جستجو

نگاهی به مدعیان مهدویت و بابیت در جهان

«مهدویت» به معنای مهدی موعود و امام منتظر بودن. و «بابیت» در لغت به معنای در بای بودن و در اصطلاح به معنای سفیر، وکیل و یا نائب خاص امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودن است. طبق معتقدات مذهب شیعه و روایات بسیاری که از کتاب های اهل سنت و جماعت وارد شده است، در آخر الزمان «مهدی» از آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم ظهور خواهد کرد. در اینجا  به دو نمونه از این روایات بسنده می کنیم.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «اگر تنها یک روز از عمر دنیا بماند، خداوند متعال در آن روز از خاندان من مردی را برانگیزاند و جهان را پر از عدل و داد کند، چنانکه پر از ظلم و ستم شده بود.»

و نیز فرمود: «اگر تنها از عمر یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را به درازا خواهد کشاند تا این که از خاندان من مردی به پا خیزد. اسم او اسم من است.

روایات مربوط به «مهدی» که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت آن حضرت صادر شده و در کتاب های شیعه و سنی مدون است، بقدری زیاد و گسترده است که نمی توان آن را انکار و یا در وجود آن شک و تردید نمود. کثرت و فراوانی روایات «مهدویت» که از پیامبر و عترت به ما رسیده است، موجب شد تا اعتقاد به «مهدویت» در بین تمام مذاهب و فرقه های اسلامی فراگیر شود و همه به آن معتقد گردند. آنگونه که روایات، ویژگی های «مهدی موعود » را بیان کرده است، او فرزند امام حسن عسکری علیه السلام و به عنوان دوازدهمین امام از اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم است. وی صاحب دو غیبت «صغری» و «کبری» است لیکن برخی از افراد و پیروان مذاهب و فرق اسلامی، از این باور فراگیر (مهدویت) سوء استفاده کرده اند و برای خود فردی را به عنوان «مهدی موعود» ادعا نمودند، در حالی که آن افراد، فرزند امام حسن عسکری صلی الله علیه و آله وسلم نیستند. برخی از افراد فرصت طلب نیز به جهت اغراض سیاسی و جاه طلبی به دروغ خود را «مهدی موعود» خواندند. این افراد به نام «متمهدیان» یا «مدعیان دروغین مهدویت» نامیده شده اند.

در تاریخ اسلام هر دو انگیزه برای ادعای «مهدویت» وجود دارد. چه افراد فرصت طلبی که خود را «مهدی موعود» معرفی کرده اند و چه افراد بافضیلتی که خود چنین ادعایی نداشته ولی دیگرن آنان را «مهدی موعود» معرفی نموده اند. افراد با فضیلتی مانند «محمد حنیفه» فرزند امام علی علیه السلام، «محمد بن عبدالله بن حسن»، امام جعفر صادق علیه السلام، «امام موسی کاظم علیه السلام، «اسماعیل بن جعفر» (فرزند امام صادق علیه السلام)، «امام محمدباقر علیه السلام» و «امام حسن عسکری علیه السلام» را برخی از جهال، «مهدی موعود» پنداشتند، و نیز برخی از افراد خون آشام و ستمگری مانند «مهدی عباسی» و «ابومسلم خراسانی» را برخی از شیادان به عنوان «مهدی موعود» معرفی کردند. از سوی دیگر برخی از افراد جاه طلب و حیله گر، از اعتقاد «مهدویت» سوء استفاده و به دروغ خود را «مهدی موعود» معرفی نموده اند که به نام چند نفر از آنان به عنوان نمونه اشاره می کنیم:

1- عبیدیان

«عبیدالله بن محمد فاطمی» (259 -322هـ) ملقب به «مهدی» که سلسله «عبیدیان» یا «فاطمیان» را بنا نهاد. او نخست در «شام » زندگی می کرد و در آنجا کسانی را به «مغرب» فرستاد تا مردم را به ظهور «مهدی موعود» بشارت دهند. عده ای دعوت او را پذیرفتند. در پایان قرن سوم در شمال آفریقا در منطقه «سجلماسه» قیام کرد و تمام آن ناحیه را تصرف نمود و در سال (297هـ) خود را خلیفه خواند و در سال (303هـ) در نزدیکی «قیروان» شهری بنا نهاد که به مناسبت انتساب به وی آن را «مهدیه» خواندند. «عبیدالله مهدی» در سال (322هـ)  در گذشت.

2- حاکم بامرالله

«حاکم بامرالله» از خلفای عبیدیان مصر، در سال (386هـ) به خلافت رسید. او در سن 11سالگی به مرضی شبیه به جنون مبتلا شد و بعد که به حکومت رسید یک سری دستورات نابخردانه صادر کرد. روزی به مردم فرمان داد که بر در و دیوار مساجد و معابر، بر خلفا و صحابه دشنام بنویسند، زمانی فرمان صادر کرد که مردم باید سگ ها را بکشند، و نیز دستور داد تا زنان در خانه زندانی باشند، هیچ کدام از زنان نباید از خانه بیرون روند. برای عملی شدن این فرمان، کفاشان را از تولید کفش زنانه نهی کرد. «حاکم» در آغاز ادعای «مهدودیت» و سپس ادعای «الوهیت» نمود. در «مصر» او را ربودند و کشتند و بعد از مدتی لباس های خون آلود و پاره پاره شده او را یافتند. پیروانش  ادعا کردند که او نمرده، بلکه به آسمان عروج کرده است.

3- محمد بن تومرت

از دیگر متمهدیان، محمد بن تومرت(485-524هـ) است. او موسس سلسله «الموحدین» و از «قبیله مصامده» بود که در جبال اطلس «مراکش» مسکن دارند. وی در آغاز مردم را به ظهور «مهدی» بشارت می داد، لیکن بعد در سال( 522هـ) ادعا کرد که «مهدی موعود» خود او است. گروهی از اقوام «بربر» گرد او جمع شدند و چون فوت کرد (524هـ) جانشین و پیرو او «عبدالمومن» موقع را غنیمت شمرد و اقوام «بربر» را سیل وار متوجه «مراکش» ساخت و بعد به «اسپانیا» تاخت و آنجا را تصرف کرد و سلسله «الموحدین» را تاسیس نمود.

4- تهامی

فردی در منطقه «تهامیه یمن» در سال (1159م) ادعای «مهدویت» نمود و گروهی به او گرویدند. او توانست در آن منطقه، دولتی تاسیس کند. سرانجام «توران شاه»، حاکم و «صلاح الدین ایوبی» کارگزار او را شکست داد.

5- بابا اسحاق

فردی به نام «بابا اسحاق، محمد قرمانی»، در زمان سلطان سلیمان قانونی از پادشاهان عثمانی، در سال (637هـ/1239م) در «اناطولی»، ادعای «مهدویت« نمود و گروه زیادی از مردم را قتل عام کرد، اموال آنان را به غارت برد و سرانجام «کیخسرو» امیر« قونیه» او را به قتل رساند.

6- عباس الریفی

«عباس الریفی» از اهالی «ریف»  از بلاد مغرب، در بین سال های (690-700هـ/ 1290- 1300م) در آن منطقه ادعای «مهدویت» نمود و فتنه عظیمی برپا کرد.

7- الرجل الجبلی

فردی به نام «عبدالله» یا «قرطیاوس» در «جبل»، سال (717هـ/1317م) ادعای «مهدویت» نمود و از طایفه «نصریه» حدود سه هزار نفر با او بیعت کردند.

8- ملا عرشی کاشانی

در سال (850هـ /1446م) فردی به نام «ملاعرشی کاشانی» در «اصفهان» ادعای «مهدویت» نمود و بعد ادعای «نبوت» کرد و در سال (880هـ) کشته شد. جسد او را پس از کشته شدن سوزاندند.

9- میرزای بلخی

یکی از علمای «بلخ» معروف به «میرزای بلخی» در سال (890هـ/1485م) ادعای «مهدویت» کرد و بعد کشته شد.

10- شیخ عبدالقدیر بخارائی

در سال (900 هـ/1494م) در «بخارا» فردی به نام «شیخ عبدالقدیر بخارایی» ادعای «مهدویت» نمود و امیر «بخارا» او را به قتل رساند.

11- محمد جونپوری هندی

«محمد جونپوری هندی» یکی دیگر از «متمهدیان» است که به دروغ خود را  «مهدی موعود» معرفی نمود. او در سال (847هـ) متولدشد، در سال ( 910 هـ /1495م) ادعای «مهدویت» نمود و در سال (910 هـ) مرد.

12- مغربی

«شیخ شمس الدین محمد فریانی» فرزند «احمد مغربی» در سال (824هـ/ 1402م) در «جبال حمیده» در «مغرب» ادعا کرد که او «مهدی موعود» است.

13-شیخ مغربی

در سال (950هـ/1543م) در بلاد «مغرب»، فردی ادعای «مهدویت» نمود که در تاریخ به عنوان «شیخ مغربی» از او نامی به میان آمده است.

14- شیخ زاده کردستانی

در سال (1077هـ/1666م) در «کردستان» شیخ زاده ای خود را «مهدی» خواند و چون او را دستگیر کردند و به نزد سلطان «عثمانی» بردند از ادعای خود منصرف شد. او در پاسخ به پرسش های سلطان به گونه ای سخن می گفت که سلطان شیفته او شد و او را در ردیف ندیمان خود قرار داد.

15- عبدالله العجمی

در روز جمعه 26 رمضان (1081 هـ /1670م) در «مسجدالحرام» فردی به نام «عبدالله العجمی» ادعای «مهدویت» نمود و در همان جا کشته شد.

16- بنگالی

مردی از اهالی «بنگاله هند» در «مجسدالحرام»، در ماه رجب (1203هـ /1788م) ادعای «مهدویت» نمود و در همان جا کشته شد.

17- سنگالی

در سال (1244هـ/1828م) در «سنگال» مردی ادعای «مهدویت» نمود و خود را «مهدی منتظر» خواند و پرچم مبارزه را برافراشت و بعد از چند صباحی شکست خورد و کشته شد.

18- شیخ سعید یمانی

در سال (1256هـ /1840م) در «یمن» مردی به نام «شیخ سعید یمانی» ملقب به «فقیه» ادعا کرد که او «مهدی موعود» و منتظر است. پادشاه «یمن» ملقب به «امام الهادی» او را به قتل رساند.

19- سودانی

«محمد، احمد بن سید عبدالله» معروف به «مهدی سودانی» ( 1260-1304هـ /1844-1885م) یکی از مدعیان معروف «مهدویت» در «سودان» بود. او در آغاز، نزد دو تن از علمای حوالی «خارطوم» درس خواند و سپس به «جزیره أبا» واقع در «نیل ابیض» رفت و در آنجا برای خود «خانقاه» ساخت و به مدت 15 سال در آن جزیره در انزوا به سر برد. پس از مدتی با شیخ و مرشد خود، به نام «محمد شریف»، اختلاف پیدا کرد و به مرشد دیگری به نام «شیخ القرشی» روی آورد. قبیله «بگارا» که در آن ناحیه از همه مقتدرتر بودند او را تقدیس می کردند. وی در شعبان (1298هـ) برابر با ژوئیه (1881م) درسن 40 سالگی ادعای «مهدویت» کرد و قبیله «بگارا» به آسانی دعوت او را پذیرفتند. او در سال (1300هـ/1882م) منادیانی به اطراف و نواحی، به نزد شیوخ قبالیل روانه ساخت تا خبر دهند که او «مهدی منتظر» است و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم  از جانب خدا «مهدویت» را به او بشارت داده است. او در «سودان» بر ضد «مصر» و «انگلستان» قیام نمود. رئوف پاشا، حاکم «سودان» او را به «خارطوم» دعوت کرد، ولی او نپذیرفت. پیروان  او با سپاه «رئوف پاشا» جنگیدند و آنان را  شکست دادند. دولت «مصر» سپاهی به فرماندهی «جیگلر پاشا» به نبرد با او و یارانش روانه کرد، ولی «مهدی» با 50/000 سرباز «سودانی» او را شکست داد سپس سپاهی به فرماندهی «هکس پاشا» به جنگ آنان رفت و شکست خورد. پس از این پیروزی ها پیروانش در سال (1885م) به شهر «خارطوم» حمله کردند و ژنرال «گوردون پاشا» حاکم «خارطوم» را کشتند و بر پایتخت «سودان» مسلط شدند. «مهدی» در سال(1302 هـ /1885م) مرد و سپاهیانش در سال (1889م) شکست خوردند و متلاشی شدند.

20- صومال

او در سال (1317 هـ /1899 م) ادعای «مهدویت» نمود. وی نزد قبیله «اوگادین» نفوذ وسیعی داشت. با نیروهای «انگلستان»، «ایتالیا» و «اتیوپی» به مدت 20 سال درگیر شد و سرانجام (1920 م) مرد.

21- علی محمد شیرازی

او در سال ( 1235هـ /1819م) در «شیراز» متولد شد، در19 سالگی به «بوشهر» رفت و 5 سال به تجارت پرداخت، پس از آن به «نجف اشرف» رفت و در درس «سیدکاظم رشتی» شرکت می کرد، پس از وفات او، خود را «باب» امام زمان و سپس «مهدی موعود» خواند. در «مکه» مردم را به خود فرا خواند. سپس به «بوشهر» برگشت. وی به خاطر این ادعا، دستگیر و زندانی شد و در سال 1266هـ 1850م) در«تبریز» اعدام شد.

22- قادیانی میرزا غلام احمد

«میرزا غلام احمد»، موسس فرقه «احمدیه» در قادیان پنجاب هندوستان به دنیا آمد و علوم متداول زمان خود را در فارسی و عربی به خوبی آموخت و برخلاف میل پدرش که می خواست او را به خدمت دولت «انگلستان» در آورد، گوشه نشینی گزید و از درآمد املاک خود زندگی می کرد. در حدود چهل سالگی کتاب مهمی به نام «براهین احمدیه» منتشر کرد. در 50 سالگی اعلام کرد که وحی به او رسیده و مجاز در گرفتن بیعت از مردم شده است. گروهی از مردم به او گرویدند، 2 سال بعد خود را مصلح و «مهدی موعود» خواند و تا آخر عمر گرفتار مخالفت مسلمانان و نیز مسیحیان و هندوها بود.

آنچه از آن یاد شد تنها اشاره ای بود به برخی از مدعیان دروغین «مهدویت». افزون بر این، عده ای هم در طول تاریخ، خود را «باب» و سفیر امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی نمودند که 4 نفر از این عده به حق سفیر حضرت بودند. ادعای «بابیت»  در مجموع در دوره «غیبت کبری» نیز برخی خود را «سفیر» حضرت معرفی نمودند و مفتضح شدند. به عنوان نمونه افراد ذیل، خود را «باب» و «نایب خاص» امام مهدی (عج) معرفی نموده اند:

1- «ابودلف مجنون» ( محمد بن منتظر). او بعد از درگذشت «ابوالحسن، علی بن محمد سمری»، آخرین نایب خاص امام مهدی (عج)، ادعای نیابت و بابیت نمود و مفتضح شد. او در آخر زندگی اش به جنون مبتلا شد.

2- «محمد بن سعد»، شاعر کوفی، متوفای (540هـ /1145م).

3- «احمد بن حسین رازی»، متوفای (670هـ /1271م).

4- «حسین بن علی اصفهانی کاتب»، متوفای (853هـ/1449م).

5- «علی بن محمد سجستانی» ساکن بغداد، متوفای (860 هـ /1455م).

6- «سید محمد هندی»، ساکن مشهد، متوفای (987هـ / 1579م).

7- «شیخ محمد مشهدی»، متوفای (1090 هـ/ 1679م).

8-  «سید محمد علی شیرازی»، معروف به «باب » ، متوفای (1266هـ /1850م).

منابع

  • پورسید آقایی، جباری، عاشوری و حکیم- تاریخ عصر غیبت– از صفحه 405 تا 413

کلید واژه ها

امام مهدی (عج) محمدبن حنیفه

مطالب مرتبط

علت سختگیری دستگاه خلافت بر امام حسن عسگری (ع) امام زمان علیه السلام و مسأله طول عمر قطعیت ظهور در نظر شیعه و سنی مشخصات عصر ظهور (کلام علی علیه السلام در نهج البلاغه) قیام مهدی (عج) یک تکامل، نه یک انفجار پیروزی نهایی حق بر باطل از نظر قرآن کریم منتظران غیرحقیقی امام زمان عج الله تعالی فرج شریف

اطلاعات بیشتر

ابزار ها