سید محمد علی معروف به (هبة الدین) شهرستانی، عالم و مجتهد بزرگ، مفسر قرآن، مجاهد و مبارز و یکی از بزرگان و وحدت گرایان جهان اسلام. در سال 1301 هـ ق، در بامداد 24 رجب، در سامرا به دنیا آمد. پدرش سید حسین حائری کاظمی و مادرش مریم از سادات و اولاد میرزا مهدی شهرستانی بود. هبة الدین نسبش به سی واسطه به زیدبن علی بن الحسین (ع) می رسد. پدرش دانشمند پارسا و عابد بود و بیشتر وقتش را به تحقیق در مسائل معنوی می گذراند و کتب «الفتوحات الغیبه فی الختوم و الاحراز و الادعیه و دموع السمعه فی ادعیه الجمعه» از اوست. مادرش زنی عالمه و فاضله که در ریاضیات، تاریخ، ادبیات و شعر، سرآمد زنهای آن زمان بود.
سید هبة الدین در دامان چنین پدر و مادری بی بهره نبود، ولی آموزش رسمی او از ده سالگی شروع شد که به تحصیل مقدمات علوم اسلام پرداخت و در طول 9 سال، صرف و نحو و منطق و عروض و بیان و بدیع و حدیث و درایه و رجال و فقه و اصول سطح متوسط تاریخ، هیئت، حساب و ریاضیات را در کربلا به پایان رساند. او سال 1319 هـ ق، پدرش را از دست داد. آیة الله سید مرتضی کشمیری که از یاران دیرینه پدرش بود، ضمن تسلیت به ایشان در کربلا، از او خواست که برای ادامه علوم، به نجف اشرف برود. این عالم بزرگ که برایش تردید ایجاد شده بود، با استخاره ای که با قرآن کرد و جواب شنید، در 21 شعبان 1320 هـ ق، رهسپار نجف شد. در نجف در مکتب اساتید بزرگی چون، شیخ محمد کاظم آخوند خراسانی، سید کاظم یزدی و شریعت اصفهانی، بهره ها برد و در مدت کوتاهی از آنها اجازه اجتهاد گرفت.
اقدامات اجتماعی
بعد از آن که به درجات عالی علم و کمال و اجتهاد رسید، شروع به تألیف و تحقیق و نشر علوم کرد. او با شیخ محمد عبده (مفتی مصر) و سید محمد رضا دانشور (صاحب مجله النهار) و گردانندگان مجلات مصر چون المقتطف و الهلال و غیره ارتباط برقرار کرد و با انتشار مقاله و شعرها و گزارش های مجلات جهان عرب، در سال 1328 هـ ق، مجله «العلم» که اولین ماهنامه دینی فلسفی و علمی بود، در نجف منتشر کرد. پس از دو سال از انتشار این مجله، خبر پیوستن عده ای از مسلمانان بحرین به دین ترسایان، قریةاله شهرستانی را غمگین و او را روانه بحرین کرد و به این ترتیب دفتر مجله (العلم) برای همیشه بسته شد. او در بحرین دو مدرسه بنام «اصلاح» و «اسلام» افتتاح کرد و یک ساختمان ویژه برای ارشاد ناآگاهان و نشست های علمی ترتیب داد و کم کم جمع ترسایان بحرین را پراکنده ساخت.
اصلاحات و اقدامات سید بر وحدت مسلمین
شهرستانی برای تبلیغ دین به هندوستان رفت تا بعد از دیدار با علمای آنجا و نشست ها و تشکیل انجمن مذهبی به ژاپن برود، ولی دیدار او با "سید جلال الدین مؤیدالاسلام حسین کاشانی" مسیرش را عوض کرد و او که نویسنده روزنامه «حبل المتین» بود، سفر به ژاپن را بی فایده دانست. از این رو، سید هبة الدین به یمن رفت و از آنجا به حجاز و سوریه و لبنان و ایران و سپس به نجف بازگشت. او می خواست که در هر سرزمینی، انجمن مذهبی تشکیل و آن را با انجمن مرکزی نجف پیوند دهد تا در مواقع حساس، این نیروها وارد عمل شده و از مرزهای اعتقادی و دین، پاسداری کنند.
مجاهدات سید شهرستانی
بعد از مراجعت به نجف، مشارکت جدی در مبارزات شیعیان عراق داشت و نقش مؤثر و سازنده ای در پیروزی انقلاب عراق و استقلال آن کشور به عهده گرفت که به این خاطر، مدتی در شهر حله، زندانی بود. در سال 1332 هـ ق، در جنگ جهانی اول، او همراه روحانیون بزرگ چون شیخ الشریعه اصفهانی، ملا کاظم آخوند خراسانی و سید مصطفی کاشانی، پرچم مقدس بارگاه علی (ع) را برداشته و در میان مردم به طرف جبهه رفتند، از طریق کوفه و به همراه فرزند سید کاظم یزدی در 21 محرم 1334 هـ ق به بغداد رسیدند. روز 25 محرم این بزرگواران در جبهه به دیدار اندیشمندان اهل سنت در «اعظمیه» رفتند و در یک محفل گرم و صمیمی، شرکت کردند و سرانجام در جبهه جنگ به نبرد با نیروهای بریتانیای کبیر، دلاورانه به مبارزه پرداختند. او بعد از اینکه از جبهه نبرد به سامرا برگشت، تلگرافهائی در جهت تقویت روحیه مردم و رزمندگان می فرستاد.
سال 1340 به دستور ملک فیصل، بعد از استقلال عراق، وزیر فرهنگ و معارف عراق ولی در ذیحجه همان سال از این منصب کناره گرفت و به تحقیق و تألیف مشغول شد. سال 1342 هـ ق به دستور حکومت عراق و تأکید علمای وقت، ریاست دیوانعالی تمیز (کشور) را به عهده گرفت که به مجلس «تمیز جعفری» مشهور شد. سال 1352 هـ ق، به درخواست اهالی بغداد به نماینده مجلس شورای ملی انتخاب شد و بعد از انحلال مجلس، باز هم به تألیف و نگارش و مبارزه با قلم خود به حملات دشمنان اسلام پرداخت. او در صحن شریف کاظمین، کتابخانه عمومی جوادین علیهماالسلام را، تأسیس کرد. او در چندین سالی که به درد چشم مبتلا شد برای معالجه به سوریه رفت اما درمان ها برایش فایده ای نداشت و در نهایت نابینا شد. فرزندش کتابهای مورد نظر او را قرائت می کرد و روزی 40 صفحه می نوشت. این عالم بزرگ عالم تشیع، در سال 1386 در سن 85 سالگی، از دار دنیا رحلت کرد.
برخی تالیفات و آثار
از ایشان تألیفات گسترده و فراوانی در زمینه های مختلف علمی و دینی به جای مانده که از آن جمله الهیه و الاسلام که توسط مرحوم حاج سراج انصاری به فارسی ترجمه و بارها در ایران چاپ شده:
1- اضرار التدخین
2- نهضة الحسین
3- جبل قاف
4- حل المشکلات
5- الدلائل و المسائل
6- الامه و الائمه فی طریق تعیین خلفاء النبی
7- التذکره فی احیاء مجد العتره
8- التنبیه فی تحریم النشبیه بین الرجال و النساء
9- ماهو نهج البلاغه
10- المعجزة الخالده
11- سراج المنبر و دهها اثر دیگر
سید هبة الدین شهرستانی اجتهاد مفسران زندگینامه تشیع علوم اسلامی دانشمندان