مقایسه قرآن و نهج البلاغه از نظر فصاحت
فارسی 3302 نمایش |امام علی (ع) خطبه ای دارد که از خطبه های زهدانه نهج البلاغه است، راجع به اینکه عمر وفایی ندارد و انسان باید متوجه باشد که مردنی است. در این خطبه وضع مردگان و اموات و وضع عالم بعد از موت را تشریح می کند. خطبه ای است که از نظر فن فصاحت و بلاغت هم فوق العاده است، اینقدر در آن تشبیهات عالی است که واقعا خطبه فوق العاده جذابی است. فصاحت و بلاغت امیرالمؤمنین را احدی چه دوست و چه دشمن انکار ندارد و این مطلبی است غیر قابل بحث، یعنی همین طور که ما می گوییم فردوسی یا می گوییم حافظ، منتها آنها در شعرند، یا اثر این جور اشخاص را یک اثر جاویدان می دانیم از نظر فصاحت و بلاغت، در زبان عربی نهج البلاغه اینطور است و بالاتر از این.
خطبه اینجور شروع می شود:
«دار بالبلاء محفوفه و بالغدر معروفه، لا تدوم احوالها و لا یسلم نزالها... العیش فیها مذموم، و الامان منها معدوم و انما اهلها فیها اغراض مستهدفة ترمیهم بسهامها و تفنیهم بحمامها؛ دنیا سرایی است که در بلا و سختی پوشیده شده و به مکر و بی وفایی شهرت یافته، احوال خوشش دوام ندارد و ساکنانش جان سالم به در نمی برند... زندگی در آن نکوهیده و ایمنی و آسایش از آن نادیده است. اهل دنیا در آن هدف هایی هستند نشان گرفته شده که دنیا به سوی آنان تیر می افکند و با سپردن به دست مرگ نابودشان می سازد.» (نهج البلاغه، خطبه 226)
می فرماید که دنیا خانه ای است که محفوف است به شدائد و سختی ها. امنیت همیشگی در اینجا وجود ندارد. عیش و خوشی و لذتی که در اینجا هست عیش و خوشی و لذت واقعی نیست. مردمی که در اینجا هستند حکم نشانه هایی هستند که از اطراف، تیرهای بلایا به سوی آنها پرتاب می شود. همین طور جمله جمله حضرت می گوید تا بعد وارد وضع مردن و بعد از مردن و عالم اموات و بعد عالم قیامت می شوند. یک دفعه در آخر کلام که واقعا کلام زیبایی است، یک آیه از قرآن کریم می آورد. در این آیه قرآن هیچ یک از آن نوع تشبیهاتی که امیرالمؤمنین در کلام خودش به کار برده وجود ندارد ولی بسیار تفاوت وجود دارد میان این آیه قرآن و تمام این جمله های امیرالمؤمنین. اینها را می گوید و بعد در آخر می گوید: «هنالک تبلوا کل نفس ما اسلفت و ردوا الی الله مولیهم الحق و ضل عنهم ما کانوا یفترون؛ آنجاست که هر کسی آنچه را از پیش فرستاده است بازیابد و همه به سوی خدا، مولای حقیقی خود بازگردانده شوند و آنچه به دروغ می ساختند از دستشان برود.» (یونس/ 30)
وقتی الفاظ نهج البلاغه را پهلوی قرآن می گذاریم مثل این است که انسان با اتومبیل در جاده ای حرکت می کند می بیند نشیب و فراز دارد، یک دفعه روی آسفالت جدید قرار می گیرد می بیند اتومبیل روی یک خط هموار حرکت می کند و کوچک ترین نشیب و فرازی ندارد. نه تنها تفاوت است میان کلمات قرآن و جمله های امیرالمؤمنین، با جمله های خود پیغمبر (ص) هم همین طور است؛ یعنی هر جا پیغمبر خودش خطبه خوانده مثل خطبه امیرالمؤمنین است، هیچ فرق نمی کند.
منـابـع
مرتضی مطهری- نبوت- صفحه 211-212
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها