انفاق های مستحب انواعی دارد:
1- صدقه مستحب- آیات و اخبار متواتره، در تأکید آن بسیار است. خصوصا در اوقات مخصوص؛ مانند: جمعه و عرفه و ماه رمضان و بر طوائف مخصوص؛ مانند: همسایگان و ارحام، صدقه دوای مرض و برطرف کننده بلا و نازل کننده رزق و زیاد کننده مال و تأخیر اندازنده مردن بد و سوختن و غرق شدن و جنون تا هفتاد باب از شر است و هر چه بیشتر دهد اثرش زیادتر است و در طرف کمی هم حدی ندارد هر چند به مقدار دانه خرمائی باشد.
2- هدیه، و آن چیزی است که شخص به برادر دینی خود، ثروتمند یا تهیدست می دهد برای زیاد شدن دوستی و اگر با قصد قربت باشد از عبادات بزرگ است. از امیرالمومنین علیه السلام مرویست که: «اگر چیزی به عنوان هدیه به برادر دینی ام بدهم دوست تر دارم که مثل آن را صدقه بدهم.»
3- ضیافت- اخبار در فضیلت میهمانی مومن بسیار است و از اخلاق انبیا است و مرویست که هفت روز بر امیرالمومنین علیه السلام گذشت و بر آن حضرت میهمانی نرسید پس گریه می کرد و می فرمود: می ترسم شاید خدا مرا از نظر لطف انداخته باشد.
4- حق معلوم- و آن مقداری است از مال که شخص مسلمان، به اندازه دارائی و تمکن بر خود قرار می گذارد که هر روز یا هر هفته یا هر ماه به طور استمرار به محتاج و ارحام خود بپردازد. چنانچه در قرآن مجید می فرماید: «اهل تقوا آنانند که در اموالشان حقی قرار داده اند برای محتاجی که سوال می کند و محتاجی که سوال نمی کند و مردم گمان می کنند تهیدست نیست». ( سوره معارج / آیات 24-25)
5 – حق حصاد – و آن مقداری از زراعت است که زارع هنگام برداشت خود مشت مشت به رهگذران می دهد، بدون اینکه بابت زکات محسوب کند. چنان چه می فرماید «حقش را در روز خرمن کردن بدهید» ( سوره انعام / آیه 141) و این دو قسم از انواع صدقه مستحب است و چون بالخصوص در آیات و اخبار ذکر شده به واسطه اهمیت هر دو علی حده ذکر شد.
6-قرض الحسنه دادن به مسلمانی که احتیاج به قرض پیدا کرده است- حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «بر در بهشت نوشته شده است: صدقه دادن ده حسنه و قرض دادن هیجده حسنه دارد» و «نیست مومنی که به مومنی قرض دهد، در حالی که منظورش رضای خدای باشد مگر اینکه خداوند آن مال را برایش صدقه حساب می فرماید تا زمانی که مالش به او رد شود» یعنی در هر لحظه ای که او را برای خدا مهلت می دهد، مثل این است که تمام آن مال را صدقه داده زیرا هر لحظه حق مطالبه دارد و چون مطالبه نکرد مثل این است که دومرتبه مال را قرض داده. پس اجر دیگر صدقه دادن آن مال را سزاوتر می شود. و نیز می فرماید: «ماعون» که در قرآن مجید، وعده عذاب بر ترک آن داده شده زکات نیست بلکه مراد قرض دادن به محتاجان و عاریه دادن اثاث البیت به طلب کنندگان است. ابوبصیر به آن حضرت عرض کرد: همسایه های ما چون چیزی را به عاریه از ما می گیرند، می شکنند و فاسد می کنند. اگر ایشان را از آن منع کنیم ما را گناهی است؟ حضرت فرمود: بر تو گناهی نیست اگر آنها چنین باشند.
7- مهلت دادن یا حلال کردن بدهکاری که نتواند بدهی خود را بپردازد. حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «کسی که بخواهد در پناه خدا باشد در روزی که جز پناه او پناهی نیست، پس باید بدهکار بیچاره و عاجز را مهلت دهد یا اینکه حق خود را بر او حلال کند.» پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «کسی که بدهکار درمانده را مهلت دهد، برای او است نزد خداوند در هر روزی ثواب صدقه دادن مثل آن مال، تا زمانی که آن مال به او برسد». و به حضرت صادق علیه السلام عرض کردند، عبدالرحمن بن سبابه، طلبی از شخص مرده ای دارد و به او گفته ایم او را حلال کند، نپذیرفته است. حضرت فرمود: وای بر او، آیا نمی داند که هرگاه آن میت را حلال کند در برابر هر درهمی ده درهم نزد خداوند دارد و اگر حلال نکند در برابر درهمی فقط یک درهم از او طلبکار است.
8- بذل لباس و مسکن به محتاجان – حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «کسی که برادر دینی خود را لباس بپوشاند، زمستانی یا تابستانی، حق است بر خداوند که بر او لباسی از لباس های بهشتی بپوشاند و سختی های مردن را بر او آسان فرماید و قبرش را برایش گشاد فرماید و در قیامت ملائکه را با بشارت ملاقات کند هنگامی که از قبر بیرون می آید.» و همچنین می فرماید: «کسی که فقیری از مسلمانان را بپوشاند که از برهنگی برهد یا اینکه او را در معیشتش یاری کند ( مانند خانه و سرمایه و غیره)، خداوند هفت هزار ملک را مأمور می فرماید تا برای گناهانش تا روز قیامت استغفار کنند»
9- بذل مال برای حفظ آبرو و احترام خود و رفع شر اشرار و ظلم ظالمین- و مرویست که بهترین انفاق ها، انفاقی است که به آن، آبرو نگه داشته شود.
10- خیرات جاریه و صرف مال در منافع عامه است مانند مسجد و مدرسه و پل و کاروانسرا و حمام و چشمه آب جاری خفر کردن و کتابهای دینی منتشر نمودن و امثال اینها، از اموری که سال های دراز اثرش باقی است و صاحبش از ثواب مستمر آن برخوردار است.
حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «پس از هر مردن شخص، بهره ای به او نمی رسد مگر از سه چیز، صدقه ای که در حال زندگی آن را جاری ساخته و پس از مرگش هم جاری است. دیگر، سنت خیری که آن را تأسیس کرده ( مانند اذن گفتن) و پس از مرگش به آن سنت عمل کرده شود. سوم، فرزند صالحی که برای او دعا و استغفار کند.