تأثیر کار در تهذیب اخلاق
فارسی 4481 نمایش | کار و عمل از نظر اسلام بسیار محترم و مورد تکریم است، زیرا احترام و قابل تکریم بودن یک چیزی تابع نتیجه آن چیز است، وقتی که به نتیجه کار و زحمت توجه می کنیم می بینیم که نتیجه کار تنها خلاصی از فقر و گرسنگی نیست، بلکه چندین چیز دیگر هم به دنبال دارد، از آن جمله اینکه کار بر عزت و شخصیت انسان می افزاید و او را در نظرش محترم می نماید، یعنی حس احترام به ذات و اعتماد به شخصیت در او ایجاد می کند و بدیهی است که هر چیزی که باعث و سبب محترم شدن شخصیت انسان در نظر خودش و در نظر دیگران باشد، او خودش محترم و شایسته تکریم و تعظیم است و به همین دلیل است که در اسلام کار مورد احترام و شایسته تکریم است.
در مقابل کار، بیکاری است که کوچک ترین اثرش این است که احترام و شخصیت انسان را پیش دیگران و پیش خودش از بین می برد و همین درهم شکستن شخصیت انسان سبب می شود که تن به هر پستی و بیچارگی بدهد و انواع ابتلائات ناشی از گناه برایش پیدا شود. گذشته از همه اینها کار و فعالیت موجب سرگرمی فکری است، یعنی فکر انسان متوجه اصلاح کار خویش است و این به نوبه خود دو نتیجه دارد: یکی اینکه دیگر مجالی برای فعالیت قوه خیال و هوس های شیطانی باقی نمی ماند، دیگر اینکه فکر انسان عادت می کند که همواره منظم کار کند، از بی انتظامی و پریدن از یک شاخه هوس به شاخه دیگر خلاص گردد. بدیهی است که یکی از اصول شخصیت انسان همان استواری و استحکام و انتظام فکر اوست علاوه بر اینها کار و فعالیت و به مصرف رسیدن درست انرژی های ذخیره بدن به روح صفا و به دل نرمی و خشوع می دهد، بر عکس بیکاری که موجب کدورت و تاریک شدن روح و موجب قساوت و سختی دل است.
از رابطه کار با تهذیب اخلاق و رابطه بیکاری با فساد اخلاق و هرزگی روح و فکر و احساسات نباید غافل بود. آدم بیکار اگر غیبت نکند و به تعبیر قرآن کریم اگر گوشت مردار نخورد پس چه بکند؟ روح آدمی نیز مانند معده اش غذا می خواهد، اگر غذای کافی نرسید به هر چه رسید سد جوع می کند ولو با چیزی که مستقذر و مورد تنفر باشد.
در سال های قحطی و گرسنگی عمومی دیده شده که افراد گوشت یکدیگر را خورده اند. اگر به روح آدمی نوبت به نوبت به طوری که این نوبت ها قطع نشود غذای کافی نرسد یعنی چیزی که روح را سیر و راضی و قانع نگه دارد، چیزی که توجه روح را به خود جلب کند و اندیشه ها و احساسات را متمرکز سازد، در این صورت روح گرسنه می ماند و ناچار به گوشت برادر مؤمن در حالی که مرده باشد تغذی می نماید، یعنی غیبت می کند.
زنانی که معمولا در خانه ها می نشینند و هیچ کاری ندارند، بیش از هر طبق و طایفه دیگر به غیبت کردن مشغول می شوند چون بیش از هر طبقه دیگر از لحاظ روحی گرسنگی و بی غذایی می کشند. به هر حال آدم بیکار به انواع مفاسد اخلاقی و بیماری های روانی و عصبی مبتلا می شود و زندگانی اش سیاه و تباه می گردد.
منـابـع
مرتضی مطهری- حکمت ها و اندرزها- صفحه 199-201
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها