نظام عرضی جهان
فارسی 5099 نمایش | علاوه بر نظام طولی که ترتیب موجودات را از لحاظ فاعلیت و خالقیت و ایجاد معین می کند، نظام دیگری بر خصوص جهان طبیعت حاکم است که شرایط مادی و اعدادی بوجود آمدن یک پدیده را تعیین می نماید. این نظام، نظام عرضی نامیده می شود و به موجب این نظام است که تاریخ جهان وضع قطعی و مشخصی پیدا می کند. هر حادثه در مکان و زمان خاصی پدید می آید، و هر زمان خاص و مکان خاص، ظرف حوادث معینی می گردد.
اصل وحدت اندامواری جهان
ما معمولا وقتی یکی از پدیده ها را مورد سؤال و تردید قرار می دهیم فقط به خود آن پدیده توجه می کنیم، حساب نمی کنیم که آن پدیده در نظام هستی چه جایی و چه وضعی دارد؟ در حالی که هر پدیده ای خواه نیک باشد یا بد، معلول یک سلسله علل مخصوص و وابسته به شرایط معینی است، هیچوقت یک حریق بدون ارتباط به عوامل و حوادث دیگر رخ نمی دهد و جلوگیری از وقوع آن نیز جدا از یک سلسله علل و عوامل، خواه مادی و خواه معنوی، امکان پذیر نیست. هیچ حادثه ای در جهان، "منفرد" و "مستقل" از سایر حوادث نیست، همه قسمتهای جهان با یکدیگر متصل و مرتبط است. این اتصال و ارتباط، همه اجزاء جهان را شامل می گردد و یک پیوستگی عمومی و همه جانبه را بوجود می آورد. اصل وابستگی اشیاء به یکدیگر، و به عبارت دیگر اصل وحدت واقعی جهان وحدت اندام واری اصلی است که حکمت الهی تکیه فراوان بر آن دارد. اصل وابستگی اشیاء، در حکمت الهی مفهوم جدی تری پیدا می کند و آن مفهوم "تجزیه ناپذیری" جهان است.
علل طولی و عرضی جهان از نظر فلاسفه
علل مادی و زمانی، مثل علیت پدر و مادر برای فرزند، و علیت آب و هوا و حرارت برای گیاه. از نظر فلاسفه، این گونه علیت ها، علیت اعدادی است نه ایجادی. این علت ها بوجود آورنده آن معلولات نیستند، بلکه حکم مجرای عبور دارند و تنها زمینه بوجود آمدن و شرایط امکان وجود را از ناحیه خالق و فاعل ایجادی فراهم می کنند. فلاسفه، این علل را که از لحاظ مرتبه وجود در عرض معلولات خود می باشند و احیانا معلولات در درجه ای عالی تر و کامل تر از علل خود قرار می گیرند هر چند از نظر زمان متأخر از علل خود می باشند "علل عرضی" و اما علل موجده را که از نظر مرتبه وجود در درجه ای عالی تر قرار دارند و محیط و مسلط بر این عالمند "علل طولی" می نامند.
وابستگی همیشگی و ازلی پدیده ها با هم
سلسله حوادث مانند حلقه های زنجیر به یکدیگر متصلند. هر حادثه ای با حادثه قبل از خود و با حادثه بعد از خود و به عبارت دیگر هر شیئی با گذشته و آینده خود بستگی دارد و این بستگی، یک رشته ازلی، ابدی را بوجود می آورد. جالب تر این است که در کاوش عمیق تر، بین پدیده هایی که در عرض یکدیگر قرار دارند و همزمان انجام می شوند ارتباط و پیوستگی کشف می کنیم. یک کارگر رفوگر، فرشی را رفو می کند و یک طبیب جراح، مریضی را تحت عمل جراحی قرار می دهد. در نظر سطحی بین این دو کار، هیچگونه ارتباطی دیده نمی شود، ولی اگر متوجه شویم که یک آتش سوزی موجب سوختن مریض و فرش هر دو تا بوده است، تصدیق می کنیم که کار جراح و رفوگر از یک اصل سرچشمه گرفته است. یک حادثه است که اگر نمی بود هیچ کدام از این دو به فعالیت نمی افتادند. کار همه انسانهایی که از یک پدربزرگ به وجود آمده اند، به وجود آن پدربزرگ در زمان و مکان خاص خودش مربوط می گردد و بالنتیجه کار همه این انسانها نیز وابسته بهم خواهد بود. حادثه جدا شدن زمین از خورشید، نقطه مشترک همه کارها و حرکاتی است که در روی زمین انجام می گیرد. اگر آن حادثه نمی بود هیچیک از حوادث دیگر زمین نمی بود. وجود آن حادثه سبب شده است که حوادث دیگر هم به دنبال آن بوجود آید.
نظام عرضی جهان در فلسفه
در فلسفه گفته می شود: "کل حادث مسبوق بماده و مده" یعنی هر پدیده ای در چهار چوب زمان خاص و مکان خاص واقع می شود. هر پدیده، زمان خاصی و مکان خاصی دارد. ممکن نیست که همه زمان ها یا همه مکان ها برای یک حادثه، بی تفاوت باشد. مشاهدات عینی ما نیز این مطلب را تأیید می کند. وقتی حریقی در یک نقطه جهان واقع شود، در زمان معین و مکان معین و در ماده خاصی واقع می شود. وجود حریق به شرایطی بستگی دارد که زمان و مکان آن را تعیین می کنند. خود آن شرایط نیز به نوبه خود زمان و مکان مشخصی دارند و به علل و عوامل خاصی وابسته هستند.
منـابـع
مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 134-137
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها