سخنان علمای شیعه درباره قدم و حدوث

فارسی 4235 نمایش |

در قرآن کریم از قطعی ترین مطالب، مسئله خلقت و آفرینش کائنات است، خلقتی بدون پیشینه و مسبوق به عدم؛ یعنی عالم حادث است به حدوث حقیقی و زمانی، نه حدوث ذاتی که به عین همان قدم زمانی است. حدوث و قدم از مباحث کلیدی و مهم فلسفه و کلام و عقاید دینی است. متکلمان و متألهان قرآنی فقط خداوند را قدیم می دانند و هر چه غیر از خدای متعال است چه مجرد و چه مادی همه را مخلوق و حادث می شمارند. لیکن فیلسوفان اسلامی با گرایشهای مختلف برعکس آن نظر داده اند و در جبهه مقابل قرار گرفته اند.
در اینجا از مواضع برخی (نه همه)، از مشاهیر اکابر شیعه که پیرو مکتب قرآن و اهل بیت (ع) بوده اند درباره قدم و حدوث یاد می شود:
1- شیخ صدوق (م: 381 ق)
اعتقاد به «قدیم» ی غیر از خداوند کفر است بالاجماع.
2- شیخ مفید (م: 413 ق)
اعتقاد به قدم عالم از عقاید اهل ادیان نیست.
3- سید شریف مرتضی (علم الهدی) (م: 436 ق)
قدیم منحصر به خداوند است و کل ماسوی حادث بوده دارای ابتدایی می باشد.
4- شیخ الطایفه طوسی (م: 460 ق)
شیخ الطائفه طوسی قدیم بودن را منحصر به خداوند متعال دانسته است.
5- شیخ ابوالفتح کراجکی (م: 449 ق)
جز او (خداوند) قدیمی نیست.
6- امام المفسرین، شیخ طبرسی (م: 548 ق)
قال علی بن عیسی: معنی اله هو المستحق للعباده. و هذا غلط، لانه لو کان کذلک، لما کان القدیم سبحانه الها فیما لم یزل، لانه لم یفعل فی الازل ما یستحق به العباده؛ علی بن عیسی گفته است: معنای اله یعنی مستحق (در خور و شایسته) عبادت. و این سخن درست نیست، زیرا اگر چنین بود، خداوند قدیم (ازلی) پاک در ازل اله نبود زیرا در ازل چیزی خلق نکرده بود، تا مستحق عبادت باشد.
7- خواجه نصیرالدین طوسی (م: 672 ق)
لا قدیم سوی الله تعالی؛ جز خداوند متعال قدیمی (و موجودی ازلی) نیست.
8- علامه حلی (م: 726 ق)
کل ماسوی الله تعالی ممکن و کل ممکن حادث؛ هرچه جز خداوند متعال وجود دارد ممکن بشمار می رود و همه ممکنات حادث هستند.
همچنین علامه حلی می فرماید: هر که معتقد به قدم عالم باشد بلاخلاف کافر است؛ زیرا فرق میان مسلمان با کافر همین است. و چنین شخصی در آخرت به اجماع حکم کفار دیگر را دارد.
9- قاضی سعید قمی (م: 1102 ق)
حدوث مورد قبول ملاصدرا را رد کرده، حدوث حقیقی نمی داند.
10- علامه مجلسی (م: 1111 ق)
هر کس کلام عرب و موارد استعمال آنان و کتابهای لغت را بپژوهد، می فهمد که واژگان ایجاد، احداث، خلق، فطر، ابداع، اختراع، صنع، ابداء، جز در ایجاد بعد از عدم بکار نمی رود. خواجه نصیر طوسی- ره- در شرح اشارات می گوید: اهل لغت، فعل را، به ایجاد شیء معنی کرده اند. نیز می گوید: صنع، ایجاد شیئی است مسبوق به عدم.
11- شیخ جعفر کاشف الغطاء (م: 1228 ق)
عالم جامع فقیه اکبر... اعتقاد به قدم عالم و قدم مجردات را کفر می شمارد.
12- میرزای محقق قمی (م: 1231/33 ق)
اجماع فلاسفه بر قدم عالم در شمار اجماع باطل محسوب می شود.
13- صاحب جواهر (م: 1266 ق)
کتب قدمای از حکما که اعتقاد به قدم عالم دارند جزء کتب ضلال است.
14- شیخ اعظم انصاری (م: 1281 ق)
جمیع شرایع بر حدوث زمانی عالم اجماع دارند.
15- آیه الله حاج سید احمد خوانساری (م: 1405 ق)
این عالم جامع علوم دینی و فلسفی و متقی و وارسته و از مراجع تقلید معاصر چنین می گوید: اجماع الملیین علی الحدوث الزمانی، لا الحدوث الذاتی، و لا الحدوث الثابت من جهه الحرکه الجوهریه؛ معتقدان به ادیان آسمانی (مسلمانان، یهودیان و مسیحیان) بر حدوث زمانی کائنات اجماع دارند، و معتقد نیستند به حدوث ذاتی (که مستلزم قدم زمانی است) نیز معتقد نیستند به حدوثی که از حرکت جوهری حاصل شود.
در اینجا مناسب است به سخنان محقق دوانی توجه و در آنها تأمل کنیم:
قال المحقق الدوانی فی انموزجه: و قد خالف فی الحدوث الفلاسفه اهل الملل الثلاث ای المسلمین و الیهود و النصاری، فان اهلها مجمعون علی حدوثه، بل لم یشذ من الحکم بحدوثه من اهل الملل مطلقا الا بعض المجوس. و اما الفلاسفه فالمشهور منهم انهم مجمعون علی قدمه... و نقل عن افلاطون، القول بحدوثه؛ و قد اوله بعضهم بالحدوث الذاتی... و الحدوث الذاتی مجرد اصطلاح من فلاسفه؛ محقق دوانی در کتاب انموزج خود می گوید: فلاسفه در حدوث (مخلوق بودن) عالم با اهل سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام مخالفند، زیرا معتقدان به این سه دین، همه، اتفاق نظر دارند که کائنات حادثند (یعنی ازلی نبوده و به قدرت کامله الهی خلق و آفریده و بود شده اند) و با این عقیده، هیچیک از اهل ادیان مطلقا مخالفت نکرده اند مگر برخی از مجوسیان. فلاسفه از عقاید مشهورشان این است که اتفاق نظر دارند بر قدم و ازلی بودن کائنات. از افلاطون نقل شده است که ایشان معتقد به حدوث عالم بوده است لیکن بعضی از فیلسوفان سخن او را تأویل (و تصرف) کرده اند و به حدوث ذاتی برگردانده اند در صورتی که حدوث ذاتی اصطلاحی بیش نیست که خود فلاسفه درست کرده اند (و ما بازاء نفس الامری ندارد).
صدها عالم بزرگ اسلامی از اهل سنت و شیعه قدیم بودن را منحصر به ذات خداوند می دانند و مخالف این نظر و اعتقاد را بنابر مبانی اسلامی خارج از دایره اعتقاد توحیدی می شمارند.

منـابـع

محمدرضا حکیمی- الهیات الهی و الهیات بشری- صفحه 321-313

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها