راز تفاوتها در مجموعه جهان

فارسی 4620 نمایش |

خداوند را با یک آموزگار نتوان قیاس کرد. خدا آفریننده موجودات است و هر تفاوتی که هست از او به وجود آمده است، ولی یک آموزگار خالق شاگردان نیست. اگر یکی باهوش است و دیگری کودن، به آموزگار مربوط نیست؛ اگر یکی استعداد دارد و کوشش کرده است و دیگری استعداد ندارد یا کوشا نبوده، ربطی به معلم ندارد. در مورد خدا و هستی باید اعتراف کرد که همه تفاوتها و اختلافها هم به دست خدا است. خدا در دو مرحله کار کرده است: در یک مرحله موجودات را متفاوت آفریده و در مرحله دیگر به حساب تفاوتهایشان با آنها رفتار کرده و به هر یک آنچه را استحقاق داشته داده است. اشکال، متوجه مرحله اول است که چرا از آغاز، همه را یکسان نیافریده است؟ باید دید راز تفاوتها چیست؟ راز تفاوتها یک کلمه است: تفاوت موجودات، ذاتی آنها می باشد و لازمه نظام علت و معلول است. ابوعلی سینا جمله معروفی دارد که مبین همین حقیقت است. وی گفته است: «ما جعل الله المشمشه مشمشه بل اوجده؛ خدا زردآلو را زردآلو نکرده است، بلکه زرد آلو را ایجاد کرده است». منظور وی همه موجودات است. خدا اشیا را آفریده است و آن ها ذاتا اختلاف دارند. خدا زردآلو را آفریده، سیب را آفریده، انار را آفریده و غیره...؛ و چنین نبوده که قبلا همه آن ها یکنواخت بوده اند و خدا بین آن ها اختلاف برقرار ساخته باشد.
راز تفاوت ها برای این است که توهم نشود که در آفرینش جهان، اصالت جمع در نظر گرفته شده است و برای زیبایی مجموعه، به بعضی از اجزا ستم شده است؛ نه، مجموعه ای پدید آمده که زیبایی آن همین اختلاف ها و تفاوت هاست و در عین حال، تفاوتها هم از نوع تبعیض و ظلم نیست. هم حق فرد رعایت گردیده و هم صلاح جمع. در مورد جامعه های بشری، گاهی بین جزء و کل تزاحم پدید می آید؛ یعنی گاهی لازم می آید که به خاطر رعایت صلاح اجتماع، فردی از حقوق خودش محروم گردد. ولی در مورد نظامات طبیعی جهان چنین نیست. در اینجا به هیچ جزئی به خاطر اینکه مجموعه جهان زیبا گردد ستم نشده است. اختلافها و تفاوتهایی که مجموعه جهان را به صورت یک تابلوی کامل و زیبا درآورده است اختلافهای ذاتی است، پستها و موقعیتهایی که در آفرینش برای موجودات معین شده است، مانند پستهای اجتماعی نیست که قابل تبدیل و تغییر باشد، این پستها نظیر خواص اشکال هندسی، ذاتی موجودات است. وقتی می گوییم خاصیت مثلث این است که مجموع زاویه هایش برابر با دو قائمه است و خاصیت مربع این است که مجموع زوایایش برابر با چهار قائمه است معنایش این نیست که به آن، خاصیت دو قائمه داشتن، و به این، خاصیت چهار قائمه داشتن را اعطا کرده اند. به همین دلیل، این پرسش جا ندارد که چرا به مثلث ستم کرده اند و خاصیت چهار قائمه را نداده اند. نه، مثلث جز همان خاصیت معین را نمی تواند داشته باشد. مثلث را کسی مثلث نکرده است؛ یعنی چنین نیست که مثلث قبلا در وضع دیگری بوده و خواصی دیگر داشته است و کسی آمده او را تبدیل به مثلث کرده است و یا مثلث و مربع و غیره در یک مرحله از مراحل هستی خود و در یک مرتبه از مراتب واقعیت خود فاقد همه خواص بوده اند و بعد یک قدرت قاهره ای آمده است و این خواص را میان آنها تقسیم کرده است و دلش خواسته که به مجموع زوایای مثلث خاصیت تساوی با دو قائمه را بدهد و به مجموع زوایای مربع خاصیت تساوی با چهار قائمه را، تا این پرسش پیش آید که چرا تبعیض شده است؟ و مثلث به زبان حال، اعتراض کند که به من جفا شده و باید به من هم خاصیتی مانند خاصیت مربع داده می شد. تفاوت موجودات جهان نیز همینطور است.
اینکه جمادات، رشد و درک ندارند و گیاهان رشد دارند و درک ندارند و حیوان، هم رشد دارد و هم درک دارد، ذاتی مرتبه وجود جماد و نبات و حیوان است؛ نه آنکه همه اول یکسان بوده اند، و بعد آفریدگار به یکی خاصیت درک و رشد را داده است و به دیگری هیچکدام را نداده است و به سومی یکی را داده و یکی را نداده است. چنین استنباط می شود که هر چیز، خلقت خاصی دارد که مال خود او است؛ یعنی هر چیز فقط گونه ای خاص از وجود را می تواند بپذیرد و بس؛ و خدا همان خلقت خاص را به آن می دهد. نباید پنداشت که اشیاء، طور دیگری بوده اند و خدا آنها را به این صورت که هستند در آورده است و یا لااقل امکان داشته که طور دیگر و خلقتی به گونه ای دیگر، بهتر یا بدتر از اینکه دارند داشته باشند و خداوند این گونه بالخصوص را علی رغم آن امکانات، برگزیده است. حقیقت این است که جهان تنها به همین جور که هست امکان وجود داشته است و هر جزء از اجزاء جهان نیز آفرینش معینی درباره آن امکان داشته است و خدا همان آفرینش را به آن داده است.
قرآن کریم این مطلب را با یک تمثیل لطیف بسیار عالی بیان کرده است. قرآن به آب باران که از بالا می ریزد و تدریجا سیل تشکیل می دهد و آب در بستر نهرها و جویها و رودخانه های مختلف قرار می گیرد مثل می زند و می فرماید: «انزل من السماء ماء فسالت اودیة بقدرها؛ خدا از آسمان آبی فرود آورد و هر رودخانه ای به قدر ظرفیت خودش سیلان یافت» (رعد/ 17) یعنی رحمت پروردگار، هیچ موجود مستعدی را محروم نمی سازد، ولی استعداد و ظرفیت موجودات هم یکسان نیست، استعدادها مختلف است، هر ظرفی به قدری که گنجایش دارد از رحمت خدا لبریز می گردد. اساسا اگر اختلاف و تفاوت وجود نداشته باشد، از کثرت و تنوع خبری نخواهد بود و موجودات گوناگون وجود نخواهد داشت. دیگر مجموعه و نظام مفهومی ندارد (نه مجموعه زیبا و نه مجموعه زشت). اگر بنا بود در جهان، تفاوت و اختلاف نباشد، لازم بود از یک ماده ساده و بسیطی همچون کربن، سراسر هستی تشکیل شده باشد. شکوه و زیبایی جهان در تنوع پهناور و اختلافهای رنگارنگ آن است. قرآن کریم، وجود اختلافها را از آیات و نشانه های قدرت حکیم و حاکم لایزال می شمرد، اختلاف الوان، اختلاف زبانها، اختلاف شب و روز، اختلاف انسانها و غیره.

منـابـع

مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحات 127 و 183 و 191-188

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد