شبه جزیره عربستان پیش از بعثت

فارسی 5575 نمایش |

عربستان بزرگ ترین شبه جزیره دنیاست که در جنوب غربى آسیا واقع است. بیشتر نواحى این شبه جزیره، که بیش از سه میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد، صحراست و حاشیه باریکى از زمین هاى آباد و مسکونى، اطراف آن را فرا گرفته و بیشتر محصور به دریاست. نواحى کوهستانى، داراى آب و هوایى معتدل و سرزمین هایى حاصلخیز و قسمت هاى ساحلى آن، گرم و مرطوب و دشت ها و ریگزارهاى آن خشک و سوزان است.

وضع سیاسى
همزمان با ظهور پیامبر اسلام (ص)، مردم این منطقه از نظر سیاسى، تابع نظم و فرمانبرى از قدرت خاصى نبوده، بلکه تنها به قدرت قبیله خویش مى اندیشیدند. قبیله، تشکیلاتى مستقل و در همه چیز متکى به خود بود و از نظر افراد قبیله، تمام قبایل دیگر بیگانه به شمار مى رفتند و هیچ گونه حقوق و احترامى نداشتند. از این رو، غارت اموال، کشتن افراد و ربودن زنان قبایل دیگر هیچ منعى نداشت. شغل اصلى اعراب بدوى دامپرورى بود و در آن محیط خشک، پیوسته در جستجوى چراگاه هاى مناسب بودند تا نیاز دام هاى خود را تأمین کنند. تنها در اطراف «یثرب» و «طائف» باغستان هایى بود که برخى مردم در آن به کشاورزى مشغول بودند. در «یمن» نیز زراعت رونق داشت.
وجود کعبه در این سرزمین و تقدسى که این خانه میان قبایل مختلف داشت و آن ها را از نقاط دور و نزدیک به سوى خود مى کشانید، مهم ترین عاملى بود که به رونق بخشیدن تجارت قریش کمک مى کرد. مردم این منطقه با ابتکار «هاشم» جد دوم پیامبر (ص)، براى رونق بازرگانى خود، زمستان به یمن، و تابستان به فلسطین و شام، سفر مى کردند.
در گذشته، اعراب شبه جزیره بر دین حنیف ابراهیم (ع) بودند و عقاید و سنت هایى مانند عقیده به الله، قیامت، مناسک حج، نکاح و ختنه که تا عصر پیامبر (ص) باقى مانده بود، از یادگارهاى همین دیانت بوده است. اما به مرور زمان، آنان به بت پرستى رو آورده و بتها را به عنوان واسطه میان خود و خداوند قرار داده، مى پرستیدند. یهودیان و مسیحیان نیز در جزیرةالعرب زندگى مى کردند. یهودیان بیشتر در نواحى شمال از جمله «یثرب»، «وادى القرى»، «تیما»، «خیبر» و «فدک» بودند و مسیحیان در نواحى جنوب؛ مانند «یمن» و «نجران».
عرب هاى جاهلى، مردمى «امى» (درس ناخوانده) بودند. از این رو، بى فرهنگى و زندگى توأم با جهل و خرافات بر جامعه آنان حاکم بود. از میان آنان، تنها چند نفر انگشت شمار باسواد بودند. آشکارترین مظاهر فرهنگ عرب جاهلى، شناخت انساب عرب، شعر و خطابه بود. آنان در مجالس عیش و عشرت، میدان هاى نبرد و براى نشان دادن مفاخر قبیله خود، به سرودن شعر و ایراد خطابه مى پرداختند. عرب جاهلى، نمونه کامل انسان طمعکار و دلبسته به مادیات بود. آنان به همه چیز از دید سودجویى مادى مى نگریستند. فرهنگ اجتماعى آنان، فرهنگ بى بند و بارى و یغماگرى بود. آنان، غیرت و مروت و شجاعت را مى ستودند، ولى مفهوم شجاعت از نظر آنان عبارت بود از سفاکى و زورمندى براى کشت و کشتار بیشتر بود.
عربهاى جاهلى، کمترین ارزشى براى زن قائل نبود. او را از هرگونه حقوق فردى و اجتماعى محروم مى دانست. در نظام جاهلى، زن نه تنها ارث نمى برد، بلکه خود کالایى بود جزو دارایى پدر، شوهر و یا پسر، و مانند اموال دیگر، به ارث برده مى شد. آنان، غالبا از بیم قحطى و یا ننگ دختردارى، دختران خود را پس از تولد زنده به گور مى کردند، قرآن کریم، رفتار ناشایست آنان را با فرزندانشان نکوهش مى کند.
نظام ازدواج عرب جاهلى، بر هیچ پایه و اساسى استوار نبود. آنان براى شمار همسران خود، حدى قائل نبودند و به همسرى گرفتن همسران پدر (در صورت طلاق یا مرگ پدر) براى فرزندان جایز بود.

 

منـابـع

صادق لاریجانی- معرفت دینی- جلد 13

پژوهشکده تحقيقات اسلامي سپاه- زندگانى پيامبر (ص) و امامان معصوم(ع)

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد