انواع غرور و فریفتگی
فارسی 4080 نمایش |غرور از ماده غر به معنای فریب دادن است. انسان گاه بر اساس وسوسه های شیطان و یا امیال نفسانی و حیوانی فریب خورده و از حق و حقیقت فاصله می گیرد و به چیزى كه موافق هواى نفس و تمایل طبع انسانى است دلخوش می شود. بر حسب اینکه این فریفتگی از ناحیه خود انسان حاصل شده و یا غیر از آن، می توان غرور را به انواعی تقسیم کرد. هر چند که تفکیک بین عامل فریب انسان بسیار سخت می باشد و عوامل مختلفی برای گمراهی انسان با یکدیگر ترکیب شده و همکاری می کنند. ما در این بحث به بعضی از مهم ترین عوامل اشاره می کنیم:
شیطان
شیطان دشمن قسم خورده و همیشگی انسان است و یکی از مهم ترین عوامل گمراهی و فریب خوردگی اوست: «قال فبعزتك لأغوینهم أجمعین* إلا عبادك منهم المخلصین؛ شیطان گفت پس به عزتت سوگند كه همه و همه شان را گمراه خواهم كرد مگر بندگان خالص تو، از میان آنها! (ص/ 82-83). این دشمن خطرناک از هر راه و وسیله ای ممکنب برای ضلالت و گمراهی بندگان خدا استفاده می کند. خداوند انسان ها را از گرفتار شدن در دام وسوسه های شیطان بر حذر می دارد: «و لایغرنكم بالله الغرور؛ شیطان (با به رخ كشیدن و استناد به رحمت و مغفرت خدا) فریبتان ندهد» (فاطر/ 5). شیطان نظر مردم را یكسره به حلم و عفو خدا از یك سو، و به مظاهر امتحان و استدراج و كیدش از سوى دیگر، متوجه می سازد، از یك سو به ایشان تلقین می كند كه خدا حلیم و بخشنده است، و از سوى دیگر می گوید: به دنیاپرستان بنگرید كه چگونه از عذاب خدا ایمنند، هر چه بیشتر در طلب دنیا مى كوشند، و بیشتر از خدا غافل و در لجنزار گناه غرق مى شوند زندگى شان بهتر و راحت تر، و در بین مردم داراى مقامى رفیع تر مى شوند. این جاست كه شیطان از وسوسه هاى خود نتیجه مى گیرد، و به دل آنان مى افكند كه اصلا هیچ احترام و ارزشى نیست، مگر در پیشرفت زندگى دنیا، و در ماوراى این زندگى خبرى نیست، و این وعده و وعید و قیامت و حساب و بهشت و دوزخى كه دعوت هاى دینى از آن خبر مى دهند، مشتى خرافات است. در نتیجه مى توان گفت: مراد از غرور و اینکه شیطان انسان را نسبت به خدا فریب می دهد، این است كه: انسان را از آن معامله اى كه خداوند در برابر غفلت و ظلم انسان، با انسان مى كند غافل می سازد. امیر مؤمنان علی (ع) از این فریب خوردگی بر حذر داشته و می فرمایند: «لا یغرنك ما أصبح فیه أهل الغرور بالدنیا فإنما هو ظل ممدود إلى أجل محدود؛ برخورداری فریفته شدگان به دنیا، تو را نفریبد؛ زیرا آن برخورداری سسایه ای گذاراست».
دنیا
دنیا در متون دینی بر دو قسم است: دنیای مذموم و دنیای ممدوح. دنیای ممدوح، همان جهان طبیعت یعنی آسمان، زمین، دریا، صحرا و... است. این ها آیات الهی و موجودات حقیقی اند كه نه تنها مذموم نیستند بلكه قرآن كریم از آن ها به بزرگی یاد می كند. اما دنیای مذموم، همان اوهام و خیال بافی ها، شهوات، برتری طلبی ها، افتخار به ثروت، مقام، لقب، تكاثر، تفاخر، زینت، قراردادهای اعتباری و تعلقات و من و ما هایی است كه مانند سراب، واقعیتی ندارد و انسان را از یاد خدا غافل می كند و به گناه می كشاند و بارها مورد نکوهش قرار گرفته است: «واعلموا أنما الحیوة الدنیا لعب و لهو و زینة وتفاخر بینكم وتكاثر فی الأموال والأولاد؛ بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است» (حدید/ 2). انسان در اثر وسوسه شیطان و نیز امیال و هوس های نفس اماره، به این دنیای مذموم گرایش پیدا می کند و فریب دنیا را خورده و به تدریج در لذات آن غرق می شود. امام علی (ع) می فرمایند: «سكون النفس إلى الدنیا من أعظم الغرور؛ دل بستن نفس به دنیا، بزرگترین فریب است».
خداوند به همه انسانها هشدار مى دهد و آنها را بر حذر می دارد از اینكه فریب زرق و برق دنیا را بخورند و به آن مغرور شوند: «یا ایها الناس... ان وعد الله حق فلاتغرنكم الحیاة الدنیا و لایغرنكم بالله الغرور؛ اى مردم!... وعده الهى (معاد) حق است مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد و مغرور سازد و شیطان با به رخ كشیدن و استناد به رحمت و مغفرت خدا فریبتان ندهد» (فاطر/ 5). اسباب غرور و فریفتگی در این آیه شریفه دو چیز شمرده شده: زرق و برق دنیا و شیطان و این تعبیر نشان مى دهد كه گاه انسان بى آنكه از زندگى مادى مرفهى برخوردار باشد تنها با مشتى خیالات بى اساس مغرور مى شود و براى خود مقام و شخصیتى مى پندارد، در برابر حق سركشى مى كند و در دام شیطان گرفتار مى شود. درست است كه دنیاى پر زرق و برق یكى از دامهاى شیطان است ولى گاه خیال و پندار هم سرچشمه نفوذ شیطان مى گردد و انسان با آن دلخوش مى شود.
با توجه به آیه 70 سوره مبارکه انعام در می یابیم که فریب خوردن از ظاهر زیبای دنیا موجب عدم دین مداری می شود. قرآن کریم می فرماید: «وذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا و غرتهم الحیاة الدنیا؛ كسانى را كه آیین (فطرى) خود را به بازى و سرگرمى (و استهزاء) گرفتند و زندگى دنیا آنها را فریب داده است رها كن». بین فریب خوردن از دنیا و بازیچه گرفتن دین خدا، ملازمه است، وقتى انسان نسبت به كام گرفتن از لذتهاى مادى، افسار گسیخته شد و همه كوشش خود را، صرف آن نمود، قهرا از كوشش در دین حق اعراض نموده و آن را شوخى و بازیچه مى پندارد. برخی از این افراد به دلیل دو استدلال زیر كه شیطان در دلشان ترتیب داده از تن دادن به برنامه سعادت الهی اعراض می کنند: نخست اینكه دنیا نقد و آخرت نسیه است، و نقد بهتر از نسیه است. و دوم آنكه لذات دنیا یقینى است و لذات آخرت مشكوك و احتمالى است، و امر یقینى بهتر از مشكوك است و یقینى را نباید به امید احتمالى رها كرد. در حالیکه با دقت در دو دلیل ذکر شده، بطلان آن ها آشکار می شود. زیرا از این غافل شده اند كه اگر چه دنیا نقد و آخرت نسیه است، اما این چنین نیست كه هر نقدى بهتر از نسیه باشد. اگر چنین بود چرا وقتی پزشک خوردن بعضى از غذاهای لذیذ را، كه بیمار خیلی به آنها علاقه دارد، برای او ممنوع می كند؛ او غذای نقد را به امید سلامتی نسیه ترک مى كند. اما استدلال دوم نیز صحیح نیست زیرا اولا وقوع قیامت و جهان آخرت برای تمامی مومنان، امری یقینی است. و دلیل آن آیات و روایات دلالت کننده بر این مطلب است که هر مومنی به آنها ایمان دارد.
مولای متقیان حضرت علی (ع) که خود الگو و اسوه زهد و بی اعتنایی به دنیاست، می فرماید: «اتقوا غرور الدنیا فإنها تسترجع [تترجع] أبدا ما خدعت به من المحاسن و تزعج المطمئن إلیها و القاطن؛ از فریب دنیا بپرهیزید؛ زیرا دنیا هر خوبی و نعمتی که فریبکارانه به انسان دهد، همواره پس می گیرد و کسی را که به دنیا دل بندد و در آن جا خوش کند، کوچ دهد». و همچنین می فرمایند: «لا تغرنك العاجلة بزور الملاهی فإن اللهو ینقطع و یلزمك ما اكتسبت من المآثم؛ زنهار که دنیا با هوس های دروغین و بی اساس تو را نفریبد؛ زیرا هوس از بین می رود و گناهانی که کسب کرده ای، برای تو می ماند».
نفس
از آنجا که انسان از کودکی عادت کرده به اینکه برای رسیدن به هر میل و هوسی که دارد تلاش کند -بدون توجه به اینکه آن خواسته صحیح است یا نه- و هر چه توان دارد به برآوردن کام نفس بپردازد؛ تا هنگامی که به تهذیب خود نپرداخته، نفس اماره بر وجود او حاکم می باشد (یعنی روح این شخص به سمت امیال نفسانی و بدی ها تمایل دارد و او را به آن سمت سوق می دهد) و او را به سمت هر چه موافق با لذات حیوانی مانند شکم پرستی، مال دوستی، شهوت جنسی و .. است سوق می دهد و بر ندای عقل و فطرت که هدایت گر انسان به سمت خوبی ها هستند، سایه افکنده و مانع از تاثیر آنها می شود. بنابراین فریب نفس اماره را خوردن و از او پیروی کردن، یکی از مهم ترین عواملی است که موجب هلاکت و گمراهی انسان می شود.
امیر المومنین (ع) می فرمایند: «أیها الناس إن أخوف ما أخاف علیكم اثنان اتباع الهوى و طول الأمل فأما اتباع الهوى فیصد عن الحق و أما طول الأمل فینسی الآخرة؛ ای مردم! همانا ترسنک ترین چیزهایی که از آن بر شما می ترسم، دو چیز است: تبعیت از هوای نفس و آرزوهای طول و دراز. تبعیت از هوای نفس، مانع از قبول حق می شود و آرزوهای طول و دراز، آخرت را به فراموشی می سپارد». اما هر انسانی با تفکر و دقت در وسوسه های نفس متوجه می شود که این وسوسه ها مخالف منطق و عقل و ناشی از جهالت می باشند. امام علی (ع) می فرمایند: «من جهل اغتر بنفسه و كان یومه شرا من أمسه؛ هر که نادان باشد، فریب نفس خود را بخورد و امروزش بدتر از دیروزش باشد». و نیز می فرمایند: «من اغتر بحاله قصر عن احتیاله؛ هر که مغرور وضعیت خود شود، در چاره اندیشی برای کارهای خویش کوتاهی می کند» و در کلامی دیگر می فرمایند: «الشقی من اغتر بحاله و انخدع لغرور آماله؛ بدبخت کسی است که فریفته وضع خود (توانگری یا دانش یا پاکی و مانند) شود و گول فریبندگی آرزوهایش را بخورد». و همچنین از کلمات ایشان نقل شده که: «من اغتر بنفسه أسلمته إلى المعاطب؛ هر که فریب نفس خود را بخورد، نفسش او را به دست هلاکت ها بسپارد».
منـابـع
محمد محمدی ری شهری- میزان الحکمه- ج 9 الغرور
ملا احمد نراقی- معراج السعاده- ج 2 صفحه 638-639
جوادی آملی- دنياشناسى و دنياگرايى در نهج البلاغه- صفحه 15-16
ملا مهدی نراقی- ترجمه جامع السعادات (علم اخلاق اسلامى)- ج 4 صفحه 13-14
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها