شرف الدین یادآور مثلث علمی

فارسی 3890 نمایش |

از نخستین روزگاران صدر اسلام، چهره های بزرگی، در خط اسلام جهانی، اسلام «غدیر» و «امامت» قرار گرفتند، و به اسلام خلافت، که پس از پیامبر احداث شد، روی نیاوردند. به عبارت دیگر: اینان همان خط «غدیر» را گرفتند و ادامه دادند و خط تازه ای پدید نیاوردند. در پیروان این خط یعنی شیعه، از صحابه گرفتند تا تابعان و سپس دیگر مسلمانان، همواره چهره هایی برجسته و عالمانی بزرگ به هم رسیده اند.
در میان عالمان ما و برجستگان آنان، مراتب مختلف وجود دارد: برخی در قله عظمتند، و برخی، از نظر غنای شخصیت و ابعاد گوناگون وجودی خویش، اگر چه نه در قله، در پایگاههایی بلند جای دارند.
در میان برجستگان و قله سانان، در تاریخ پرغنای تشیع، از جمله این سه تن در رفیعترین قله ها جای دارند:
شیخ مفید بغدادی (- م403 ق).
سید مرتضی بغدادی (- م 436 ق).
شیخ طوسی (- م460 ق).
این سه قدیس بزرگ و این سه عالم شیعی، تبلور مجسم عظمتهای ترتیبی مکتب شیعه اند، و در علم و فضیلت، اخلاق و تقوی، جهاد و کوشش، فرهنگ و اطلاع، اثر و حماسه، ابداع و تفکر، خدمت و هدایت، نمونه هایی والایند. یکی از فاضلان، سید شرف الدین را، یادآور این سه چهره بزرگ و این مثلث عظیم علمی شیعی دانسته است. او می گوید:
شرف الدین، با کتابهای خود، روزگار علم الهدی سید مرتضی را به یاد می آورد. زیرا این دو عالم یک هدف را تعقیب می کردند، و به سوی یک مقصد مقدس گام برمی داشتند، و در عمق اندیشه، و دقت تفکر، و نیرومندی استدلال، و اظهار نظرهای پخته، و روشن کردن مقصود به سهولت، و ارائه بحثهای عمیق، و زیبایی عرضه و بیان، و امانت در نقل، و دوری از هرچه با مقام علم و عالم نامناسب است، همردیف و همسان بودند. شرف الدین، در ریاست روحانی نیز شبیه سید مرتضی بود، چنانکه در مقدار عمر نیز.
و این شباهتها عجیب نیست، زیرا این دو بزرگ از یک خاندان بودند، با یک سلسله نسب، هردو از فرزندان موسی ابوسبحه بودند، از اولاد امام هفتم.
سید شرف الدین، در روزگار خود (در حرکتهای فکری و علمی و دینی و اجتماعی و سیاسی)، همان راه راستی را پیمود که از پیش، معلم امت، شیخ مفید، و شاگردش: سید مرتضی، و پرورده مکتب این دو: شیخ الطایفه طوسی پیموده بودند، یعنی این مثلت علمی مقدسی که به اسلام و مذهب تشیع خدماتی کردند، که تاریخ آن خدمات را، در دل عصرها و نسلها، در سراسر قرون، جاودان خواهد داشت.
در جان پاک و علوی شرف الدین، روح آن سه عالم متعهد بزرگ حلول کرده بود، به طوری که به آنان یکی شده بود، و همه آن شده بود که آنان بودند. و حاصل این جمع، همان دانش پرفیوضات سرشاری بود که با منطق علوی عربی مبین او بیان می گشت، و خامه استوار او آنها را می نگاشت، خامه ای که تألیفاتی پدید آورد، همواره مان با نثری بلیغ، و تصویری دقیق و عمقی بس ژرف، و مفاهیمی بس روشن، و سرآغازی دل انگیز، از آن دست که قلم اعجازگر او پدید می آورد، آنسان که حق و حقیقت می پسندید. و اینها بود آنچه که باعث می شد تا مردمان سید شرف الدین را در زمان حیاتش بزرگ دارند و تجلیل کنند، و پس از مرگ نیز نام او را زنده بدارند. و سید شرف الدین همیشه زنده و نامبردار است، و همواره، در ذهن مردمان حضور دارد، تا هنگامی که کتابهای او را بخوانند، و آثار او انتشار یابد و پراکنده گردد.
در این باره، یکی از علمای کاظمین، سید مهدی صدر، در نامه ای که روز 13 شوال سال 1355 هجری قمری، برای شرف الدین نوشته است، نیز، چنین می گوید:
«أ خذت بکف الاحترام، کتابکم العظیم، و سفر کم الجلیل، فوجدته من أجل الکتب و أعظم الأسفار، فلو نسب إلی «السید المرتضی»، لکان من خیره کتبه. و أیم الله و لو راه لقال: هذا هو الشافی؛ من، با نهایت احترام، کتاب عظیم، و نوشته جلیل شما، «المراجعات» را گرفتم، و دیدم که این کتاب، یکی از بزرگترین کتابها و سترگترین نوشته هاست. اگر «المراجعات» را جزء تألیفات سید مرتضی بگذارند، یکی از بهترین آثار او به شمار خواهد آمد. سوگند به خداوند، اگر سید مرتضی این کتاب را دیده بود می گفت: «این «الشافی فی الامامه» من است».
و کسانی که با آثار عمیق قدمای شیعه آشنایند، و به ویژه با کتابهای سید مرتضی، به معنا و عمق این سخنان بهتر توجه می کنند.

منـابـع

محمدرضا حکیمی- شرف الدین- صفحه 175-179

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد