حضرت اسماعیل علیه السلام
فارسی 13146 نمایش |حضرت اسماعیل یکی از انبیای بنی اسرائیل است که در قرآن کریم نام او 12 مرتبه در سوره های بقره، آل عمران، نساء، انعام، ابراهیم، مریم، انبیاء و ص آمده و به رسالت او تصریح شده است. پدرش حضرت ابراهیم (ع) و مادرش هاجر، همسر دوم ابراهیم می باشد. حضرت اسماعیل جد اعلای پیامبر اکرم (ص) است که اعراب هم خود را از ذریه او می دانند. البته اعرابی که مساکن آنها از شبه جزیره عربستان تا کرانه خلیج فارس بوده است.
ابراهیم (ع) سالها از همسر اول خود ساره فرزندی نداشت. لذا با هاجر که کنیز ساره بود، به عنوان همسر دوم ازدواج کرد و از او صاحب فرزندی به نام اسماعیل شد. پس از تولد او، حضرت ساره غمگین شد و از شوهرش خواست که این مادر و کودک را از او دور کند. از این رو، ابراهیم، این مادر و فرزند را بنا به دستور خداوند که به او وحی شده بود، توسط جبرئیل به سرزمین مکه که بیابانی بدون سکنه بود برد و آنها را تنها در آنجا به خدا سپرد و برای آنها دعا کرد و به سرزمین سوریه نزد ساره برگشت. در آن محل درختی بود که هاجر، پارچه ای را که همراه داشت روی شاخه آن انداخت تا در زیر سایه آن با فرزندش راحت باشد اما همین که آفتاب، طلوع کرد و هوا گرم شد، اسماعیل تشنه شد. مادر برای پیدا کردن آب، چند مرتبه در آن محل رفت و آمد کرد و هر بار از دور آبی به نظرش می رسید، اما چون به آنجا می آمد از آب خبری نبود. تا این که در مرتبه هفتم که دید زیر پای کودکش آب جریان دارد، به طرف او آمد. کودک مقداری شن جمع کرده و دور آب را گرفته بود که از همان روز آن آب را زمزم می گویند زیرا زمزم به معنی جمع کردن و گرفتن جلو آب است.
از وقتی که این آب در این سرزمین پیدا شد، مرغان هوا به طرف این منطقه آمدند و از سوی دیگر، قبیله «جرهم» که در کنار مکه ساکن بودند، متوجه آن مرغان و پرندگان شدند و تعقیب کردند تا رسیدند به این زن و فرزندش که در زیر درختی ساکن هستند. آن قبیله با اجازه آن خانواده کم کم در آنجا ساکن شدند. حضرت ابراهیم هم گاهی به آنها سر می زد و دوباره به سوریه برمی گشت. اسماعیل در همان بیابان بزرگ شد و تیرانداز ماهری گشت و دائما به شکار می رفت. در دوران نوجوانی، او با کمک پدر، کعبه را بنا کردند. اسماعیل از «ذی طوی» مصالح می آورد و ابراهیم خانه را با کمک او تا نه ذراع بالا برد.
از وقایع مهم زندگی این پیامبر، جریان خواب پدرش و ذبح اوست. به ابراهیم در خوابهای مکرر گفته شد که فرزندت را سر ببر. پدر فرزند را از این خواب آگاه کرد و فرزند اظهار رضایت کرد و گفت: پدر جان، آنچه را که مامور شده ای از طرف خدا، آن را انجام بده. انشاءالله می بینی که من از صابرین هستم. روزی که حضرت ابراهیم می خواست این فرمان خدا را عملی کند، به همراه پسرش، اسماعیل به دره خلوتی که نامش دره ثبیر بود رفتند. پدر خم شد. فرزند خود را به زمین خواباند و روی او را بر خاک گذاشت. کارد را بر گلوی او به حرکت آورد، اما دید که لبه کارد به عقب برگشت و این کار چند مرتبه تکرار شد. در این وقت ندا آمد که: ابراهیم، رویای خویش را تصدیق کردی و حقا که ماموریت خود را خوب انجام دادی. به دنبال این، جبرئیل، گوسفندی را به عنوان فدیه اسماعیل آورد.
از القاب این پیامبر "صادق الوعد" است. ولی اختلاف است در اینکه آیا صادق الوعد همین اسماعیل بن ابراهیم است یا اسماعیل بن حزقیل؟ گرچه در کتاب اصول کافی از امام صادق (ع) نقل است که همین پیغمبر است. صفت حلم هم از بزرگترین صفات حضرت اسماعیل است که در قرآن فقط این پیغمبر با این صفت ستایش شده است. تعداد فرزندان او را تا 12 پسر و از چند زن گفته اند. مدت عمر حضرت، بین 120 تا 137 سال بود و مدفن شریفش به اتفاق مورخین اسلام، در شهر مکه و در خانه کعبه در محل معروف به حجر اسماعیل می باشد.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- تفسیر المیزان- جلد 33 صفحه 241
سید محمدحسین طباطبایی- تفسیر المیزان- جلد 2 صفحه 320-135
دائرةالمعارف تشیع- صفحه 167
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها