایت علی (ع) نه در غدیر خم و نه در جای دیگر مؤکدتر از این بیان نکرده بود!! خباب بن الارت میگوید: این قضیه نوزده روز قبل از وفات پیامبر اتفاق افتاد.
علی بن ابی طالب (ع) آن همه فضایلی که داشته و دارد تازه گوشه ای از امتیازات واقعی وی بیان نگردیده، و رسول خدا از عدم ظرفیت امتش در این زمینه وحشت کرده است و لذا ملاحظه می کنیم که او نمی تواند امتیازات و مناقب علی (ع) را اظهار کند، و در عین حال، (با توجه به تاریخ) گروه کثیری در اثر شایستگیهای بی نظیر علی (ع) او را تا مرتبه الوهیت بالا برده و گرفتار غلو و انحراف فکری گردیده اند. آری تمام جن و انس نمیتوانند فضائل علی را حساب کنند، و تمام آبهای دریاها به عنوان مرکب تکافوی نگارش فضایل علی را ندارند، و تمام درختان جهان آفرینش برای قلم و نوشت افزار فضایل مولا را کفایت نمی کنند.
ملائکه در کنار علی (ع)
علی بن ابیطالب (ع) از نظر معنوی آن چنان مقرب پیشگاه الهی بود، که پیوسته مورد عنایت و لطف خدا قرار می گرفت، و ملائکه آسمانها، و در رأس آنان جبرئیل و میکائیل در موارد حساس، و در مشکلات و جنگها در کنار آن حضرت قرار گرفته و ای بسا یاری اش می کردند. اگر قرآن مجید به صراحت میگوید: «خداوند شما را به سه هزار ملائکه در جنگ بدر کمک کرد»، در مورد علی (ع) نازل گشته، و آنان در کنار مولای متقیان بر دشمنان می تاختند... و در جنگ احد نیز مواسات علی (ع) ملائکه را به تعجب واداشت، و جبرئیل در آسمان بانگ «لا فتی الا علی و لا سیف الا ذوالفقار؛ هیچ جوانمری همانند علی و هیچ شمشیری همانند ذوالفقار نیست.» سر داد، و به نمایندگی از طرف آنان بر پیامبر خدا نازل گشته، و از جوانمردی و ایثار و فداکاری آن حضرت قدردانی کرد، و چون رسول گرامی اسلام فرمودند: «او از من، و من از اویم» جبرئیل فرمود: «من هم از شما هستم» و بدین طریق شدت علاقه و ارادت خود را به علی (ع) اظهار داشتند. آری علی (ع) همیشه مورد توجه خدا و ملائکه اش بود، در شب هجرت رسول خدا، «لیلة المبیت» آن حضرت به جای رسول گرامی اسلام (ص) در رختخواب او خوابید، و چهل نفر از اوباشان قریش که قصد کشتن پیامبر را داشتند، و نتوانستند به او ضرری برسانند، در عوض به علی حمله کردند، و آن بزرگوار جان خود را در طبق اخلاص گذاشت و با رضای الهی معامله کرد، و آیه دویست و هفت سوره بقره در حق او نازل گشت، و خداوند به ایثار علی و جوانمردی وی بر ملائکه اش مباهات نموده، و ملائکه و جبرئیل و میکائیل را به یاری علی (ع) فرستاد.
اساسا نزول ملائکه به خدمت علی، و یاری کردن آن حضرت، در یکی دو مورد خلاصه نمی شود، بلکه بطور مداوم ملائکه در خدمتگزاری آن بزرگوار به همدیگر پیشی گرفته، و بر یکدیگر افتخار می کردند از جمله:
1- قال علی: «و لقد ولیت غسله (ص)، و الملائکة اعوانی فضجت الدار و الافنیة، ملا یهبط، و ملا یعرج...؛ علی (ع) میفرمایند: من برای غسل دادن پیکر پاک رسول خدا (ص) متصدی گردیدم، و در این کار ملائکه خدا مرا یاری میدادند، پس خانه رسول گرامی و اطراف آن به ناله و زاری در آمدند، و فرشتگان گروه گروه می آمدند و عروج می کردند. در این فراز آمده است که ملائکه مولای متقیان را کمک می کردند، و آن حضرت رفت و آمد آنان را با چشمان خود می دیدند!! و در شرح این فرازها در حدیثی از خود آن حضرت آمده است! «من هرگز در هنگام غسل دادن پیکر رسول گرامی به زحمت نیفتادم، چون میخواستم بدن وی را به این طرف و آن طرف بگردانم ملائکه خدا مرا کمک می کردند...»
2- قال جبرئیل لرسول الله (ص): «...یا محمد! و الذی بعثک بالحق نبیا ان اهل السموات لاشد معرفة له من اهل الارض، ما کبر تکبیرة فی غزوة الا کبرنا معه، و لا حمل حملة الا حملنا معه، و لا ضرب بسیف الا ضربنا معه...؛ جبرئیل در عالم معراج در مورد علی بن ابی طالب (ع) خطاب به رسول اکرم (ص) فرمودند: یا رسول الله! سوگند به آن خدایی که تو را به حق مبعوث ساخته است، اهل آسمانها علی را بهتر از ساکنین زمین می شناسند، علی هرگز در جنگی تکبیر نگفت، مگر این که ما نیز با او تکبیر گفتیم و هیچ وقت به گروهی حمله نکرد جز این که ما نیز حمله کردیم، و هر کجا او شمشیر زد ما نیز در کنارش به کمک وی می شتافتیم. در این جملات جناب جبرئیل به صراحت یاری ملائکه را به علی بن ابی طالب اعلان داشته، و می رساند که در تمام جنگها، آن حضرت از طرف خدا و ملائکه اش مورد نصرت بوده است.
3- قال امیرالمؤمنین: «نحن شجرة النبوة، و محط الرسالة، و مختلف الملائکة؛ علی (ع) با اشاره به مقام ائمه اثنی عشر علیهم السلام میفرمایند: ما درخت اصلی پیامبریم، و خاندانی هستیم که پیغام الهی و آمد و شد فرشتگان در آنجا بوده است...»
ابن ابی الحدید امام معتزله ها در شرح این فرازها، احادیث و سخنان مطلوبی ذکر کرده، و از جمله میگوید: اگر مراد از این جمع رسول خدا باشد، فرمایش او صحیح است، و اگر مرادش از جملات بالا خودش باشد، باز هم صحیح است، زیرا: جبرئیل در حق وی گفت: من از رسول خدا و علی هستم، و در حدیث دیگری آمده است: ملائکه برای رسول خدا و امیر المؤمنین هفت سال قبل از سایر مسلمانان درود فرستادند!! و این امر پیش از دوران رسالت نبوی بود! و باز هم در حدیث دیگری آمده است: «رسول خدا علی را به هر جنگی میفرستاد، جبرئیل از طرف راست و میکائیل از طرف چپ علی را همراهی میکردند...» اگر همه شیعه علی بودند آتش جهنم را نمی آفریدم در روایاتی از طریق شیعه و سنی آمده که ولایت علی مانع دخول به آتش جهنم است، و اگر کسی واقعا شیعه علی باشد هرگز گرفتار آتش جهنم نخواهد بود. و در برخی از احادیث آمده است که: اگر تمام مردم، ولایت آن حضرت را می پذیرفتند، خداوند آتش جهنم را خلق نمی کرد!!
چند حدیث دیگر:
1- قال علی (ع): «انا قسیم النار، اذا کان یوم القیمة قلت: هذا لک و هذا لی؛ علی امیرالمؤمنین میفرمایند: من تقسیم کننده اهل دوزخم، هنگامی که رستاخیز بر پا میگردد خطاب به آتش جهنم میگویم: این شخص مال تو، و این دیگری مال من. از این حدیث بر می آید که ولایت علی (ع) سرنوشت مردم را در روز رستاخیز تعیین میکند، پیروان آن حضرت در بهشت و مخالفان ولایت گرفتار قهر خدا خواهند بود. و پیامبر اسلام به این حقیقت اشاره نموده و میفرمایند: «یا علی! انک قسیم النار» یا علی! تو مردم را به آتش و بهشت تقسیم میکنی. و در شرح این احادیث در همان مدرک آمده است: «علی حبه جنة قسیم النار و الجنة وصی المصطفی حقا امام الانس و الجنة؛ محبت علی سپر آتش جهنم است او تقسیم کننده مردم به آتش و بهشت است او جانشین بحق پیامبر است علی پیشوای تمام انسانها و جنها است.»
2- عن الرضا عن اجداده عن الله تعالی: «ولایة علی بن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی؛ حضرت امام رضا (ع) در حدیث «سلسلة الذهب» که تمام راویان آن حضرات معصومین علیهم السلام می باشند، بترتیب از اجدادش از پروردگار عالم نقل میکند که فرمود!! ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی (ع) حصار من است، هر کس وارد آن گردد از عذاب و آتش من مصون می ماند.»
3- قال رسول الله: قال الله تعالی! «لو اجتمع الناس کلهم علی ولایة علی ما خلقت النار؛ پیامبر عزیز اسلام از خداوند متعال نقل میکند که فرمودند: هر گاه تمام مردم بر ولایت و رهبری امیرالمؤمنین جمع می شدند، من آتش جهنم را نمی آفریدم.
4- قال رسول الله لامیرالمؤمنین (ع): «یا علی! لو احبک اهل الارض کمحبة اهل السماء لک لما عذب احد بالنار...؛ در حدیث مفصلی حضرت سلمان از رسول خدا (ص) نقل میکند که فرمودند: یا علی! اگر تو را اهل زمین همانند اهل آسمان دوست می داشتند هیچ کس در آتش جهنم گرفتار نمی گردید». از این احادیث استفاده میگردد که ولایت علی، صراط مستقیم است، و راهروان آن در غایت به بهشت می رسند، و هر کس از آن منحرف گردد، به نسبت انحرافش از حقیقت دور خواهد افتاد، و چنانچه کسی در بغض و دشمنی آن حضرت قرار بگیرد، بدون شبهه، گرفتار آتش خواهد گشت.
ولایت علی ایمان و خروج از آن کفر است!!
پذیرش ولایت علی و عمل به دستورات آن حضرت نتیجه اش ایمان و سعادت ابدی، و گریز از ولایت او گریز از ایمان و دین حقیقی اسلام، و نتیجه انکار رسالت و تکذیب پیامبر خدا است، از این جهت، جانشینی و وصایت امیرالمؤمنین میزان حق و باطل و ایمان و کفر است، از جمله احادیث در این مورد عبارت است از:
1- قال رسول الله (ص): «علی باب حطة، من دخل منه کان مؤمنا و من خرج منه کان کافرا؛ رسول گرامی اسلام میفرمایند: علی (ع) در حطه است. هر کس از آن وارد گردد، مؤمن میشود، و کسی که از آن خارج شود، کافر می باشد. قابل توجه است که «حطه» در لغت به معنی ریزش و پائین آمدن، و در قرآن و حدیث این واژه به معنی درخواست ریزش گناه آمده است.
2- عن عائشة قالت: قال رسول الله (ص): «و الله لا یبغضه احد من اهل بیتی و لا من غیرهم من الناس الا و هو خارج من الایمان؛ رسول خدا به عنوان هشدار به عایشه که با حضرت امیر المؤمنین علی (ع) دشمنی داشت فرمودند: سوگند به خدا هر کسی از خانواده من و یا کسان دیگر از مردم، علی (ع) را دشمن دارد، از ایمان خارج گردیده است!!! این حدیث که از طریق خود عایشه نقل شده، و در منابع معتبر اهل سنت آمده است، عظمت علی (ع) و ولایت او را نشان میدهد، که هر کس در مسیر آن نباشد کافر است، و از دین و ایمان خارج گشته، هر چند از نظر ظاهری نام مسلمانی به خود بگیرد. پیامبر خدا (ص) فرمود: «من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی تقواه و الی ابراهیم فی حلمه و الی موسی فی هیبته و الی عیسی فی عبادته فلینظر الی علی بن ابی طالب علیهم السلام؛ هر که میخواهد به آدم و علم او و نوح و تقوای او و ابراهیم و دور اندیشی -بردباری- او و موسی و هیبت او و عیسی و عبادت او بنگرد، به علی بن ابی طالب بنگرد.» (ارشاد القلوب: 217)
صداقت و امانت
ابی کهمس گوید: «قلت لابی عبد الله (ع): عبد الله بن ابی یعفور یقرءک السلام! قال:علیک و (ع) اذا اتیت عبد الله فاقرءة السلام و قل له: ان جعفر بن محمد یقول لک: انظر ما بلغ به علی (ع) عند رسول الله (ص) فالزمه فان علیا (ع) انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله (ص) بصدق الحدیث و اداء الامانة؛ به حضرت صادق (ع) عرض کردم: عبدالله بن ابی یعفور بر شما درود فرستاد. حضرت فرمود: بر تو و بر او درود باد، وقتی پیش او رفتی سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد میگفت: نیک بنگر هر آن ویژگی که باعث شد تا علی (ع) به آن مقام بلند نزد پیامبر خدا برسد. خود را ملازم آن خصلت نما. و یقین بدان هر مقامی که علی نزد پیامبر یافت تنها و تنها به خاطر راستگویی و امانتداری بود». (الکافی 2:104 ح 5)
فدایی پیامبر
حضرت صادق (ع) فرمود:...و الله ما اکل علی بن ابی طالب (ع) من الدنیا حراما قط حتی مضی لسبیله و ما عرض له امران کلاهما لله رضا الا اخذ باشدهما علیه فی بدنه -دینه- و ما نزلت برسول الله (ص) نازلة قط الا دعاه ثقة به و ما اطاق احد عمل رسول الله (ص) من هذه الامة غیره و ان کان لیعمل عمل رجل کان وجهه بین الجنة و النار یرجو ثواب هذه و یخاف عقاب هذه؛ به خدا سوگند علی بن ابی طالب (ع) تا روزی که از این دنیا رفت مال حرامی نخورد و هیچگاه بر سر دو راهی -که هر دو راه مورد خشنودی خدا باشد- قرار نگرفت مگر اینکه پر زحمت ترین آنها را برگزید و هر حادثه مهمی که برای پیامبر خدا پیش می آمد -به دلیل اعتمادی که به علی داشت- از او کمک می گرفت. و در میان این امت هیچ کس نتوانست همانند علی (ع): راه پیامبر را -بی کم و کاست- طی کند و با این همه تلاش و کوشش همواره چون بیمناکان کار میکرد، چشمی به بهشت و چشم دیگر بر آتش داشت، از سویی امیدوار پاداش بهشت و از سوی دیگر هراسناک از کیفر آتش بود.» (الارشاد: 255)
گناه سازش ناپذیری
حضرت زهرا (س) فرمود: «...ما الذی نقموا من ابی حسن؟! نقموا -و الله- منه شدة و طاته و نکال وقعته و نکیر سیفه -و قلة مبالاته لحتفه- و تبحره فی کتاب الله و تنمره فی ذات الله.؛ اینان -کارگردانان سقیفه- چه عیبی از ابوالحسن گرفتند؟! که او را برای رهبری جامعه اسلامی صالح ندیدند! -بخدا سوگند عیب او را برخورد سخت- و بدون مسامحه و سهل انگاری در برابر حق- و مرگبار بودن رویارویی با او و شمشیر بران و بی اعتنایی به مرگ و آگاهی گسترده نسبت به کتاب خدا و گردن فرازی در راه خدا دانسته اند.» (دلائل الامامة: 125، الاحتجاج 1:147)
یاور درماندگان
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: «یا علی ان الله جعلک تحب المساکین و ترضی بهم اتباعا و یرضون بک اماما؛ یا علی، خدای متعال تو را چنین قرار داده که بینوایان را دوست می داری و آنان را به عنوان پیروان خویش بپسندی و آنان هم تو را به پیشوایی و امامت بپسندند.» (کشف الیقین: 310 ح 365)
حب علی (ع) نزد پیامبر (ص)
قرآن سخن پیامبران گذشته را که نقل می کند و می گوید همگان گفتند: «ما از مردم مزدی نمی خواهیم، تنها اجر ما بر خداست». اما به پیغمبر خاتم خطاب میکند: «قل لا اسألکم علیه اجرا الا المودة فی القربی؛ بگو از شما مزدی را درخواست نمی کنم مگر دوستی خویشاوندان نزدیکم» (شوری/ 23). اینجا جای سؤال است که چرا سایر پیامبران هیچ اجری را مطالبه نکردند و نبی اکرم برای رسالتش مطالبه مزد کرد، دوستی خویشاوندان نزدیکش را به عنوان پاداش رسالت از مردم خواست؟ قرآن خود به این سؤال جواب می دهد: «قل ما سالتکم من اجر فهو لکم ان اجری الا علی الله؛ بگو مزدی را که درخواست کردم چیزی است که سودش عاید خود شماست. مزد من جز بر خدا نیست.» یعنی آنچه را من به عنوان مزد خواستم عاید شما میگردد نه عاید من. این دوستی کمندی استبرای تکامل و اصلاح خودتان. این اسمش مزد است و الا در حقیقت خیر دیگری است که به شما پیشنهاد میکنم، از این نظر که اهل البیت و خویشان پیغمبر مردمی هستند که گرد آلودگی نروند و دامنی پاک و پاکیزه دارند (حجور طابت و طهرت)، محبت و شیفتگی آنان جز اطاعت از حق و پیروی از فضایل نتیجه ای نبخشد و دوستی آنان است که همچون اکسیر، قلب ماهیت میکند و کامل ساز است. مراد از «قربی» هر که باشد مسلما از برجسته ترین مصادیق آن علی (ع) است. فخر رازی میگوید: «زمخشری در کشاف روایت کرده: «چون این آیه نازل گشت، گفتند: یا رسول الله! خویشاوندانی که بر ما محبتشان واجب است کیانند؟ فرمود: علی و فاطمه و پسران آنان».
از این روایت ثابت میگردد که این چهار نفرقربای پیغمبرند و بایست از احترام و دوستی مردم برخوردار باشند، و بر این مطلب از چند جهت میتوان استدلال کرد:
1. آیه «الا المودة فی القربی».
2. بدون شک پیغمبر فاطمه را بسیار دوست می داشت و می فرمود: «فاطمه پاره تن من است. بیازارد مرا هر چه او را بیازارد» و نیز علی و حسنین را دوست می داشت، هم چنانکه روایات بسیار و متواتر در این باب رسیده است. پس دوستی آنان بر همه امت واجب است. (سبأ/ 47)
همسان با پیامبر
حضرت صادق (ع) فرمود: «کان امیر المؤمنین (ع) اشبه الناس طعمة برسول الله (ص) کان یأکل الخبز و الخل و الزیت و یطعم الناس الخبز و اللحم؛ حضرت امیرالمؤمنین (ع) در نوع غذا شبیه ترین افراد به پیامبر خدا (ص) بود. او خود نان و سرکه و روغن زیتون می خورد و به مردم -مهمانان خود- نان و گوشت می داد.
دوست داشتن امام علی (ع)
پیامبر خدا (ص):دوستی علی گناهان را فرو می خورد همچنان که آتش هیمه را. و سرلوحه کارنامه مؤمن، دوستی علی بن ابی طالب است. و هر گاه خداوند عشق و دوستی علی را در دل مؤمنی استوار سازد و با این حال قدمش بلغزد (خطایی از او سر زند) در روز قیامت قدمش را بر صراط استوار نگه دارد.
دشمن داشتن امام علی (ع)
پیامبر خدا (ص) -به علی (ع)- فرمود: «تو را جز مؤمن دوست ندارد و جز منافق دشمنت ندارد». احادیث در این زمینه بسیار زیاد و بلکه متواترند. امام علی (ع) فرمود: «اگر با این شمشیرم بر بینی مرد با ایمان زنم که مرا دشمن گیرد، هرگز با من دشمنی نکند و اگر همه دنیا را به منافق دهم تا مرا دوست دارد، هیچگاه دوستم ندارد». و این از آن روست که قضا جاری گشت و بر زبان پیامبر امی گذشت که فرمود: ای علی! مؤمن تو را دشمن ندارد و منافق دل به دوستی تو نسپارد.
علی پیشوای نیکوکاران
پیامبر خدا (ص) فرمود: «علی پیشوای نیکوکاران است و کشنده بدکاران، هر که او را یاری کند یاری شود و هر که از یاری او دست شوید، بی یار ماند». به علی (ع) فرمود: «آفرین و مرحبا به سرور مسلمانان و پیشوای پرهیزگاران». و: «ای علی! خداوند... دوست داشتن مستمندان را به تو بخشیده است، از این رو آنان به پیشوایی تو خرسندند و تو به داشتن پیروانی چون ایشان». و: «درباره علی به من وحی شده که او سرور مسلمانان، پیشوای پرهیزگاران و رهبر روسپیدان است.
امام علی (ع) در منابع روایی اهل سنت
... وقتی این آیه شریفه نازل شد: «فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم...؛ پس بگو بیائید بخوانیم فرزندان خود را و فرزندان شما را...» (آل عمران/ 61) دعا رسول الله (ص) علیا و فاطمة و حسنا و حسینا فقال: «اللهم هولاء اهلی»؛ آنگاه رسول خدا (ص) علی و فاطمه و حسن و حسین را خواند و گفتند: خدایا اینها اهل من هستند.» (صحیح مسلم کتاب الفضائل جزء 15 و 16 باب 3 حدیث 2404 دارالکتب العلمیة بیروت)
عن ابن عباس قال: «اول من صلی علی؛ ابن عباس گوید: اولین کسی که نماز گزارد، علی (ع) بود». (سنن ترمذی کتاب المناقب ـ دارالکتب العلمیه بیروت)
«قال النبی (ص): لعلی انت منی و انا منک؛ پیامبر خدا (ص) به علی (ع) فرمود: تو از منی و من از تو هستم» (صحیح البخاری کتاب الصلح باب 579 صفحه 364 حدیث 904 جزء 3 و 4 دارالقلم بیروت)
عن ابن عباس: «ان رسول الله (ص) امر بسد الابواب الا باب علی؛ همانا رسول خدا (ص) امر فرمودند به بستن درب همه خانه هایی که به مسجد باز میشد مگر درب خانه علی (ع)» (سنن الترمذی کتاب المناقب، باب 21، حدیث 3732، صفحه 599، دارالکتب العلمیة بیروت)
قال له علی رسول الله (ص): «انت یا علی اخی فی الدنیا و الاخرة؛ رسول خدا (ص) به علی (ع) فرمود: یا علی تو در دنیا و آخرت برادر من هستی.» (سنن الترمذی ج 5 باب 21 حدیث 3720 ص 595 کتاب المناقب، دارالکتاب العملیة بیروت)
«عن النبی (ص) قال: من کنت مولاه فعلی مولاه؛ هر کسی من رهبر اویم علی رهبر است». (سنن ترمذی کتاب المناقب جلد 5 باب 20 حدیث 3713 ص 591 دار الکتاب العملیة بیروت سنن ابن ماجه جلد 1 باب 11 حدیث 116 ص 58 و 43 یوم الغدیر حجة الوداع دار احیاء تراث العربی)
«...ثم اردف رسول الله (ص) بعلی بن ابیطالب فامره ان یؤذن ببراءة فاذن... علی فی اهل منی یوم النحر ببراءة و ان لا یحج بعد العام مشترک و لا یطوف بالبیت عریان؛ ...سپس پیامبر (ص) علی (ع) را در پی او فرستاد پس امر فرمود: که سوره برائت را در مکه به مردم اعلان و ابلاغ کن پس علی (ع)... در میان اهل منی در یوم النحر برائت را اعلان و ابلاغ نمود که: بعد از امسال مشرکی حج بجا نیاورد و هیچ عریانی طواف ننماید». (صحیح بخاری جزء 5 و 6 کتاب التفسیر باب 342 و 341 حدیث 1080 و 1081ص 404 دارالقلم بیروت)
«سمعت زید بن ارقم یقول: اول من اسلم علی؛ شنیدم زید بن ارقم گفت: اولین کسی که اسلام آورد علی (ع) بود». (سنن ترمذی کتاب المناقب دارالکتب العلمیة بیروت)
«عن علی رضی الله عنه قال: قال رسول الله (ص) انا دارالحکمة و علی بابها؛ حضرت علی (ع) فرمود: پیامبر اینچنین فرمود: من خانه حکمت و علی درب آن است». (سنن ترمذی کتاب المناقب دارالکتب العملیه بیروت)
امام علی (ع) ویژگی های امام قیامت ولایت تاریخ اسلام حدیث قرآن تشیع چهارده معصوم (ع) امامت