منظور از آیات محکم و متشابه
فارسی 3910 نمایش |آیات قرآن بعضی، بعضی دیگر را تفسیر می کنند: «القرآن یفسر بعضه بعضا.» قرآن کتاب مبین است، آشکار و آشکار کننده است. خود قرآن می گوید آیات من دو گونه است: محکمات و متشابهات. آیات محکمات آیاتی است که: از نظر لفظ و عبارت تک معنی است، یعنی یک معنی و یک مفهوم بیشتر از عبارات آن نمی توان استفاده کرد. آیات متشابهات آیاتی است که: در آن واحد از آنها چند معنی می توان استنباط کرد، و البته برای اینکه در معانی متشابه، به اشتباه نیفتیم باید آیات محکمه را مقیاس و معیار قرار بدهیم که آیات محکمه "ام الکتاب" است. آیات محکمات را آیات مادر می نامد که تعبیر عجیبی است: «هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات؛ اوست که این کتاب را بر تو نازل کرد که بخشی از آن آیات محکم (صریح و روشن) است که اساس کتابند و برخی متشابه (تأویل پذیر) اند.» (آل عمران/ 7) آیه متشابه آیه ای است که مفهومی دارد که آن را چند جور می شود پیاده کرد. آیه محکمه را فقط یک جور می توان پیاده کرد.
قرآن کریم که آیات محکمات را آیات مادر می نامد یعنی آیات متشابه را با کمک آیات محکمه می شود پیاده کرد. اگر آیه ای از قرآن را چند گونه بشود پیاده کرد، ما حق نداریم آن را پیاده کنیم مگر اینکه رجوع کنیم به سایر آیات قرآن که با توجه به آنها خواهیم دانست که چگونه باید آن را پیاده کرد. معنی آیه متشابه این نیست که مجمل است یا لغتی در آن است که معنایش را نمی دانیم بلکه آیه متشابه یعنی آیه ای که می شود آن را به چند گونه شبیه یکدیگر توجیه کرد. مثلا در قرآن آیاتی است راجع به مشیت مطلقه الهی که همه چیز به مشیت الهی است. استثنا نمی کند. از جمله این آیه است که به همین معنا متشابه است: «قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر انک علی کل شیء قدیر؛ بگو بار خدايا تويى كه فرمانفرمايى هر آن كس را كه خواهى فرمانروايى بخشى و از هر كه خواهى فرمانروايى را باز ستانى و هر كه را خواهى عزت بخشى و هر كه را خواهى خوار گردانى همه خوبيها به دست توست و تو بر هر چيز توانايی.» (آل عمران/ 26)
دیگر تأکیدی از این بالاتر نمی شود: مالک اساسی همه ملکها و قدرتها تو هستی و به هر که ملک بدهی تو می دهی و از هر که منتزع بکنی تو می کنی و به هر که عزت بدهی تو می دهی، از هر که عزت بگیری و ذلت بدهی تو می دهی، خیر منحصرا در دست توست و تو بر همه چیز توانا هستی. این آیه از این نظر متشابه است که آن را چند گونه می شود پیاده کرد. همین قدر می گوید که همه چیز به مشیت الهی است. و این، دو جور ممکن است باشد یکی اینکه در مشیت الهی هیچ چیزی شرط هیچ چیز نیست، کما اینکه بعضی همینطور نتیجه گیری غلط کرده و گفته اند بنابراین ممکن است تمام شرایطی که ما آنها را شرایط عزت می نامیم پیدا بشود ولی به دنبال آن به جای عزت ذلت بیاید، و ممکن است تمام شرایطی که ما آنها را شرایط ذلت می نامیم حاصل شود اما پشت سر آن عزت بیاید! در سعادت دنیا و سعادت آخرت هیچ چیزی شرط هیچ چیز نیست چون همه چیز به مشیت الهی است! در نتیجه ممکن است یک قومی یا یک فردی در دنیا به سعادت کامل نائل بشود بدون هیچ مقدمه ای، یا به بدبختی کامل برسد بدون هیچ مقدمه ای، و یا در آخرت یک قومی به اعلی علیین برده شوند بدون هیچ شرط و مقدمه ای و قوم دیگری در قعر سجین فرو بروند بدون هیچ مقدمه ای.
متأسفانه بعضی از مسلمین که به آنها اشاعره می گویند همین استفاده را از این آیه کرده و گفته اند هیچ مانعی ندارد که پیغمبر خدا برود به جهنم و ابوجهل برود به بهشت چون خدا گفته همه چیز به مشیت الهی است! ولی این یک نوع پیاده کردن غلط است. آیه فقط می گوید همه چیز به مشیت الهی است اما کیفیت جریان مشیت را بیان نکرده و نگفته است که مشیت الهی که سعادت و شقاوت و عزت و ذلت به مشیت اوست، چگونه کار می کند.
پس این آیه را چند گونه می توان پیاده کرد. ولی وقتی ما به آیات دیگر قرآن مراجعه می کنیم، آنها آیات مادر می شوند و این آیه را تفسیر می کنند. مثلا این آیه در کمال صراحت می گوید: «ذلک بان الله لم یک مغیرا نعمة انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم؛ این بدان سبب است که خداوند هیچ گاه نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته تغییر نمی دهد مگر اینکه آنچه در خود دارند تغییر دهند.» (انفال/ 53) یا آیه دیگر که از یک نظر اعم است می گوید: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم؛ بی تردید خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد تا آنها وضع خود را تغییر دهند.» (رعد/ 11) این دو آیه هر کدام چیزی دارد که دیگری ندارد. درباره محکمات و متشابهات یک تصور عوامانه وجود دارد. گروهی می پندارند آیات محکم آنهایی هستند که مطالب در آنها به صورت ساده و صریح طرح شده و بالعکس در آیات متشابه، موضوعات به صورت لغز (مشکل) و معما و رمز مطرح گردیده است و بر طبق این تعریف، مردم حق دارند تنها در آیات محکم و صریح تدبر کنند ولی آیات متشابه اساسا قابل شناخت نیستند و نمی توان در مورد آنها اندیشه کرد.
قهرا اینجا این سؤال مطرح می گردد که اصلا فلسفه آیات متشابه چیست؟ چرا قرآن آیاتی را که قابل شناخت نیست عرضه کرده است؟ پاسخ مطلب به اجمال این است که نه معنای محکم، صریح و ساده است و نه معنای متشابه، لغزوار و رمزگونه. برخی مسائل مطروحه در قرآن به خصوص آنجا که سخن از امور غیب و ماوراء الطبیعه است، اساسا با الفاظ قابل بیان نیستند. اما از آنجا که زبان بیان قرآن همین زبان بشری است ناگزیر آن موضوعات لطیف و معنوی با عباراتی بیان شده اند که بشر برای موضوعات مادی به کار می برد. لکن برای جلوگیری از سوء فهم، مسائل در بعضی آیات به گونه ای مطرح شده که می باید حتما به کمک آیات دیگر تفسیر گردد و غیر از این راهی وجود نداشته است.
مثلا قرآن می خواسته از حقیقتی که نام او رؤیت خدا با قلب است (یعنی اینکه انسان می تواند خدا را با قلب خود شهود کند) نام ببرد. این معنی در قالب این عبارات بیان شده: «وجوه یومئذ ناضرة* الی ربها ناظره؛ و در آن روز چهره هایی خرم وجود دارد که به پروردگار خود نظر می افکنند.» (قیامت/ 22- 23) قرآن لفظ دیدن را به کار برده و لفظ مناسبتری برای ادای مقصود در اختیار نداشته است اما برای جلوگیری از اشتباه در جای دیگر توضیح می دهد: «لا تدرکه الأبصار و هو یدرک الأبصار؛ هیچ چشمی او را درک نمی کند ولی او بینندگان را مشاهده می کند.» (انعام/ 103) طبعا خواننده متوجه می شود که علی رغم تشابه لفظی، این امور سنخیتی با هم ندارند و کاملا از یکدیگر جدا هستند. قرآن برای جلوگیری از مشتبه شدن آن معانی شامخ و عالی با معانی مادی می گوید متشابهات را به محکمات ارجاع کنید: «هو الذی انزل علیک الکتاب منه ایات محکمات هن ام الکتاب؛ اوست کسی که این کتاب را بر تو فرستاد پاره ای از آن آیات محکم است. آنها اساس کتابند.» (آل عمران/ 7) قرآن را بر تو فرود آورد، برخی آیات آن محکمه هستند یعنی دارای آنچنان استحکامی که نمی توان آنها را از معنی خود خارج کرد و معانی دیگری نتیجه گرفت. این آیات ام الکتاب یعنی آیات مادرند. یعنی درست همانگونه که طفل به مادر رجوع می کند و مادر مرجع فرزند است. و یا شهرهای بزرگ (ام القری) مرجع شهرهای کوچکتر محسوب می شوند، آیات محکم نیز مرجع آیات متشابه به حساب می آیند. آیات متشابه برای فهمیدن و تدبر کردن هستند، اما در آنها باید به کمک آیات محکم تدبر کرد. بدون کمک آیات مادر، آنچه که از آیات متشابه اخذ شود درست و معتبر نخواهد بود.
منـابـع
مرتضی مطهری- حماسه حسینی- جلد 1 186-185
مرتضی مطهری- امامت و رهبری- صفحه 137-133
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- جلد 3 صفحه 135- 137
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- جلد 1 و 2 صفحه 21- 24
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها