تواضع و صلابت در روش تبلیغی پیامبران
فارسی 3773 نمایش | مسئله دیگر که قرآن مجید در سبک و روش تبلیغی پیغمبران نقل می کند، تواضع و فروتنی است (نقطه مقابل استکبار). کسی که می خواهد پیامی را، آنهم پیام خدا را به مردم برساند، باید در مقابل مردم، در نهایت درجه فروتن باشد، یعنی پرمدعائی نکند، اظهار انانیت و منیت نکند، مردم را تحقیر نکند. باید در نهایت خضوع و فروتنی باشد. (قرآن کریم از زبان نوح (ع) خطاب به گروهی از قومش می فرماید) «او عجبتم ان جاءکم ذکر من ربکم علی رجل منکم؛ آیا تعجب می کنید که پیام پروردگار شما، ذکر پروردگار شما، مایه تنبیهی که از طرف پروردگار شماست، بر مردی از خود شما بر شما آمده است؟ (اعراف/ 63).
عبارت «من ربکم» نشان دهنده این است که نمی خواهد خدا را بخودش اختصاص بدهد، و در چنان مقامی، بگوید خدای من، شما که قابل نیستید تا بگوید خدای شما. بعد می گوید: «علی رجل منکم»، بر مردی از خود شما، من هم یکی از شما هستم. شما ببینید چقدر تواضع در این آیه کریمه افتاده است که خطاب به پیغمبر اکرم می فرماید: «قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لایشرک بعباده ربه احدا؛ بگو به مردم من هم بشری مثل شما هستم بر یکی از امثال خود شما وحی نازل می شود به راستی که خدای شما خدای یگانه است پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید عمل شایسته کند و کسی را در عبادت پروردگارش شریک نسازد» (کهف/ 110).
متناسب با همین مطلب، مسئله دیگری در رابطه با تبلیغ مطرح است و آن، مسئله رفق و لینت و نرمش یعنی پرهیز از خشونت است. کسی که می خواهد پیامی را، آنهم پیام خدا را به مردم برساند تا در آنها ایمان و علاقه ایجاد بشود، باید لین القول باشد، نرمش سخن داشته باشد. سخن هم درست مثل اشیاء مادی، نرم و سخت دارد. گاهی یک سخن را که انسان از دیگری تحویل می گیرد، گویی راحت الحلقوم گرفته، یعنی این قدر نرم و ملایم است که دل انسان می خواهد به هر ترتیبی که شده آن را قبول بکند. گاهی اوقات، برعکس، یک سخن طوری است که گویی اطرافش میخ کوبیده اند، مثل یک سوهان است. آنقدر خار دارد، آنقدر گوشه و کنایه و تحقیر دارد و آنقدر خشونت دارد که طرف نمی خواهد بپذیرد.
وقتی که خداوند موسی و هارون را برای دعوت فردی مثل فرعون می فرستد، جزء دستورها در سبک و متد دعوت فرعون می فرماید: «فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی؛ و با او سخنی نرم گویید شاید پند گیرد یا بترسد» (طه/ 44) با این مرد متکبر و فرعون به تمام معنا (که دیگر کلمه فرعون نام تمام این گونه اشخاص شده) با نرمی سخن بگویید، وقتی که شما با چنین مردم متکبری روبرو می شوید، کوشش کنید که به سخن خودتان نرمش بدهید، نرم با او حرف بزنید، باشد که متذکر بشود و از خدای خودش، از رب خودش بترسد. البته موسی و هارون، نرم و ملایم سخن گفتند ولی او این قدر هم لایق نبود.
قرآن کریم درباره پیغمبر اکرم می فرماید: «فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین؛ پس تو به لطف و رحمت الهی با آنان نرمخو شدی و اگر درشتخوی و سختدل بودی بی شک از گرد تو پراکنده می شدند. پس از ایشان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و با آنان در کار (جنگ) مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن، همانا خدا توکل کنندگان را دوست می دارد (آل عمران/ 159).
به موجب رحمت و عنایت الهی، تو با مردم نرم هستی، نرمش داری، اخلاق و گفتار تو نرم است، از خشونت اخلاقی و خشونت در گفتار پرهیز داری. راجع به سبک بیان پیغمبر اکرم داستانهای زیادی هست که نشان می دهد پیغمبر چقدر از خشونت در سخن پرهیز داشته است. قرآن خطاب به پیغمبر می گوید اگر تو یک آدم درشتخو و سنگین دلی بودی، با همه قرآنی که در دست داری، با همه معجزاتی که داری و با همه مزایای دیگری که داری، مردم از دور تو پراکنده می شدند. نرمش تو عامل مؤثری است در تبلیغ و هدایت مردم، در عرفان و ایمان مردم. در این زمینه داستانهای زیادی است که اگر بخواهم آنها را ذکر کنم از بحث خودم می مانم. سعدی می گوید:
درشتی و نرمی بهم در به است *** چو رگزن که جراح و مرهم نه است
البته نمی خواهم تعبیر درشتی کرده باشم. این شعر را بدین جهت خواندم که نزدیک مقصود است. آیا همراه نرمی، صلابت هم نباید باشد؟ فرق است میان خشونت و صلابت. این ریگهایی که در کف نهرها هست، سالیان درازی آب آمده از رویشان عبور کرده و آنها را ساییده است. وقتی انسان یکی از اینها را از کف نهری بر می دارد، می بیند که صلابت دارد و سفت است و از این جهت با سایر سنگها فرقی ندارد، اما آنچنان صاف است که انسان از لمس کردن آن کوچکترین احساس ناراحتی نمی کند، به طوری که از دست کشیدن روی جامه خودش بیشتر احساس ناراحتی می کند تا از دست کشیدن روی آن سنگ. یک شمشیر صیقل داده شده، نرمش دارد، به گونه ای که مثل فنر تاب می خورد، ولی در عین حال صلابت هم دارد.
مسئله صلابت داشتن، استحکام داشتن، شجاع بودن، نترسیدن از کسی غیر از خدا، غیر از مسئله خشونت داشتن است. پیامبران در عین اینکه منتهای تواضع و نرمش را در برخوردها و گفتارها و در اخلاق خودشان با مردم داشتند، اما در راه خودشان هم قابل انعطاف نبودند، جز خدا از احدی بیم نداشتند، از احدی نمی ترسیدند. شهامت و شجاعت را می توان یکی از شرایط پیام رسان و جزء کیفیتهای تبلیغ ذکر کرد. آیه زیر همین معنا را بیان می کند: «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله؛ آنانکه رسالات و پیامهای الهی را به مردم می رسانند و از خدای خودشان می ترسند و یک ذره خلاف نمی کنند، (از پیام) کم نمی کنند (و یا به آن) زیاد نمی کنند، از راه حق منحرف نمی شوند، و از احدی جز خدا بیم ندارند» (احزاب/ 39).
منـابـع
مرتضی مطهری- حماسه حسینی 1- صفحه 250-246
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها