پندها و درس های مهم داستان ایوب (ع)
فارسی 4136 نمایش |پندها و درس های مهم داستان ایوب (ع)
در بررسی داستان حضرت ایوب (ع) با اینکه مجموع سرگذشت این پیامبر شکیبا تنها در چهار آیه سوره (ص) آمده، اما همین مقدار که قرآن بیان داشته الهام بخش حقایق مهمى است:
الف: آزمون الهى آن قدر وسیع و گسترده است که حتى انبیاء بزرگ با شدیدترین و سخت ترین آزمایش ها آزموده مى شوند، چرا که طبیعت زندگى این جهان بر این اساس گذارده شده و اصولا بدون آزمایش هاى سخت استعدادهاى نهفته انسان ها شکوفا نمى شود.
ب: "فرج بعد از شدت" نکته دیگرى است که در این ماجرا نهفته است هنگامى که امواج حوادث و بلا از هر سو انسان را در فشار قرار مى دهد، نه تنها نباید مأیوس و نومید گشت، بلکه باید آن را نشانه و مقدمه اى بر گشوده شدن درهاى رحمت الهى دانست، چنان که امیر مؤمنان على (ع) مى فرماید:«عند تناهى الشدة تکون الفرجة، و عند تضایق حلق البلاء یکون الرخاء؛ به هنگامى که سختی ها به اوج خود مى رسد فرج نزدیک است، و هنگامى که حلقه هاى بلا تنگ تر مى شود راحتى و آسودگى فرا مى رسد.»
ج: از این ماجرا به خوبى بعضى از فلسفه هاى بلاها و حوادث سخت زندگى روشن مى شود، و به آنها که وجود آفات و بلاها را ماده نقضى بر ضد برهان نظم در بحث توحید مى شمرند پاسخ مى دهد، که وجود این حوادث سخت گاه در زندگى انسان ها از پیامبران بزرگ خدا گرفته، تا افراد عادى یک ضرورت است، ضرورت امتحان و آزمایش و شکوفا شدن استعدادهاى نهفته و بالآخره تکامل وجود انسان. لذا در بعضى از روایات اسلامى از امام صادق (ع) آمده است: «ان اشد الناس بلاء الانبیاء ثم الذى یلونهم الامثل فالامثل؛ بیش از همه مردم پیامبران الهى گرفتار حوادث سخت مى شوند، سپس کسانى که پشت سر آنها قرار دارند، به تناسب شخصیت و مقامشان.» و نیز از همان امام بزرگوار (ع) نقل شده که فرمود: «ان فى الجنة منزلة لا یبلغها عبد الا بالابتلاء؛ در بهشت مقامى هست که هیچکس به آن نمى رسد مگر در پرتو ابتلائات و گرفتاری هایى که پیدا مى کند.»
د: این ماجرا درس شکیبایى به همه مؤمنان راستین در تمام طول زندگى مى دهد، همان صبر و شکیبایى که سرانجامش پیروزى در تمام زمینه هاست و نتیجه اش داشتن "مقام محمود" و "منزلت والا" در پیشگاه پروردگار است.
ه: آزمونى که براى یک انسان پیش مى آید در عین حال آزمونى است براى دوستان و اطرافیان او، تا میزان صداقت و دوستى آنها به محک زده شود که تا چه حد وفادارند، ایوب هنگامى که اموال و ثروت و سلامت خود را از دست داد دوستانش نیز خسته و پراکنده شدند و دوستان و دشمنان زبان به شماتت و ملامت گشودند و بهتر از هر زمان خود را نشان دادند و دیدیم که رنج ایوب از زبان آنها بیش از هر رنج دیگر بود، چرا که طبق مثل معروف زخم هاى نیزه و شمشیر التیام مى یابد، ولى زخمى که زبان بر دل مى زند التیام پذیر نیست!
و: دوستان خدا کسانى نیستند که تنها به هنگام روى آوردن نعمت به یاد او باشند، دوستان واقعى کسانى هستند که در "سراء" و "ضراء" در بلا و نعمت، در بیمارى و عافیت و در فقر و غنا به یاد او باشند، و دگرگونی هاى زندگى مادى ایمان و افکار آنها را دگرگون نسازد. امیر مؤمنان على (ع) در آن خطبه غرا و پر شورى که در اوصاف پرهیزگاران بیش از یک صد صفت براى متقین برشمرد، یکى از اوصاف مهمشان را این مى شمرد: «نزلت انفسهم منهم فى البلاء کالتى نزلت فى الرخاء؛ روح آنها به هنگام بلا همانند حالت آسایش و آرامش است» (و تحولات زندگى آنها را دگرگون نمى سازد.)
ز: این ماجرا بار دیگر این حقیقت را تأکید مى کند نه از دست رفتن امکانات مادى و روى آوردن مصائب و مشکلات و فقر دلیل بر بى لطفى خداوند نسبت به انسان است و نه داشتن امکانات مادى دلیل بر دورى از ساحت قرب پروردگار، بلکه انسان مى تواند با داشتن همه این امکانات بنده خاص او باشد، مشروط بر اینکه اسیر مال و مقام و فرزند نگردد و با از دست دادن آن زمام صبر از دست ندهد.
صبر بر گرفتارى
در داستان ایوب (ع) مى خوانیم که خداوند وى را به بیمارى مبتلا ساخت و او از خداى خویش تقاضا کرد تا بیمارى اش را برطرف کند و خداوند با لطف خود بیمارى آن حضرت را بهبودى بخشید و پس از صبر و بردبارى وى، اموال و دارایى او را چند برابر گرداند. همه این امور درسى آموزنده براى مؤمنین است که در گرفتارى ها و مصایب و مشکلات، ایوب (ع) را سرمشق خود قرار دهند؛ زیرا انبیا و پیامبران نیز به رنج و مصیبت گرفتار مى شدند، بلکه آن گونه که رسول اکرم (ص) مى فرماید: پیامبران بیش از مردم دیگر با دشوارى و مشکلات دست و پنجه نرم مى کردند: «أشد الناس بلاء الأنبیاء ثم الصالحون ثم الأمثل فالأمثل یبتلى الرجل على حب دینه فإن کان فى دینه صلابة زید فى بلائه؛ پیامبران بیش از مردم مورد گرفتارى واقع مى شوند و سپس صالحان و بعد از آنها هر فرد شایسته تر. هر فردى به جهت علاقه به دین خود گرفتار مى شود.» بنابراین، هر چه به دین و آیین خود پایبندتر باشد گرفتارى او نیز بیشتر است. از این سخن براى ما روشن مى شود که رنج و مصیبت، دلیل بر شقاوت فرد نیست، چه این که در این جهان، سعادت و شقاوت بر راحتى و رنج مترتب نیستند. زیرا دنیا جاى پاداش نیست، بلکه محل امتحان و مزرعه آخرت است، و سرانجام صبر و شکیبایى، دادن پاداش نیک و احسان بیشتر است، چون ایوب (ع) آن گاه که به از دست دادن اموال و اولاد و ابتلاى به بیمارى مورد امتحان قرار گرفت، صبر پیشه کرد و خدا را سپاس گفت و رحمت الهى شامل حال وى گشت، سلامتى و عافیت او را بدو باز گرداند و چندین برابر به او مال و دارایى عنایت کرد. از این رو، خداوند در ادامه ماجراى ایوب (ع) مى فرماید: «وذکرى للعابدین؛ و تذکرى براى خداپرستان باشد.»(انبیاء/ 84) این ماجرا یادآورى باشد براى عبادت کنندگان» تا همانند او صبر و شکیبایى کنند و همان گونه که او در دنیا و آخرت ثواب دریافت کرد، آنها نیز به ثواب الهى نایل آیند؛ زیرا آنان هنگامى که بلا و گرفتارى ایوب (ع) و صبر او را، که برترین فرد زمان خود بود، به یاد آرند، خویشتن را براى صبر و بردبارى در دشوارى هاى دنیا آماده مى سازند. علاوه بر این که صبر و شکیبایى از اخلاق پیامبران و سلاح پرهیزکاران و اصلاح طلبان است و هیچ پیامبر یا رهبر و یا فرد مصلحى جز با صبر و شکیبایى به پیروزى و موفقیت دست نیافته است. قرآن به صبر و شکیبایى و ستودن آن، عنایت خاصى داشته و ارزش صبر را بسیار و صبر پیشگان را مدح و ستایشى فرموده که بالاتر از آن ستایشى نیست و نزدیک به هفتاد مورد صبر را بیان کرده و هیچ فضیلتى در قرآن به اندازه صبر، از آن یاد نشده است. رسول اکرم (ص) نیز سفارش به صبر فرمود: «الصبر نصف الإیمان». هم چنین فرمود: «و من یتصبر یصبره الله و ما اعطى احد عطاء خیرا و أوسع من الصبر؛ کسى که شکیبایى کند، خداوند او را ثابت قدم نگه مى دارد و به هیچ کس پاداشى بهتر و برتر از صبر داده نشده است» و از کلمات جامعى که نزد اعراب مشهور است این است که، «الصبر مطیة النصر؛ صبر و شکیبایى مرکب پیروزى و موفقیت است»
پناه بردن به خدا
در سرگذشت ایوب (ع) در مورد پناه بردن به خداوند، به واسطه تضرع و زارى به درگاه او، درس آموزنده اى براى ما وجود دارد، همان گونه که ایوب (ع) در پیشگاه خداوند تضرع و زارى نمود و خدا را با نام هاى نکو و صفات برجسته اش یاد کرد تا گرفتارى هاى او را برطرف سازد.
مداوا
از این داستان، درس لزوم مداوا نیز استفاده مى شود؛ زیرا خداوند بدو دستور داد تا خود را در آبى که از زیر پایش جوشید، شستشو داده و از آن بیاشامد، در حالى که خداوند قادر بود او را شفا و بهبودى بخشد، بى آن که او را به استفاده از این وسیله، فرمان دهد.
مهربانى با همسر
هم چنین از ماجراى حضرت ایوب (ع) مى آموزیم که به همسر باید مهربانى کرد زیرا ایوب (ع) در حال بى نیازى و عافیت، به همسرش مهربان بود و همسرش نیز در ایام درد و رنج و گرفتارى ایوب، به خوبى از او مراقبت کرد ولى اشتباهاتى از همسرش سر زده بود که در پى آنها ایوب (ع) سوگند خورد او را تنبیه کند، اما خداوند به وى فرمان داد به جهت حق همسرى با وى، مى تواند با کفاره اى سهل و آسان سوگند خود را بشکند.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه جلد19- صفحه 301-303
سایت بلاغ- همراه با پیامبران در قرآن
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها