مسئله نحس بودن یا مبارک بودن ایام
فارسی 5635 نمایش |کلمه "نحس" به معنی "شوم" است. در سوره قمر آیه 19: «فی یوم نحس مستمر» مفسرین روی کلمه "نحس" بحث کرده اند که معنای شوم بودن یک روز چیست؟ واضح است که در اینجا قرآن کریم نمی خواهد بگوید که مثلا آن روز چون روز یکشنبه یا دوشنبه بود نحس بود و عذاب آمد. یکشنبه و دوشنبه هر هفته تکرار می شود. یا مقصود این نیست که چون مثلا سیزده ماه صفر بود اینها معذب شدند. سیزده ماه صفر هر سال تکرار می شود، و به علاوه در آیه 19 سوره قمر دارد تصریح می کند: «فکیف کان عذابی و نذر؛ عذاب به علت تکذیب و به علت حق ناشناسی و کفران یک نعمت بزرگ بود.» پس روز، شوم بود ولی شومی اش نه از خود روز بود از آن جهت که (روزی از روزهای) هفته یا ماه است بلکه به علت حادثه ای که در آن روز پیش آمد این روز شوم شد. حال، بعضی روزها را مبارک می دانیم و بعضی روزها را شوم. این موضوع را مخصوصا تفسیر المیزان مفصل بحث کرده است در آنجا راجع به این موضوع بحث کرده بودند و مخصوصا روایات زیادی را که در این باب هست آورده بودند.
در موضوع نحوست ایام، دو مسئله است. یک مسئله این است که ما برخی روزهای سال را مبارک می شماریم و برخی را نحس و شوم، به اعتبار حادثه ای که در آن روز واقع شده، و مقصود ما این نیست که این روز از آن جهت که این روز است مبارک است یا این روز از آن جهت که این روز است شوم است، بلکه مقصود ما این است که این روز برای ما یادآور حادثه پر برکتی است یا این روز برای ما یادآور حادثه شومی است.
مثلا ما روز عید غدیر را روز مبارک می دانیم ولی نه به اعتبار اینکه هجدهم ذی الحجه (است که) چون ماه، ماه ذی الحجه است و این روز هجدهمین روز ماه ذی الحجه است مبارک است اعم از اینکه در این روز حادثه ای واقع شده باشد یا نشده باشد، اعم از اینکه در این روز پیامبر اکرم (ص) امام علی (ع) را به خلافت نصب کرده باشد یا نکرده باشد، این روز، روز مبارک است و چون این روز مبارک بود پیغمبر (ص) علی (ع) را در این روز به خلافت نصب کرد، یعنی بخت حادثه یوم الغدیر بلند بوده که در این روز واقع شده است، این روز از قدیم الایام (و) قبل از این هم روز مبارکی بوده، از اولی که این آسمان و زمین درست شده روز هجدهم ذی الحجه روز مبارکی بوده و حادثه غدیر در روزی که خودش مبارک بود واقع شد.
یا دهم محرم روزی بوده که از اولی که عالم ساخته شده اصلا این روز، بد ساخته شده، شوم ساخته شده و حادثه کربلا در روزی واقع شد که بالذات شوم بود و قهرا قبل از اینکه امام حسین (ع) هم شهید بشود هر سال که روز دهم محرم می آمد روز شومی می آمد، از زمان حضرت آدم (ع) و قبل از حضرت آدم این روز شوم بوده و الان هم روز دهم محرم شوم است، تا قیامت هم این روز از آن جهت که این روز است شوم است. حادثه کربلا هم در یک روز شوم واقع شد. یک وقت انسان این طور فکر می کند. این (طرز فکر)، اساسی نمی تواند داشته باشد. نه عقل می تواند آن را قبول کند و نه از نظر نقل ما می توانیم تأییدی برای آن بیاوریم.
ولی یک وقت به آن معنای دوم است: هجدهم ذی الحجه، چون در این روز برای ما حادثه مبارکی رخ داده است ما این روز را مبارک می شماریم. هجده ذی الحجه مبارکی خودش را از حادثه غدیر دارد نه حادثه غدیر از هجدهم ذی الحجه. دهم محرم شومی خودش را (نه اینکه بالذات شوم است) از شهادت امام حسین دارد نه کشته شدن و قتل امام حسین شومی خودش را از دهم محرم دارد. نظیر لفظ و معنا می شود.
الفاظ از نظر اینکه الفاظند یعنی حروف الفبا (هستند) ترکیب می شوند از الف و ب و پ و ت و ث و ج تا آخر. هیچ لفظی با هیچ لفظ دیگری فرق نمی کند. ولی الفاظ برای معانی مختلفی وضع می شوند، بعضی الفاظ برای معانی بسیار عالی و لطیف وضع می شوند، مثل اینکه ما از الف و دو تا لام مشدد و یک الف دیگر و یک "ه" لفظ "الله" را ساخته ایم که نام خداوند است. چون معنا مبارک است لفظ هم برای ما لفظی است مبارک، حتی احترام دارد و وقتی که به صورت کتبی در می آید دست بی وضو هم به آن نمی زنیم. همین طور اسماء پیغمبران و ائمه، یا اسم هایی که بر یک معانی خیلی عالی مثلا از مقدسات بشر دلالت می کند مثل لفظ "علم" که گویی خود این لفظ هم برای ما جلالتی دارد.
(در مقابل،) ما الفاظی را وضع می کنیم برای معانی ای که مستقبح ذکره است یعنی بشر قبیح می شمارد که نام آنها را ببرد: "ما یستقبح ذکره". بعد چون آن معنا چیزی است که بشر نمی خواهد آن را بازگو کند گویی قبح معنا در لفظ اثر می گذارد و الا بدیهی است که لفظ، بالذات قبحی ندارد، قبح از معناست، لفظ به تبع معنا و چون نام این معناست قبیح شمرده می شود. حال اگر کسی در مجلسی شروع کند الفاظ زشت به زبان آوردن، مردم به او می گویند این کلمات چیست که به زبان می آوری؟ ممکن است جواب بدهد مگر کلمه هم با کلمه فرق می کند؟! راست هم می گوید، مگر کلمه هم با کلمه فرق می کند؟ هیچ کلمه ای با هیچ کلمه دیگری فرق نمی کند، اما کلمه به اعتبار معنی اش با کلمه دیگر فرق می کند.
وقتی می گویند این کلمات را به زبان نیاور، چون این کلمه را که شما می گویید، آن معنا به ذهن می آید و بنا نیست که بشر در مجامع آن معانی را در ذهن خودش مجسم کند. به این معنا البته درست است که برخی روزها روزهای مبارکی است. حتی می تواند یک سلسله دستورهای شرعی بر اساس همین روزها برقرار بشود برای اینکه این روز یادآور آن حادثه است. مثلا امام حسین را در نیمه شعبان یا بیست و هفتم رجب زیارت می کنیم.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 5- صفحه 236-240
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها