شرح حال، آثار و اهمیت علمی ابوریحان بیرونی

فارسی 16503 نمایش |

بحث درباره نظریات ابوریحان بیرونی ملقب به «استاد الرئیس» که یکی از بزرگ ترین محققان و دانشمندان اسلامی بشمار می رود امری است دشوار زیرا در کتبی که اکنون از وی در دست است مسائل مربوط به جهانشناسی و طبیعیات به صورت منظم مطرح نشده و از نوشته های فلسفی و علمی او که در آنها از این موضوع سخن به میان آمده است، اثری در دست نیست. بنابراین برای نیل به مطلوب باید ناگزیر از قطعاتی که ابوریحان در ضمن بیان مطالب دیگر درباره معنی طبیعت و اصول جهانشناسی مطرح کرده است استمداد جست و تا هنگامی که آثار فلسفی او مانند کتاب الشامل در گوشه و کنار کتابخانه های خطی جهان یافت شود باید به ناچار به این روش ناقص اکتفا کرد.
قبل از آغاز بحث در افکار علمی ابوریحان شایسته است کلامی چند درباره شرح حال و تألیفات و مقام علمی او نیز به میان آید. بیرونی در خارج یا بیرون شهر خوارزم در ناحیه ای که بسیاری از علما و متفکران نامی اسلام در آن نشو و نما کرده اند در سال 362 پا به عرصه وجود نهاد. از بدو دوران تحصیل علاقه ای خاص به علوم طبیعی و ریاضی داشت و نزد ابونصر منصور که صاحب شرح کتاب الاشکال الکرویه منالاوس و شاگرد ریاضیدان مشهور ابوالوفا بوده است، علوم ریاضی را بیاموخت و پس از گذراندن ایام جوانی در خوارزم به سیاست و سفر پرداخت. ابوریحان سال های 388 تا 403 را در دربار شمس المعالی قابوس بن وشمگیر در گرگان گذراند و در این دوره اولین کتاب مهم خود را به نام الآثار الباقیه در سال 390 تألیف کرد.
قدرت روز افزون قبایل ترک در ناحیه آسیای مرکزی بالاخره منجر به شکست خوارزمیان و فتح خوارزم در سال 408 به دست سلطان محمود غزنوی شد. در همان دوران فتح این منطقه سلطان محمود ابوریحان را که از دشمنان سیاسی او بود با خود به غزنه برد و این ریاضیدان متبحر را منجم رسمی دربار ساخت و در لشگرکشی هایی که به ممالک مختلف کرد او را همسفر و مشاور خود قرار داد. بیرونی از این فرصت ها استفاده کرد و با آداب و رسوم و افکار و عقاید هندوان آشنا شد و پس از مراجعت به غزنه در سال 420 کتاب فی تحقیق ماللهند و همچنین کتاب التفهیم را تألیف کرد.
سلطان محمود در سال 421 درگذشت و پس از اندک نزاعی بین اولاد او مسعود جانشین پدر شد. سلطان مسعود از آغاز سلطنت خود علاقه خاصی به ابوریحان داشت و به پاس این لطف و مرحمت ابوریحان کتاب قانون مسعودی را که می توان گفت مهم ترین اثر محققان اسلامی در علم نجوم است به نام او نهاد. بیرونی بقیه عمر طویل خود را در آسایش و آرامش در دربار غزنویان گذرانید و در حدود سال 442 عالم فانی را بدرود گفت و به حیاتی پایان داد که تا آخرین لحظه صرف کسب دانش و نگارش آثار برجسته علمی شد.
نه تنها وضع سیاسی آسیای مرکزی و خراسان در دوران حیات بیرونی متغیر بود، بلکه سیر فکری و توجه و علاقه این دانشمند کم نظیر نیز در ادوار گوناگون زندگی به مطالب مختلف معطوف شده و به صور گوناگون متلبس شد. پس از اینکه در مرحله اول عمر به علوم ریاضی علاقه مند شد و در اندک مدتی در زمره یکی از اساتید بزرگ این فن درآمد، توجه وی به علوم تاریخ و جغرافیا و زمان شماری جلب شد و او سالیان دراز از عمر خود را صرف تحقیق در این رشته ها کرد و بالاخره در پایان عمر بار دیگر در زمینه جدیدی قدم نهاد و هم و کوشش خود را در کشف حقایق علوم دیگری مانند علم مناظر و طب و معدن شناسی و داروسازی مصروف کرد چنان که از تحقیقات او درباره کیش براهمه و نقل قول هایی که از کتب دینی آنان مانند بهاگاواد گیتا کرده است آشکار است و می توان تألیفات او را در تاریخ ادیان و تطبیق ادیان از مهمترین آثار او دانست.
گرچه از نوشته های فلسفی او اثری باقی نمانده است، شکی نیست که بیرونی فلسفه را آموخته و با اصطلاحات و تفکر فلاسفه و حکما کاملا مأنوس بوده است. او مخصوصا با افکار فلاسفه مخالف با مکتب مشائی مانند محمد زکریای رازی آشنایی کامل داشت و به قول خود با علم الهی رازی آشنا بوده و نیز چهل سال در جستجوی سفر الاسرار مانی که بر روی رازی اثر داشت گذرانید تا بالاخره اثر آن را یافت و ردی بر آن نگاشت.
ابوریحان همچنین تا حد امکان از متون عرفان و حکمت هندی مانند ودانتا و جوک پاتانجالی استفاده علمی کرد و با فلسفه هندی تا آنجا که برای یک مسلمان در آن دوره امکان پذیر بود آشنایی داشت. لکن روی هم رفته با وجود این علاقه به حکمت ابوریحان به فلسفه مشائی نسبتا بی توجه و با بسیاری از اصول آن مخالف و خصومت می ورزید.
گذشته از کتب ابوریحان بیرونی که از دستخوش زمانه مصون مانده و به صورت کامل یا فقط با نقائص مختصری به دست ما رسیده است مانند الآثار الباقیه، فی تحقیق ماللهند، کتاب التفهیم، کتاب الجماهر فی معرفة الجواهر، و القانون المسعودی که منتشر شده و کتاب الصیدنه و کتاب تحدید نهایة الاماکن، ابوریحان رسائل کوتاه تری نیز در شعب مختلف علوم ریاضی و طبیعی و حتی در فلسفه تألیف کرده که از بعضی از آنها نسخه هایی چند تاکنون دیده شده است.
کتب فلسفی وی مانند کتاب الشامل فی الموجودات المحسوسة و المعقولة، کتاب فی التواسط بین ارسطوطالیس و جالینوس فی المحرک الاول، ریاضة الفکر والعقل، مقاله فی البحث عن الآثار العلویة، مقاله فی صفات اسباب السخونات الموجودة فی العالم و اختلاف فصول السنة و نیز ترجمه هایی که از اصول اقلیدس و المجسطی بطلمیوس به سنسکریت کرده است ظاهرا از بین رفته است. ترجمه بیرونی از جوک پاتانجالی از سنسکریت به عربی که مانند کتب مذکور در فوق به نظر مفقود می رسید چند سال پیش در استانبول توسط ماسینیوم کشف شد. گذشته از این کتب علیم و فلسفی ابوریحان چند نوشته ادبی نیز مانند قسیم السرور و ... از خود باقی گذاشته است.
در فهرستی که از تألیفات محمد زکریای رازی نوشته ابوریحان 113 کتاب از خود نام برده است. علاوه بر 25 رساله دیگر که ابونصر منصوربن علی بن عراق و ابوسهل عیسی بن یحیی مسیحی و ابوعلی حسن بن علی جیلی زیر نظر او تدوین کرده اند. حاجی خلیفه در کشف الظنون پانزده اثر دیگر از بیرونی نام می برد که در فهرست که چهارده سال قبل از وفات ابوریحان تألیف شد موجود نیست.
وانگهی هفت نسخه خطی از نوشته های بیرونی در دست است که نه در کشف الظنون و نه در فهرست از آن نامی به میان نیامده است. اگر علاوه بر این مآخذ فهرست یاقوت را که شامل ترجمه هایی از زبان سنسکریت و کتب دیگران که به نام ابوریحان تألیف شده است در نظر گیریم نوشته های ابوریحان متجاوز از 180 کتاب و رساله بوده است که متأسفانه بیشتر آنها به مرور زمان راه زوال پیموده و معروض تطاول ایام شده است.
اغلب آثار ابوریحان به زبان عربی و چند عدد آن به زبان فارسی است گرچه زبان مادری او نه این بود و نه آن، بلکه چون او در خوارزم تولد یافته و ایام طفولیت خود را در آن سرزمین گذرانیده بود زبان اول او خوارزمی بود و فارسی و عربی ادبی و علمی هر دو برای او به منزله زبان هایی محسوب می شد که باید از راه تعلم و اکتساب در مکتب بیاموزد. مع الوصف بیرونی علاقه خاصی به زبان عربی داشت و از ارزش آن به عنوان یک زبان جهانی علمی کاملا آگاه بود چنان که می نویسد:
«علوم کلیه مناطق عالم به زبان مردم عرب ترجمه شد و به این نحو زینت یافت و در قلب ها اثر کرد و زیبایی آن زبان در آورده و شریان ها جاری گشت... اما درباره خودم در زبانی درس خواندم که اگر می خواستیم آن را برای بیان علوم به کار ببریم همان قدر عجیب و غریب می بود که شتری را بر پشت بام یا زرافه ای را در آخور می دیدیم.»
ابوریحان کتاب التفهیم را که یکی از شاهکارهای علمی قدیم به شمار می رود به دو زبان عربی و فارسی نگاشت و به این طریق تسلط خود را بر هر دو زبان نمودار ساخت.
این کتاب بدون شک پر اهمیت ترین کتاب علمی است که در قرون اول تاریخ اسلام به زبان فارسی تألیف شده و از منابع پر ارزش اصطلاحات علمی زبان فارسی محسوب می شود علاوه بر اینکه قرن ها کتاب درسی ریاضیات بوده است.

منـابـع

سید حسین نصر- نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت- صفحه 169-176

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد