جستجو

عذاب های مخصوص برای مستکبران و متعدیان

عذاب شیطان و انسان های متکبر
در تفسیر علی بن ابراهیم، از حضرت صادق (ع) آورده است: در آتش دوزخ، آتش دیگری است که اهل دوزخ از آن پناه می برند و آن آتش فقط برای شخص متکبر و صاحب جبروت و معاند آفریده شده است، و نیز برای شیطان عنود و لجوج و متجاوز، و از برای هر متکبری که به روز حساب ایمان نیاورده است، و از برای هر کس که دشمن آل محمد باشد.
و آنکه در روز قیامت عذابش از همه سهل تر و سبکتر است کسی است که او را در آتشی کم عمق (ضحضاح من نار) قرار داده اند، و او دو کفش از آتش دارد که دو بند آن کفش ها از آتش است، بطوریکه از شدت آتش آن کفش ها و آن بند کفش ها، دماغ و مغزش همچون دیگ مسی جوش می زند. او در میان آتش، عذاب کسی را از عذاب خود شدیدتر نمی بیند؛ در حالیکه هیچکس در میان آتش عذابش از او سبکتر و سهل تر نیست. البته عذاب های سخت و دردآور دوزخ اختصاص به متعدیان و متجاوزان به حقوق ضعفاء و گردنکشان و متکبران و مستکبران دارد که در دنیا فتنه و فساد می کنند، و خونریزی ها می نمایند، و مردم بی پناه و بی گناه را می کشند، و دشت ها و وادیها را از خون پر می کنند، و اگر عمرشان زیاده شود و چند برابر گردد باز هم به همین نهج در روی زمین رفتار می کنند؛ همچنانکه درباره سلاطین جائر، و حکام جابر، و علماء خونه، و نظائر هم دیده می شود که در تعدیات آنها در دنیا مقدار مشخصی نیست بلکه هر چه از دست آنان برآید از ستم و ظلم و تکبر و حق کشی دریغ ندارند.

جهنم مظهر تعدی های دنیوی است
و بنابراین اگر در روایت دیدیم -چنانکه دیدیم- که اگر مثلا از شدت اندوه و اشک، روی چهره جهنمیان جوی جاری می شود و سپس تبدیل به جوی خون می شود، و یا از متعدیان به قدر یک بیابان و دشت، چرک خونین خارج می شود، هیچ جای تعجب نیست، زیرا اینها مکتسبات و دست پرورده های خود آنهاست: «و أن الله لیس بظلـ'م للعبید؛ و خدا در حق بندگان هرگز ستمکار نیست» (آل عمران/ 182) و (انفال/ 51) و (حج/ 10). قیامت و جهنم، ظهور و بروز همین نیات و تعدیات دنیوی است؛ هر چه بیشتر، بیشتر. اگر همین نیات فاسده، و أعمال قبیحه، و عقائد باطله را بخواهند در همین زندگی گسترش دهند و بصورت ملکوتی خود بارز و ظاهر سازند، همان جهنم افروخته و دشتهای چرک و خون صدید و ضریع دوزخ خواهد بود.

چاه های جهنم
در عقاب الاعمال از حضرت باقر (ع) روایت کرده است که: در جهنم کوهی است که آنرا صعدی نامند، و در صعدی یک بیابانی است که آنرا سقر گویند، و در سقر چاهی است که آنرا هبهب نامند؛ و هر وقت روپوش و در آن چاه را برمیدارند، تمام اهل آتش از شدت حرارت آن ناله و فریاد می زنند؛ و آن منزل مردم جبار و متکبر و زورگو و متعدی است. و در تفسیر علی بن إبراهیم در تفسیر آیه 1 سوره فلق: («قل أعوذ برب الفلق؛ بگو به پروردگار سپیده دم پناه می برم») آورده است که: فلق چاهی است در جهنم که تمام اهل دوزخ از شدت حرارت آن چاه، پناه می برند. این چاه از خدا اجازه خواست که تنفس کند و خداوند به او اجازه داد؛ همینکه تنفس کرد تمام جهنم را آتش زد و در آن چاه، صندوقی است از آتش، و به قدری سوزنده است که اهل آن چاه از شدت حرارت آن صندوق پناه می برند و اسم آن صندوق تابوت است، و در آن تابوت شش نفر از پیشینیان و شش نفر از پسینیان هستند.

تابوت و عذاب حکام جابر
اما آن شش نفر که از پیشینیان هستند: یکی پسر آدم است که برادر خود را کشت و نمرود است که ابراهیم را در آتش افکند، و فرعون موسی است، و سامری است که گوساله را برای پرستش بنی اسرائیل معین کرد، و آن کسی است که دین موسی را به تهود و یهودیت مبدل کرد، و دیگر آن کسی است که شریعت حضرت عیسی را به تنصر و نصرانیت تبدیل نمود. و اما آن شش نفر که از پسینیان هستند اولی و دومی و سومی و چهارمی است، و دیگر رئیس خوارج است، و آخرین آنها ابن ملجم است.
«و من شر غاسق إذا وقب؛ و از شر شب تار، وقتی که هجوم آورد»، یعنی آنکه در آن چاه می افتد در آنجا غائب می شود.

ظهور افکار و خیالات شیطانی به صورت شراره های آتش
آری! چون دل انسان به غیرخدا مشغول شود، پیوسته خاطرات شیطانی بر افکار او هجوم می کنند، و دائما هم و غم لاینقطع به صورتها و شکل های گوناگون بر او حمله ور می شود. و هرچه درجه بعد و دوری از خدا بیشتر باشد این افکار و خیالات شدیدتر، و در قیامت به صورت شراره های آتش بیشتری خواهد بود.
«قال علیه السلام: من أصبح و أکبر همه الدنیا، ألزم الله قلبه شغلا لافراغ له منه أبدا، و هما لا ینقطع عنه أبدا، و أملا لا یبلغ منتهاه أبدا، و فقرا لا ینال غناه أبدا؛ و إنه لیس من الله فی شیء؛ حضرت فرمود: کسیکه روزگار خود را بگذراند و مقصد بزرگ او دنیا باشد، پروردگار، دل او را وا می دارد به مشاغل و شواغلی که هیچگاه برای آن فراغتی نخواهد بود، و به هم و اندوهی که هیچگاه منقطع نخواهد شد، و به آرزوئی که هیچگاه به نهایت آن نخواهد رسید، و به فقر و نیازمندی و پریشانی ای که هیچگاه مبدل به غنا و بی نیازی نخواهد شد؛ و چنین کسی از خدا بهره و نصیب ندارد».

منابع

  • سید محمد حسینی تهرانی- معاد شناسی 10- صفحه 326-330

کلید واژه ها

قرآن رذایل اخلاقی عذاب الهی دوزخ حدیث تکبر

مطالب مرتبط

نامهای دوزخ (سقر) جاودانه های دوزخ (متکبران) عوامل ورود در جهنم (تکبر) عوامل ورود در جهنم (کبر و غرور) خلود کفار در آتش جهنم آثار و پیامدهاى تکبر و استکبار از نظر آیات و روایات اسباب و انگیزه های تکبر از نظر آیات و روایات

اطلاعات بیشتر

استکبار و خودپسندی سر منشاء تمام گناهان تجلی گناهان نفس به صورت عذاب های گوناگون شدت عذاب های اهل جهنم از نظر قرآن و روایات

ابزار ها