پاسخ به اشکال عدم تأثیر دعا در سرنوشت انسان
فارسی 3223 نمایش |برخی از روشنفکران غرب زده ما، با منطقی که تا حدی فریبنده است، پیش آمده و مطلب تأثیر دعا در تغییر سرنوشت را از راه مساعد بودن اوضاع طبیعی، برای پدیده و عدم آن بیان نموده است، که در صورت نخست نیازی به دعا نیست و در صورت دوم بی فایده است، اینک برای رفع این شبهه قدری مشروح تر بحث می کنیم. نزول رحمت معنوی و مادی خداوند بر بندگان خدا تابع نظامی است که قسمتی از آن نظام برای ما روشن و قسمت زیادی از آن مبهم و نامعلوم است.
در عالم آفرینش، علاوه بر این نظام مادی، نظام های دیگری است که از محیط لمس و حس ما بیرون بوده، و همگی به فرمان خداوند در تدبیر این جهان سهم به سزائی دارند، ما تنها دیدگان خود را به ماه و خورشید و نجم و فلک، و عناصر مادی، دوخته ایم، و فکر می کنیم که تنها موثر در حوادث جهان همان ها است، در صورتی قرآن از موثراتی در جهان آفرینش خبر می دهد که از محیط لمس و حس و یا شاید تفکر ما نیز دور و بیرون می باشد مثلا آنجا که می فرماید: «فالمدبرات امرا؛ و آنها که امور را تدبیر می کنند» (نازعات/ 5) این تدبیر کنندگان امور کیستند، مطلبی است که باید به همه آنها ایمان بیاوریم و اذعان کنیم که علاوه بر نظام مادی نظام دیگری است، که این جهان را به فرمان خداوند تدبیر می نمایند. در این صورت چه بسا ممکن است که دعا یک موجود مادی، شرط توجه موجودات علوی و نزول رحمت و برآورده شدن حاجت باشد.
باز می گوئیم: این مدبرات جهان کیست؟ و حقیقت آن چگونه است؟ برای ما پوشیده است ولی همین اندازه اذعان داریم که برای این جهان، علاوه بر نظام مادی و اسباب طبیعی، نظام دیگری هست، که به فرمان حق مدبر امور این جهان می باشند. مادی چشم و گوش بسته می گوید: نظامی جز این نظام ظاهری نیست از این نظر، به موضوع دعا و نیایش با دید تمسخر نگریسته، و به تأثیر آن در دگرگون ساختن وضع جهان و اجتماع، عقیده ندارد و با خود می گوید: هر گاه علل طبیعی یک پدیده مانند نزول باران، یا بهبودی مریض، مهیا و آماده است آن پدیده محقق خواهد شد، چه دعا بکنیم و چه دعا نکنیم و اگر علل مادی آن موجود نیست این پدیده در هر دو حال جامه هستی بخود نخواهد پوشید و دعا عملا لغو خواهد بود. ولی یک فرد الهی در عین اعتقاد به نظامات طبیعی معتقد است، که هرگز خداوند جهان، به طور مستقیم و بلاواسطه مدبر جهان نیست، بلکه او پیوسته از طریق اسباب و برانگیختن علل و نظامات طبیعی و معنوی به حوادث جهان، هستی می بخشد در این صورت فرد الهی به یک رشته علل نامرئی و به تعبیر قرآن به «المدبرات» و به اصطلاح احادیث اسلامی به ملک و فرشته ایمان دارد از این نظر یک چنین حصر و نفی و اثبات (علل مادی آن موجود هست یا نیست؟) در مکتب او نارسا است، زیرا در رسیدن فیض الهی تنها وجود علل مادی کافی نیست بلکه باید نظامات معنوی و قدرتهای نامرئی خداوند با آنها هماهنگ گردد، تا از مجرای آنها لطف و فیض خداوند به این جهان سرازیر گردد.
در این صورت می توان گفت: از آنجا که حقیقت و نحوه تأثیر این قدرتها برای ما روشن نیست، هیچ بعید نیست دعای انسان، و ابتهال و تضرع وی، در جلب توجه آنها، بسوی ماده موثر بوده و بدون نیایش و دعا انسان، علت تام و کامل پدیده، محقق نمی گردد.
و به عبارت دیگر دعا در عداد نظام علت پدیده قرار گرفته و جزء علت است، همینطور که تأثیر آن رشته علل نامرئی برای ما روشن نیست، و در عین حال یقین داریم که در حوادث این جهان تأثیر بسزائی دارند، همچنین نحوه تأثیر دعا و دخالت آن در مجموع نظام علی یک پدیده برای ما واضح نیست ولی همین اندازه می دانیم که دعا در برخی از اوقات یکی از شرائط و تکمیل کننده علت پدیده می باشد. بی جهت نیست هنگامی که به پیامبر (ص) عرض می کنند: «رقی یستشفی بها هل ترد»؛ مردم با یک رشته از توسلها و دعاها از خداوند طلب شفا می کنند، آیا اینها می توانند بیماری را از بین ببرند، پیامبر فرمود: «انها من قدر الله؛ دعا جزو تقدیر الهی و یکی از اسباب است»، همان خدائی که بهبودی بیمار را از طریق خوردن دارو، تقدیر نموده، همچنین بهبودی وی را از راه دعا نیز امضا کرده است.
منـابـع
جعفر سبحانی- سرنوشت- صفحه 159-163
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها