جستجو

بررسی فرقه اسماعیلیه

اسماعیلیه فرقه ای هستند که در آغاز تشکیل خود به امامت امامان تا امام ششم، امام جعفر صادق علیه السلام، اظهار اعتقاد می کردند و می گفتند  پس از امام صادق، امامت به فرزندش، اسماعیل، منتقل  شده است. بدین سبب ایشان را شش امامی می نامند. سپس  به فرقه ای مختلف با عقاید گوناگون تقسیم شدند. اینک اشاره ای گذرا به تاریخ این فرقه و عقایدشان می نماییم: اسماعیل که این فرقه خود را به او نسبت می دادند، در زمان پدر بزرگوارش، امام صادق علیه السلام، وفات نمود. امام صادق پس از وفات اسماعیل، کارهایی انجام داد که در زندگانی سایر ائمه بی مانند است از جمله آنکه: چون اسماعیل وفات نمود، امام سی تن از شیعیان را در منزل خود حاضر گردانید سپس به یکی از اصحابش به نام داوود فرمود: ای داوود! روی او را بگشای. سپس به هر یک از سی نفر دستور داد با دقت صورت اسماعیل را بنگرند و از هریک پرسید: آیا اسماعیل زنده است یا وفات کرده؟ یکایک آنان گفتند وفات کرده است. سپس فرمود: خداوندا شاهد و گواه باش. سپس دستور داد او را غسل داده کفن کردند. سپس به مفضل فرمود: ای مفضل! کفن را از روی صورتش باز کن. بعد به ایشان فرمود: همگی او را بنگرید و دقت کنید؛ اسماعیل مرده است؟! همگی گفتند: آقای ما! او مرده است. و از کار امام صادق علیه السلام شگفت زده شدند. سپس فرمود: خداوندا شاهد و گواه باش، و چون اسماعیل را در لحد گذاردند، فرمود: ای مفضل! صورت او را بازکن. چون صورت او را باز کرد، به ایشان  فرمود: آیا او زنده است یا وفات کرده؟! گفتند: او وفات کرده است ای ولی خدا ! امام علیه السلام فرمود: خداوندا شاهد و گواه باش، همانا  اهل باطل در مرگ اسماعیل  شک و تردید خواهند کرد. چون خاک بر روی جسد وی ریختند و دفن تمام شد، دیگر باره فرمود: این مرده کفن شده دفن شده در این لحد کیست؟ همه گفتند: اسماعیل فرزند شما ست. فرمود: خداوندا شاهد باش. سپس دست فرزندش، موسی را گرفت و فرمود: این با حق می باشد و حق با اوست.

و در روایات دیگر آمده است که حضرت صادق علیه السلام دستور داد بر حاشیه کفن اسماعیل بنویسند: "أسماعیل یشهد أن لا إله إلا  الله" و دستور  داد او را غسل دهند و کفن کنند، و پس از آنکه او را در کفن پیچیدند، چندین بار امر کرد رویش را بگشایند و پیشانی و چانه و گلویش را بوسه زد، و در حال تشییع جنازه او، چندین بار دستور داد جنازه را بر زمین بگذارند و کفن از روی اسماعیل پس می زد و به صورت  او نظر می کرد تا مردم در وفات اسماعیل شک نکنند و در چندین روایت آمده است که حضرت صادق علیه السلام بعضی از شیعیان را به نیابت از اسماعیل به حج فرستاد.

توجه فرمایید: امام صادق علیه السلام پس از وفات فرزندش، سی نفر از بزرگان شیعیان را احضار می فرماید و دستور می دهد روی اسماعیل را بگشایند و از یکایک ایشان می پرسد: آیا اسماعیل فوت شده یا زنده است؟! همگی می گویند: وفات کرده است. سپس  دستور می دهد او را غسل داده و کفن کنند و بر کفن او می نویسند: "أسماعیل یشهد أن لا إله إلا  الله" و این کار برای تأکید بر آن بوده که این کفن، کفن اسماعیل است. بعد از کفن کردن نیز دستور می دهد بندهای کفن را باز کنند. دوباره از یکایک ایشان می خواهد با تحقیق تمام بنگرند. سپس از ایشان سوال می کند: این جسد کیست؟ همگی می گویند: این فرزند شما اسماعیل است که مرده است. سپس در تشییع جنازه او، که در آن قاعدتا جمعیتی بیش از آن سی نفر حاضر بوده اند، چندین بار در برابر همه تشییع کنندگان دستور می دهد جنازه را بر زمین بگذارند و هربار کفن را باز می کند و صورت او را می نگرد و با این کار، نظر همه تشییع کنندگان را جلب می فرماید، و پس از آنکه اسماعیل را در لحد می گذارند، باز هم از حاضران می پرسد این جسد کیست؟ همه می گویند: جسد اسماعیل  است. پس از اتمام دفن، باز از حاضران سوال می فرماید: این که غسل داده شده و کفن شده و دفن شده کیست؟ می گویند: اسماعیل فرزند شما می باشد، و پس از مدتی شخصی از شیعیان را برای اسماعیل اجیر می کند تا به نیابت از اسماعیل به حج  برود.

با همه این روشنگری های امام صادق علیه السلام در امر وفات اسماعیل، و با این همه محکم کاری ها، گروهی که امام صادق را درک کرده بودند، می گویند: چنین نیست که امام صادق فرموده، اسماعیل  نمرده است! و او پس از امام صادق زنده بوده است، و او امام پس از امام صادق می باشد. این گروه را به دلیل آنکه می گفتند امامت را تا امام صادق علیه السلام که ششمین امام است قبول داریم، شش امامی نامیده اند ولی چنین نیست! اسماعیلی ها شش  امامی نیستند، بلکه هیچ امامی هستند! چه آنکه آنان  امامان پیش از اسماعیل را به عنوان امام نمی شناختند و اقوال هیچ یک از ائمه شش گانه را نپذیرفتند و گفتند: اسماعیل پس از امام صادق زنده بوده و امامت به او منتقل شده است. و بعضی  از آنان گفتند: امامت پس از اسماعیل به فرزندش، محمد، منتقل شد. این فرقه که نامشان اسماعیل یا اسماعیلیه می باشد به مرور زمان تفاوتشان با شیعیان و ائمه شیعیان زیاد شد، تا به آنجا که انحراف آنان که از تشییع به صد و هشتاد  درجه رسید و به فرقه های مختلف تقسیم شدند. و از آنانند گروه قرامطه که در مکه کشتارها کردند و چند سال حجرالاسود را از خانه کعبه کندند تا سرانجام به اجبار خلیفه فاطمی در مصر،  آن را بارگردانیدند. همچنین از آنانند پیروان حسن صباح که در قلعه های الموت بوده اند..... و فرقه هایی دیگر که امروزه از آنان فرقه دروز در لبنان و فلسطین و فرقه آقاجانی در برخی از بلاد دنیا موجود می باشند.

بنابر آنچه بیان شد، فرقه اسماعیلیه در بدو تأسیس، شیعه نبودند به دلیل آنکه با امام صادق علیه السلام مخالفت کردند، سپس به تدریج از اسلام  نیز خارج،  و حتی ضد اسلام و ضد تشییع شدند.

منابع

  • سید مرتضی عسکری- نقش ائمه (ع) در احیای دین- از صفحه 181 تا 184

کلید واژه ها

مطالب مرتبط

اطلاعات بیشتر

ابزار ها